دکتر کامران باقری لنکرانی استاد تمام داشگاه علوم پزشکی شیراز، عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی و وزیر اسبق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور طی یادداشتی برای رجانیوز، نکاتی را درباره وقایع اخیر مجلس (اظهارات علی مطهری در مورد رفع حصر سران فتنه) مطرح کرده است که متن کامل آن را از نظر می گذرانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
دریافت
عنوان: شهید نواب صفوی
حجم: 1.27 مگابایت
توضیحات: تهیه شده در وبلاگ اندیشه های تمدن ساز - tamadonsazan.blog.ir
اءَنَّه نظر الى بعض الاطفال فقال وَیلٌ لِأطفالِ آخِرِ الزَّمانِ من آبائِهِم. فقیلَ: یا رسول الله، من آبائهمُ المشرکین؟ فقال: لا، من آبائهمُ المؤمنینَ، لا یُعَلِّمُونَهُم شیئاً من الفرائِضِ، و إذَا تعلَّمُوا أولادُهُم منعوهُم، و رَضُوا عنهم بعرضٍ یسیرٍ من الدنیا، فانا منهم بریءٌ و هم مِنِّی بُرَاء
رسول اکرم حضرت محمد صلیالله علیه و آله به برخى اطفال نگریستند و فرمودند:
وای بر کودکان آخرالزمان از پدرانشان،
گفته شد: ای رسول خدا، از پدران مشرکشان؟
فرمود: نه، از پدران مؤمنشان که چیزی از واجبات و فرائض را به آنها نمیآموزند و وقتی هم که فرزندانشان بیاموزند، مانع آنها میشوند.
و در مقابل امری گذرا و اندک از دنیا از آنها خشنود میشوند و تنها به کامیابىهاى دنیوى آنها راضىاند.
پس من از ایشان بری هستم و آنها از من بری هستند.
مستدرکالوسائل، ج 15، ص 164
ملّت ایران باید خود را قوی کند؛ این حرف من است... اگر یک ملّتی به خود نیاید، خود را قوی نکند، دیگران به او زور می گویند. بعضی ملّتها هستند که تا قوی شدن، فاصلهی زیادی دارند؛ امیدی وجود ندارد که بخواهند در خود آن نیرویی را که بتوانند مقابله کنند با زورگویان و گردنکلفتهای عالم، ایجاد کنند؛ امّا ملّت ما اینجور نیست؛ ما اوّلاً استعداد قوی شدن، زیاد داریم؛ امکانات و ظرفیّتها هم زیاد داریم؛ ملّت ما به سمت اقتدار ملّی هم راه افتاده است و راه زیادی پیموده است.
روزنامه کیهان در سرمقاله روز 24دی ماه خود به قلم محمد ایمانی نوشت:
اگر آرمان به سانتریفیوژ وصل نیست، به چه چیزی وصل است؟ یعنی کجا ممکن است خط قرمز باشد و آستانه تحمل قائلان این سخن تمام شود؟ کجاهاست که غیرت یک فرد یا جامعه دیگر نمیپذیرد کوتاه بیایند؟ اصلا آیا محل نزاع و بحث مثلا میان منافع و آرمانها و دوگانگی واقعیتها و ارزشهاست آنگونه که در سخنان هفته گذشته رئیسجمهور القا شد و عمیقتر آن سالهاست از زبان طیفی از معارضین اصول انقلاب اسلامی- از جبهه ملی و نهضت آزادی تا راست و چپهای تجدیدنظرطلب نظیر برخی اعضای کارگزاران و مشارکت و مجمع روحانیون و حتی یکی دو عضو زاویه گرفته جامعه روحانیت- ادا میشود؟ کسانی با بدفهمی و خیال مصلحتسنجی وارد این مغالطه شدهاند اما متن و اصل و ریشه این خط در معارضه با انقلاب اسلامی است. سخنگوی حزب کارگزاران به عنوان کسی که این حزب را لیبرال توصیف کرد یکشنبه 21 دی 93 در مصاحبه با روزنامه اعتماد میگوید «ما باید مشخص کنیم میخواهیم همچنان یک دولت انقلابی باشیم یا دولتی مستقل که میخواهیم به مسائل داخلی بپردازیم. اگر بخواهیم انقلابی بمانیم و رفتار کنیم باید بسیج و سپاه را تقویت کرد، یارگیریهایی در منطقه داشته باشیم، حوزه نفوذمان را افزایش دهیم... ما باید تعاملات و سرمایهگذاری خارجی را افزایش دهیم. مردم باید تصمیم بگیرند میخواهند دولت و نظام پیشتاز در منطقه و جهان داشته باشند یا ترجیح میدهند نظام و دولتشان مستقر و در خدمت توسعه و آبادانی کشور و نظام باشد.» این جریان به آقای روحانی و دولت وی به چشم پلی برای عبور از آرمانهای انقلاب- با ژست تامین منافع ملی- مینگرد.
