اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

جنبش letter4u

Reba.ir

اندیشه های تمدن ساز

من با اطمینان کامل می‏گویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده‏ ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
نشانه‏ ی این وعده ی تخلف‏ ناپذیر در اولین و مهم‏ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوازه ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد.
پیام رهبری به کنگره عظیم حج - 17/09/1387

کانال ما در سروش:
http://sapp.ir/tamadonsazan

۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

۱۷مرداد

شهید دیالمه

* اولین دعای کمیل دانشگاه های ایران را وحید در دانشکده داروسازی دانشگاه فردوسی مشهد راه انداخت.

* با کوچکترین کج روی فکری و اعتقادی بسیار سخت گیرانه برخورد می کرد. اعتقاد داشت عدم شناخت اصول در بزنگاه های سخت مبارزه، هر انسان پرادعایی را دچار لغزش می کند. رُک و راست روبروی طرف می ایستاد و حرف اش را می زد.

م. هوشیار
۱۳مرداد

پرسش: رابطه بین حکومت دینی با جمهوریت و دموکراسی بر چه اساسی است؟ آیا حکومت دینی با جمهوریت و دموکراسی تعارض دارد؟

«جمهوریت» با «حکومت دینی» هیچ گونه تعارضی ندارد. جمهوریت شکلی از حکومت است که با حکومت های مختلف، از نظر محتوایی سازگاری دارد. حکومت دینی را نیز به شکل هایی مختلف می توان سامان داد که یکی از صورت های مناسب آن –به ویژه در عصر حاضر- شکل جمهوری است.

م. هوشیار
۰۳مرداد

آقانورالدین

در مورد حکایت برخورد آقانورالدین با رضا شاه، جناب حجت الاسلام و المسلمین ری شهری می فرماید: رضاخان دوران سربازیِ خویش را در ایام جوانی در اراک گذرانید. روزی برای شرکت در مجلس روضه به خانه ی مرحوم آیت الله حاج آقانورالدین اراکی می رود، وقتی روضه تمام می شود، به هنگام خروج، مرحوم آقانورالدین رو به وی کرده و می گوید: روزی تو شاه این کشور می شوی، مواظب باش به اسلام ضربه نزنی!

م. هوشیار
۲۳تیر

امام خمینی

ما اگر خودمان را تربیت بکنیم مشکلاتمان همه رفع می ‏شود. همۀ مشکلات از این است که ما تربیت نشده ‏ایم. یک تربیت الهی و تحت بیرق اسلام در نیامدیم. به حسب واقع، همۀ این کشمکش هایی که شما ملاحظه می ‏کنید، همۀ این کارشکنی هایی که برای ملت ما هست، همۀ اینها برای این است که

م. هوشیار
۰۹تیر

امام خمینی

من اکنون روزهای آخر عمرم را می گذرانم و دیر یا زود از میان شما می روم ولی آینده تاریک و روزهای سیاهی برای شما پیش بینی می کنم اگر خود را اصلاح نکنید، مجهز نگردید، نظم و انضباط در امور درسی و زندگی خود حکمفرما نسازید، در آتیه خدای نخواسته محکوم به فنا خواهید بود.
جهاد اکبر، ص 60 و 61

م. هوشیار
۲۳خرداد

ده روز با رَه بر

کتاب داستان سیستان، یادداشت های شخصی رضا امیرخانی است که به سفر رهبری به سیستان و بلوچستان در سال 1381 مربوط می شود. سعی می کنیم در چند قسمت نکات جالب این کتاب منتشر کنیم که هم استفاده کنید و هم ترغیب بشوید که کتاب را بخرید و بخوانید.

کتاب داستان سیستان

نویسنده در مورد غذا چند جا گلایه می کند از جمله:

«مسؤول تدارکات مژده می دهد که امروز برای اولین بار در سفر، با اجازه ی آقا دو نوع غذا داریم. باز هم کمی جای امیدواری هست.

مسؤول تدارکات که غذا را می آورد، متوجه می شویم که چه رکبی خورده ایم. دو نوع درست است. ایراد از دو نیست، ایراد از نوع است! شام نصفِ کنسرو تن ماهی است با نفری دو عدد کوکوی سیب زمینی با مساحتی کمی بیش تر از سکه ی بیست و پنج تومانی! این هم از سفره ی رنگارنگ سفر!

