الا مسافر صحرا خدا کند که بیایی
امید غائب زهرا، خدا کند که بیایی
کنون که دل شده پر خون برای خاطر مجنون
تو ای حقیقت لیلا، خدا کند که بیایی
برای اینکه ببینم پس از غیاب هزاره
مزار مخفی زهرا، خدا کند که بیایی
الا مسافر صحرا خدا کند که بیایی
امید غائب زهرا، خدا کند که بیایی
کنون که دل شده پر خون برای خاطر مجنون
تو ای حقیقت لیلا، خدا کند که بیایی
برای اینکه ببینم پس از غیاب هزاره
مزار مخفی زهرا، خدا کند که بیایی
درمان عصبانیت
سؤال: خیلی زود عصبانی می شوم. برای نجات از عصبایت چه کار کنم؟
پاسخ: وقتی رادیاتور ماشین جوش میآورد، سریع کنار میزنید و متوقف میشوید. ما هم وقتی عصبانی میشویم، باید کنار بزنیم. باید توقف کنیم. روایات میگویند: باید سکوت کنیم. حضرت علی(ع) میفرماید: خشم و غضب و عصبانیت خود را با «سکوت» درمان کنید. درمان آن سکوت است. بعد انسان باید یک آب سردی به سر و صورتش بزند. اینکار هم در کاهش عصبانیت موثر است. مثل یک دیگ پر از آب جوش روی اجاق است که اگر شما یک لیوان آب سرد روی آن بریزید از جوش میافتد. البته این کارکافی نیست. سعی کند یک جابجایی هم انجام بدهید. وقتی در خانه عصبانی میشوید چند ساعتی از خانه بیرون بروید. در محل کار که عصبانی میشوید، دو ساعتی مرخصی بگیرید و از محیط کار دور شوید. این جابجایی در آرامش انسان موثر است.
چون در آغاز قدم گذاشتن در سال جدید از شما دور بودم و نتوانستم خود را به این راضی کنم که سال نو را آغاز کنیم و در این لحظات حساس از عمر با شما سخن نگویم ناچار برای اولین بار قلم بدست گرفتم و با شما حرف میزنم.
ساعتی پیش داشتم مطالعه میکردم به یک جمله رسیدم. در مورد این جمله زیبا فکر کردم و مناسب دیدم که نتیجه این ساعات فکر را که در آستانه شروع سال جدید بود برایتان بنویسم
میل خود و حق خود
میل خود را حق خود ندانیم.
شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن، بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟
دوسالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟
مهین خانم یه بادی به غب غب انداخت و گفت:
آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش میچرخه، اون سال اول عروسی که دایم مسافرت بودن، همه جا رو رفتن دیدن، عید اون سال هم
دفاع مقدّس وسیلهای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسانها، به شکل عجیبی بُروز کند. …مثلاً شهید باکری؛ ایشان در آغاز جنگ یک جوان دانشجو است که تازه فارغالتّحصیل شده؛ شما نگاه کنید در عملیّات بیتالمقدّس، در عملیّات خیبر، قبل آن در عملیّات فتحالمبین، این جوان یک فرماندهی زبدهی نظامی است که می تواند یک لشکر را، در بعضی جاها یک قرارگاه را حرکت بدهد و هدایت کند و کار کند. اینها معجزهی انقلاب است.
حجاب در برابر نابینا
شخصى که نابینا بود از حضرت فاطمه اجازه خواست تا به حضور او برود، حضرت فاطمه اجازه داد ولى در طول ملاقات حجاب بر سر داشت. پیامبر خدا(ص) به او فرمود: چرا حجاب در بر نمودى در حالى که او تو را نمىدید؟ حضرت فاطمه گفت: اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم، و او بوى تن مرا نیز حس می کند. پیامبر فرمود: شهادت می دهم که تو پارهاى از وجود من هستى.
امام خمینی:
اگر آمریکا و اسرائیل «لا اله الّا اللَّه» بگویند،ما قبول نداریم؛
چرا که آنها می خواهند سرِ ما کلاه بگذارند.
آنها که صحبت از صلح می کنند،
می خواهند منطقه را به جنگ بکشند.
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) میفرمودند: روزی هنگام ظهر، مادرم گفت: پدر را برای ناهار صدا کن به طبقه بالا رفتم تا پدر را صدا بزنم، دیدم در حال مطالعه به خواب رفته اند، اگر ایشان را صدا نمی زدم ، شاید مادرم ناراحت می شد و اگر بیدارش می کردم، شاید موجب رنجش پدر می شد.
خم شدم، لبهایم را کف پای پدر گذاشتم و چند بوسه زدم تا اینکه به آرامی بیدار شده و فرمودند:
خدایا مرا لحظه ای به خود وامگذار چرا که حجاب ها قلبم را گرفته و نمی گذارند تا تو را ببینم اما با تمام اوصاف از تو می خواهم که مرگ پرافتخاری که همانا شهادت نظیر مردان پاک است نصیبم گردان زیرا که میدانی امثال ما از مردن هراسی ندارند و پنداری چون شمع ذوب می شویم اما از این می ترسیم بعد از ما ایمان را سَر ببُرند و اگر هم نسوزیم که روشنایی می رود و جای خود را به شب می سپارد چه باید کرد هم بایستی امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم که فردا شهید نشود، خدایا، بارالها نکند وارثان خون شهیدان در راهشان گام نزنند خطابم بیشتر با دولت مردان ماست که نکند شیطان های کوچک با خون این فرزندان عزیز خان شوند و نکند زمینِ خونرنگ به تسخیر هواداران نیرنگ درآید و شهادت این عزیزان پایگاه دنائت آنها شود و درخت فداکاریشان را صاحبان ریاکاری بهره جویند و بالاخره ثمره جنگ یارانمان به چنگ فرنگی مسلکان افتد و خونین کفنان در غربت بمیرند تا خوش باوران غرب کام گیرند، نه، نه خدایا، پروردگارا هرگز، هرگز.