یک مطلبی است از شیخ الرئیس بوعلی سینا نقل می کنند که گفته است من از گاو می ترسم برای اینکه اسلحه دارد، عقل ندارد. حال این ابرقدرتها اسلحه دارند، مع الأسف عقل ندارند. جنگ پیش آمدن معنایش جنگ جهانی سوم است و همین ابرقدرتها از این جنگ می ترسند. ما ابداً از این مسائل ترسی نداریم برای اینکه وضعمان این است که می بینید.
ما نه از آن بحران اقتصادی می ترسیم، نه از جهات دیگر. و ما بنا گذاشتیم که خودمان بکاریم و خودمان هم زراعت را برداریم و محصولش را هم خودمان بخوریم و به کسی راه ندهیم تا بیاید منافعمان را ببرد. بنابراین بحرانی برای ما نیست.
گزینش واژه ها در گفتگو
همانگونه که یک نماکار ساختمان در چیدن سنگ یا آجر باید دقت کند ما نیز باید در گزینش واژهها هنگام گفتگو دقت کنیم تا ارتباطی مؤثر داشته باشیم.
یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش میرفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسر بچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند، بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی را که در خیابان افتاده بود شوت میکردند و سر و صدای عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملاً مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند.
روز بعد که مدرسه تعطیل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: «بچه ها شما خیلی بامزه هستید و من از این که میبینم شما اینقدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم. من هم که به سن شما بودم همین کار را میکردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید. من روزی 1000 تومن به هر کدام از شما می دهم که بیایید اینجا، و همین کارها را بکنید. »
شخصیت مورد علاقه اش در میان فرماندهان جنگ، جاوید الاثر احمد متوسلیان بود. دو تا نقطه ی تلاقی با ایشان داشت. یکی خط شکنی و خدشه ناپذیری در رسیدن به هدف. دیگری دشمنی با رژیم صهیونیستی. برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین دو سه بار کمپین راه انداخت. برون مرزی هم فکر می کرد. ایمیل گروهی از فعالان سیاسی مسلمان را در آمریکا و اروپا داشت. دست کم در دو سه مقطع جریان سازی حسابی ای کرد. هنوز کسی از این دست سناریوهای آقا مصطفا خبری ندارد.
مادر مصطفا گریه نمی کرد. همه فکر می کردند از شوک باشد. دکتر ها به همسرش می گفتند: «کاری کند که به خاطر پسر گریه کند.» چند بار به بهانه روضه ی سید الشهدا و گریزهایی که مداح به مصیبت مادر می زد، همه گفتند کار تمام شد، بغضش ترکید. اما مادر مصطفا یک هفته بود که گریه نمی کرد، باز هم نکرد. معمایی شده بود برای خودش.
مادر مصطفا در تشییع هم که برای مردم صحبت کرد همه گریه کردند. زار زدند. از ته دل سوختند، اما خودش گریه نکرد. برخلاف مادرهای دیگر شهید. و همین بود تا وقتی که رهبری خواستند خدا حافظی کنند. مادر مصطفا به نجوا و با بغضی که صدا را خشدار می کند گفت: آقا من تا امروز برای اینکه دشمن از اشک من شاد نشود، گریه نکردم. حالا هم ... که رهبری فرمودند: چرا؟! نخیر؛ گریه کنید! دشمن غلط می کند. و مادر خیالش که راحت شد، اذن را که گرفت ،بند سد اشک شکست.