م. هوشیار
۱۷خرداد

ده روز با رَه بر

کتاب داستان سیستان، یادداشت های شخصی رضا امیرخانی است که به سفر رهبری به سیستان و بلوچستان در سال 1381 مربوط می شود. سعی می کنیم در چند قسمت نکات جالب این کتاب منتشر کنیم که هم استفاده کنید و هم ترغیب بشوید که کتاب را بخرید و بخوانید.

لبخند رهبری

(تصویر تزیینی است...!)

عبدالحسینی به یکی از پوسترهای ستادِ تبلیغاتی اشاره می کند و می گوید:

- این هم کارِ من است!

نگاه می کنیم، یکی از عکس های ره بر است در حال تبسم. پوستری است بسیار جذاب. عبدالحسینی گله می کند که حتا یک نسخه از این پوستر را نیز ندارد. معلوم می شود که به واسطه ی امانت داری در همه ی سفرها نگاتیو را نیز به بیت می دهد. عبدالحسینی می خندد و می گوید:

- این عکس قصه قشنگی دارد. رفتیم خدمت آقا و همین جور که مشغول کار بودند، قرار شد که عکس بگیریم. داشتند چیزی می خواندند. چند تا عکس گرفتم، اما راضی نشدم. عاقبت دل به دریا زدم و گفتم، آقا! این عکس هایی که ما از شما گرفتیم، همه اش اشداء علی الکفار می شود،

م. هوشیار
۱۴خرداد

امر به معروف و نهی از منکر در حکومت دینی و از جانب حاکمان در امر حکومت تا چه اندازه قابل پذیرش است؟

باید مسلمان این طور باشد که اگر هر که می خواهد باشد، خلیفه ی مسلمین و هر که باشد اگر دید پایش را کج گذاشت، شمشیرش را بکشد که پایش را راست بگذارد.

م. هوشیار
۱۰خرداد

امام خمینی و کودک

اگر چنانچه شمایی که متکفل آموزش نونهالان هستید، فقط دنبال این باشید که ما علمشان را درست کنیم و دنبال پرورششان نباشید، دنبال تهذیب نفس نباشید، شما هم موفق در کار نخواهید بود؛ یعنی یک خدمت مثبتی برای کشور خودتان نکردید.

صحیفه نور - ج17 - ص20

م. هوشیار
۰۸خرداد

ده روز با رَه بر

کتاب داستان سیستان، یادداشت های شخصی رضا امیرخانی است که به سفر رهبری به سیستان و بلوچستان در سال 1381 مربوط می شود. سعی می کنیم در چند قسمت نکات جالب این کتاب منتشر کنیم که هم استفاده کنید و هم ترغیب بشوید که کتاب را بخرید و بخوانید.

محمود عبدالحسینی

عبدالحسینی عاقبت آرام می گیرد و جایی می نشیند. مثلِ همیشه خون سرد. شروع می کند با ریشِ بلندش ور رفتن و هم زمان سرِ صحبت را با مولویِ اهل سنتی که کنار دستش نشسته است، باز می کند. مولویِ اهل سنت نسبتاً جوان است، حدود چهل سال سن دارد. دقیق که می شوم می بینم که عبدالحسینی با مولوی گرم گرفته است. صحبت بر سرِ تنها تشابه‌شان است.

-شما هم ریشت پر بدک نیست ها! خوب بلند است، اول کسی هستی که می بینم ریشت از من بلندتر است. من از آخوندهای خودمان جلوترم، اما شما ما را جا گذاشتی...

مولوی جوان، تسبیح را کنار می گذارد و لب خند می زند، اما عبدالحسینی به این راحتی ها از رو نمی رود.

- شانه هم می زنی شما؟

م. هوشیار
۰۵خرداد

امام خمینی در بیمارستان

هر چه درس بخوانید و بخوانیم، اگر چنانچه به راه مستقیم نباشیم و مهار نکنیم معلومات خودمان را و مهار نکنیم نفس خودمان را و در این راه مستقیم نکُشیم نفس را، هر چه معلومات زیادتر بشود، از انسانیت، انسان دورتر می‏ شود و مشکل تر می‏ شود انسان خودش را برگرداند.