من به شما عرض می کنم، نگذارید یاد دوران دفاع مقدس از یادها برود. آمدن به این مناطق جنگی - چه در تعطیلات نوروزی و چه در دورهی سال؛ که بحمدالله حالا در دورهی سال هم کسانی از سرتاسر کشور به این مناطق مسافرت می کنند و این سرزمینها را زیارت میکنند - بسیار کار پسندیدهای است، کار درستی است، کار عاقلانهای است که ملت ایران میکند؛ خاطرهی این سرزمینها را زنده نگه دارید. این سرزمینها، این بیابانها، این رود کارون، این جادهی اهواز - آبادان یا اهواز - خرمشهر، این مناطق گوناگون که با اسمهای مختلفی امروز خودشان را به شما معرفی می کنند، اینها شاهد برترین فداکاریها و مجاهدتها و ازخودگذشتگیها بودهاند.
.... دشمنها می خواهند ما یادمان برود؛ می خواهند قضیهی دفاع مقدس از یادمان برود
پاداش پاسخگوئى به مسائل
روزى زنى نزد حضرت فاطمه زهرا علیها السلام وارد شد و گفت: مادرى دارم ضعیف و ناتوان که براى انجام نماز، مسئله اى برایش پیش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دریافت نمایم.
حضرت زهرا علیها السلام پس از گوش دادن به سخنان آن زن، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه سؤال خود را تکرار کرد و حضرت دوباره جواب او را داد.
و به طور مرتّب آن زن سؤ ال خود را بازگو کرد تا آن که به ده مرتبه رسید و حضرت زهرا علیها السلام بدون هیچ گونه احساس و اظهار ناراحتى پاسخ او را بیان مى نمود.
پس از آن، زن خجالت زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت کردم، بیش از این مزاحم شما نمى شوم.
بسم الله الر حمن الرحیم
هر چه داریم از شهدا داریم و این انقلاب حاصل خون شهیدان است.
به تاریخ ۱۹/۱۰/۱۳۵۹ شمسی ساعت ۱۰/۱۰ شب چند سطری وصیت نامه می نویسم شب ستاره ای به زمین می کشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است .
مادرجان! می دانی تو را بسیار دوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.
شعر زیبایی از احمد بابایی در وصف حضرت زهرا (س) منتشر می شود.
هفتاد و دو آئینه در دستان زهراست
آری… شهادت، سفره ی احسانِ زهراست
بدمستی آئینه ها، خوشنامی ماست
یک جلوه اش «بیداریِ اسلامی» ماست
بر غیرِ زهرا از ازل گفتیم تا «نه»
ترس از «خدا» داریم و ترس از «کدخدا» ، نه!
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
ای مردم شهید پرور امیدوارم که راه حسین را ادامه دهید و نگذارید این درخت بزرگ انقلاب خشک شود. این انقلاب درختی است که احتیاج به خون دارد و من و شما باید این درخت عظیم را خون بدهیم و با خون های خود این درخت را آبیاری کنیم تا این درخت به رشد کامل برسد. همچنین از طرف دلیر مردان می گویم ما تا آخرین قطره خون ایستاده و نمی گذاریم امام تنها بماند.
حال و روز بازیگر نقش اول یک کلیپ مبایلی
دانشآموزی که اغلب ما در ویدئوی معروف به «شیب، بام» دیده بودیم، امروز ترک تحصیل کرده است. میگوید در روستایشان همه به او میخندیدند. او در آن لحظه نتوانست به یک پرسش، پاسخ دهد: «چرا در شمال ایران بام بسیاری از خانهها را شیبدار میسازند؟«
به گزارش فرهنگ نیوز،مجله «نیمکت» با این دانشآموز - که البته حالا دیگر دانشآموز نیست - و معلمی که در ویدئو صدایش را میشنویم گفتوگو کرده است. متن این دو گفتوگو را در زیر میخوانید:
گرفتاری همه ما برای این است که ما تزکیه نشده ایم، تربیت نشدیم. عالم شدند، تربیت نشدند. دانشمند شده اند، تربیت نشده اند، تفکراتشان عمیق است، لکن تربیت نشده اند و آن خطری که از عالمی که تربیت نشده است و تزکیه نشده است بر بشر وارد می شود آن خطر از خطر مغول بالاتر است.
غایت بعثت این تزکیه است، غایت آمدن انبیا، این تزکیه است و دنبالش آن تعلیم. اگر نفوسی تزکیه نشده و تربیت نشده وارد بشوند در هر صحنه، در صحنه توحید، در صحنه معارف الهی، در صحنه فلسفه، در صحنه فقاهت، در صحنه سیاست، در هر صحنه ای که وارد بشود اشخاصی که تزکیه نشدند و تصفیه نشدند و از این شیطان باطن رها نشدند، خطر این ها بر بشر خطرهای بزرگ است.
صحیفه نور ج14- ص 254
دو اشکال بزرگ در اقتصاد ما وجود داشته است: یکی اینکه اقتصاد ما نفتی بود؛ یکی اینکه اقتصاد ما دولتی بود؛ این دو اشکال بزرگ.
سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او؛
بعد از مدتها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر به این نتیجه رسیدم، و آن در این جمله خلاصه می شود:
(خدایا عاشقم کن)...
از اینکه بنده بد و گناهکار خدایم سخت شرمنده ام، و وقتی یاد گناهانم می افتم آرزوی مرگ می کنم، ولی باز چاره ام نمی شود. به راستی که (ان الانسان لفی خسر)