م. هوشیار
۰۴خرداد

ده روز با رَه بر

کتاب داستان سیستان، یادداشت های شخصی رضا امیرخانی است که به سفر رهبری به سیستان و بلوچستان در سال 1381 مربوط می شود. سعی می کنیم در چند قسمت نکات جالب این کتاب منتشر کنیم که هم استفاده کنید و هم ترغیب بشوید که کتاب را بخرید و بخوانید.

کتاب داستان سیستان

 

نویسنده از تعداد نامه ها و سیستم بررسی آنها متعجب می شود: «روز اول سفر در استادیوم، 10500 نامه جمع شده است!  ... نامه ها را جمع می کنند، یک گروه بیست - سی نفره نامه ها را می خوانند و در رده های موضوعی مختلف دسته بندی می کنند. و بعد موضوعات را می برند روی نمودار. ... این کار چنان با سرعت انجام می شود که همان شبِ اول، ره بر نمودار تنوع موضوعی نامه ها را می بیند.

م. هوشیار
۲۷ارديبهشت

کودکی و نوجوانی شهید عبدالحمید دیالمه

شهید دیالمه

  • وحید دیالمه روز 14 اردیبهشت 1333 به دنیا آمد.(در تهران)
  • مادر وحید از خانواده های اصیل تهرانی بود. نوه آیت الله افجه ای از انقلابیون صدر مشروطه. طاهره خانم؛ زنی متدین و کدبانو که سعی می کرد یک بار هم بدون وضو وحید را شیر ندهد.
  • پدرش یک ارتشی بود و ... هیچ وقت از ماشین بیت المال استفاده شخصی نمی کرد.
  • حساسیت پدر روی اعتقادات و تضادش با کار در ارتش ضد دین، او را واداشت که به قم سفر کند و به دیدن آیت الله مرعشی برود. برای تعیین تکلیف. بماند و در ارتش خدمت کند یا استعفا بدهد و بساط میوه فروشی راه بیندازد؟ آیت الله گفته بود بمانید و خدمت کنید؛ و او هم ماند و خدمت کرد.
م. هوشیار
۲۶ارديبهشت

ده روز با رَه بر

کتاب داستان سیستان، یادداشت های شخصی رضا امیرخانی است که به سفر رهبری به سیستان و بلوچستان در سال 1381 مربوط می شود. سعی می کنیم در چند قسمت نکات جالب این کتاب منتشر کنیم که هم استفاده کنید و هم ترغیب بشوید که کتاب را بخرید و بخوانید.

کتاب داستان سیستان

اولین نکته ی جالب در این کتاب که قبل از مقدمه آمده است این جمله است: «بنابر توصیه نویسنده، موسسه انتشارات قدیانی هیچ گونه دخل و تصرفی در رسم الخط داستان سیستان نکرده و دقیقاً شیوه ی رسم الخط اثر را رعایت کرده است». ابتدا متوجه نمی شوید اما هرچه جلوتر می روید می بینید که کلمات بگونه ی خاصی نوشته شده است که حتی بعضی از دوستان در برخورد اول فکر می کنند که غلط چاپی است. مثلا رهبر را می نویسد رَه بر، فرمانده را فرمان ده، راهنمایی و رانندگی را راه نمایی و راننده گی، سخنرانی را سخن رانی و همسایه را هم سایه می نویسد و ... . که البته جالب هم به نظر می رسد چون توجه ما از یک اسم خارج شده به دلیل نامگذاری آن جلب می شود. مثلاً خود کلمه ی رهبر که با دیدن رَه بر توجه شما به این جلب می شود که کار رهبر، راه بری است.

نویسنده در این کتاب سعی می کند خود را نه حزب الهی و نه ضدانقلاب نشان دهد. مثلا به تیم حفاظت رهبری و برخی مسئولین تیکه می اندازد و ... اما هرچه به انتهای کتاب نزدیکتر می شویم گفته های خود را اصلاح کرده و با دید خوبی به پایان می رساند.

از یک جمله ی کلیدی هم به مراتب استفاده می کند و آن جمله این است: "مومن در هیچ چارچوبی نمی گنجد". این جمله تقریباً 30بار تکرار شده است و شیرینی خاصی به متن داده است. و منظور از آن جمله این است که کار مومن حساب و کتابی ندارد.

م. هوشیار
۲۵ارديبهشت

تنبلی در مطالعه

یکی از مشکلات ما تنبلی است. مسئلهی مطالعه و کتابخوانی مهم است. در جامعهی ما بیاعتنائی به کتاب وجود دارد. گاهی آدم میبیند در تلویزیون از این و آن سؤال می کنند: آقا شما چند ساعت در شبانهروز مطالعه می کنید، یا چقدر وقت کتابخوانی دارید؟ یکی می گوید پنج دقیقه، یکی می گوید نیم ساعت! انسان تعجب می کند. ما باید جوانان را به کتابخوانی عادت دهیم، کودکان را به کتابخوانی عادت دهیم؛ که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود.

م. هوشیار
۲۴ارديبهشت

مادر تمدن ها

گاهی می‌بینید یک نفر پای تلویزیون نشسته و منتظر یک فیلم است. تلویزیون آگهی تبلیغاتی پخش می‌کند و گاهی پخش تبلیغات بیست دقیقه طول می‌کشد. یک‌وقت است کسی به آن تبلیغات احتیاج دارد؛ اما کسی که احتیاج ندارد آگهی‌‌های تبلیغاتی را ببیند، این بیست دقیقه را چرا بی‌کار بنشیند!؟ یک کتاب دمِ دستش باشد؛ بردارد و بیست دقیقه مطالعه کند. اگر مردم ما عادت کنند که از این وقت‌های ضایع‌شونده برای مطالعه‌ی کتاب استفاده کنند، جامعه خیلی پیش خواهد رفت و فرهنگ کشور، خیلی ترقی خواهد کرد.

م. هوشیار
۱۵ارديبهشت

 

آقانورالدین

کیست این سیّد فرزانه که فخر زمن است - به زمانش به یقین ، مثل اویس قرن است

به اراک است مربّی و نجف را شاگرد - به ولادتگه خود همچو عقیق یمن است

سر به پا نور بُدی تا که شدی «نورالدّین» - اسم با رسم هماهنگ در این جان و تن است

نور دین بود و ز تاریکی دنیا آزاد - با عمل گفت که ختم همه دنیا کفن است

م. هوشیار
۱۴ارديبهشت

تزکیه برای این است که نور هدایت در انسان واقع بشود. تا تزکیه نشدید طغیان برای شما حاصل خواهد شد، تا تزکیه نشده اید علم برای شما خطرناک است خطرناک تر از هر چیزی. تا تزکیه نشده اید مقام برای شما خطرناک است و شما را به هلاکت دنیایی و اخروی می کشاند.

امام خمینی

  امام خمینی  - صحیفه نور - ج 14 - ص 255

م. هوشیار
۳۰فروردين

سلام

یک اطلاعیه کوچک کف دستی روی یک دیوار شلوغ که خبر از یک مسابقه می دهد با کلی جایزه های نقدی و غیر نقدی، توجه هر کسی را جلب می کند. سراپا چشم می شویم، اطلاعیه را با جان و دل خوانده به ذهن می سپاریم و حتی اگر لازم باشد تا آن سر شهر هم می رویم تا در مسابقه شرکت کنیم.

البته الآن با این سیستم های پیامکی شرکت در مسابقات بسیار سریع و آسان شده. بارها و بارها و بارها هزینه می کنیم و پیامک می زنیم که آیا برنده می شویم یا نه. حالا فکر کنید یک مسابقه خیل راحت برگزار می شود که نیازی به هزینه کردن و مطالعه و تا آن سر شهر رفتن هم ندارد. تازه تمامی شرکت کننده ها در هر صورتی جایزه دریافت می کنند:

آیا حاضریم جوایز این مسابق را از دست بدهیم؟

م. هوشیار
۲۷فروردين

بقیه الله

با توجه به این که فراگیر شدن ظلم و جور در جهان از نشانه هاى ظهور است پس چرا مردم را براى زمینه سازى ظهور دعوت به صلح و ترک ظلم و گناه مى کنند؟

درباره مُصلح غیبى جهان، حضرت مهدى(عج) بیش از سه هزار روایت را شیعه و سنى از پیامبر عالى قدر اسلام صلى الله علیه وآله و پیشوایان الهى نقل کرده اند و این سؤال هم همیشه در ذهن افراد بود که ما در پاسخ به آن مى گوییم:

م. هوشیار