****
همه منتظر بودند ببینند حال مادر شهید چطور می شود. بی تاب می شود؟ گله ای، حرفی ... اما مادر مصطفی چیزی نگفت و محکم ایستاده بود. پرسیدند حالا شما چه می کنید؟
به علیرضا نوه اش اشاره کرد و گفت : «مصطفای دیگری تربیت می کنم.»
امروز آن چیزى که لازم است براى ملّت ما، اوّلاً اتّحاد و اتّفاق ملّى است. دودسته کردن مردم، جدا کردن مردم، شعارهاى تفرقهانگیز دادن میان مردم - به هر عنوانى - خطا است؛ این بر ضدّ منافع ملّت ایران و بر ضدّ آرمانهاى ملّت ایران است. اتّحاد و اتّفاق. مردم مسئولین را کمک کنند، دولت را کمک کنند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قم - دی ماه 1393
امام خمینی:
آنچه که من باید در محضر شما دوستان، عزیزان عرض کنم این است که قدرتهای بزرگ توجه دارند به اینکه این ملت در سایۀ وحدت و اتفاق و توجه به خدای تبارک و تعالی، پیروز شدند و منافع آنها را به خطر انداختند. و آنها از پای نخواهند نشست، و هر روز یک راهی درست می کنند برای اختلاف و برای اینکه وحدت ملت ما را به هم بزنند. و ما باید چشم و گوش خودمان را باز کنیم و هوشیار باشیم که اختلافات را دامن نزنیم. ملت ما هر قشری که توجه دارند به اینکه این کشور را اختلاف خواهد آسیب پذیر کرد، و هر گروهی که علاقه دارند به اسلام، علاقه دارند به کشور اسلامی، علاقه دارند به ملت اسلامی ایران، به ملت ایران، باید کوشش کنند که خللی دراین وحدت واتفاق رخ ندهد. اگر خدای نخواسته، دشمن های ما موفق بشوند به اینکه در هر گوشه ای بین ملت ما اختلاف بیندازند، آنها به آرزوی خودشان می رسند.
امروز آنچه که برای ما از همه چیز، لازمتر است آرامش است. ما امروز مبتلای به جنگ هستیم و مبتلای به این خرابکاری های داخلی هم هستیم، و دشمن های ما شاید اهمیت به این اختلال های داخلی بیشتر بدهند تا هجوم نظامی. برای اینکه اختلافات داخلی ما را از باطن آسیب پذیر می کند و ما خودمان، خودمان را از بین می بریم. باید ما توجه به این معنا داشته باشیم که مبادا در بین ما اشخاص مغرضی نفوذ کنند و اختلاف بیندازند. اگر خدای نخواسته، این اشخاصی که مغرض اند، اختلاف بخواهند بیندازند، شماها که بیدارید و ملت ما که بیدارند آنها را نصیحت کنند. نگذارند که آنها به آمال خودشان برسند. ما خیلی احتیاج به آرامش داریم.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بهمناسبت هفته وحدت، ۳۰ جمله برگزیده از بیانات حضرت آیتالله خامنهای درباره «وحدت اسلامی و ارتباط با سایر ادیان» را منتشر میکند.
حفظ وحدت را اصل قرار بدهیم و اگر تکلیف شرعییی هم احساس کردیم، ولی دیدیم عمل به این تکلیف ممکن است مقداری تشنج به وجود آورد و وحدت را از بین ببرد، قطعاً انجام آنچه که تصور می کردیم تکلیف شرعی است، حرام است و حفظ وحدت واجب خواهد بود. ۱۳۶۸/۰۴/۱۲
من توصیه می کنم هفتهی وحدت را - که به مناسبت میلاد نبىّ اکرم(صلّیالله علیهوالهوسلّم) از روز دوازدهم تا هفدهم ربیعالاول ادامه دارد - همهی آحاد مردم، مخصوصاً علما و فضلا و گویندگان و دانشمندان و افراد صاحب نفوذ گرامی بدارند و این مسأله را به عنوان یک شعار جمهوری اسلامی همیشه نگه دارند. ۱۳۶۸/۰۷/۱۹
نظر حضرت آیتالله خامنهای دربارهی برگزاری مراسم لعن چیست؟
حضرت آقا بارها فرمودهاند که به مقدسات سایر مذاهب توهین نکنید. بنابراین باید از این کار پرهیز کرد و نکتهی جالب توجه اینجا است که برخی میگویند در مجالس خصوصی اشکالی ندارد که لعن بگوییم؛ در حالی که حضرت آقا قید نزدند که مجلس عمومی باشد یا خصوصی، بلکه به طور کلی فرمودهاند که به مقدسات سایر مسلمانان یعنی سایر فِرَق اسلامی توهین نکنید. حضرت آقا در جایی فرمودهاند: «آن شیعهای هم که از روی نادانی و غفلت، یا گاهی از روی غرض - این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان میشناسیم که فقط مسئلهشان مسئلهی نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند - به مقدسات اهل سنت اهانت میکند، عرض میکنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است.» بنابراین توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی به نظر حضرت آقا حرام شرعی است.
دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا
به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دى؛ در حسینیه امام خمینی
انگیزههایى وجود دارد براى فراموش کردن و در طاق نسیان گذاشتن این روزهاى بزرگ
نهم دى را هم می خواهند به فراموشى بسپرند.
تا ملّت زندهاند، تا زبانهاى حقگو در کار است، تا دلهاى مؤمن داراى انگیزه هستند، نخواهند توانست این را به فراموشى بسپرند.
نسل سوم انقلاب را نتوانستند از انقلاب روى گردان کنند.
تا وقتى شما جوانهاى خوب و مردم مؤمن در میدان هستید، باانگیزه هستید، با بصیرتید، آگاهید که چه کار دارید می کنید، البتّه نخواهند توانست.
امروز انگیزههایی وجود دارد براى تحریف حقایق و واقعیات رژیم پهلوی
خصوصیّات رژیم فاسد پهلوی: دیکتاتورىِ سیاه و خفقان عجیب علیه مردم/قساوت کامل/وابستگى ذلّتآمیزى بود که اینها به قدرتهاى خارجى/فساد/بىاعتنائى به مردم/بىاعتنائى به پیشرفت علمى، ترویج خودکمبینى ملّى و بزرگنمایى غربى؛
مردم را با پول نفت عادت دادند به واردات؛ ذائقهى مردم را عوض کردند؛ کشاورزى کشور را نابود کردند، صنایع واقعى و ملّى کشور را از بین بردند، کاملاً کشور را وابسته کردند به خارج و به دشمنان این ملّت.
هیچکس تصوّر نکند که دشمن از دشمنى چشم می پوشد؛ نه، آنوقتى که شما قوى باشید، آنوقتى که شما آماده باشید، آنوقتى که شما دشمن را و ترفندهاى دشمن را بشناسید، دشمن به ناچار از دشمنى دست خواهد کشید؛ آنوقتى که شما دچار غفلت باشید، به دشمن اعتماد کنید، آنوقت دشمن فرصت پیدا خواهد کرد که مقاصد خود و هدفهاى خود را در کشور بهوجود بیاورد.
علىرغم حرفهاى نسنجیده و غلطى که در مورد بىتوفیقى ملّت ایران در این راه گاهى بر زبانها جارى می شود، ملّت ایران توفیقات بسیار بزرگى تا امروز به دست آورده است. ملّت ایران راه را خوب طى کرده است، ملّت ایران توانسته است در مقابل فشارهاى دشمن مقاومت کند، توانسته است خود را حفظ کند، توانسته است رشد کند، توانسته است خود را به آرمان ها نزدیک کند.
پیشرفتهاى علمى را بعضىها نابخردانه انکار می کنند؛ چرا انکار می کنید؟ این ملّت پیشرفت علمى کرده است، اینکه ادّعاى ما نیست، این را دشمنان ما، پایگاههاى علمى بینالمللى دارند شهادت می دهند؛ آنوقت یک عدّهاى بیایند انکار کنند، ملّت را تحقیر کنند؛ اینها خطا است، ندیدن آن حرکت عظیم و پیشرفت بزرگى که نظام مقدّس اسلامى براى این کشور پیش آورده است، بىانصافى است، خطا است.
شما خیال نکنید در صدر اسلام، در زمان پیامبر مکرّم و خلفاى آن حضرت، مردم به نهایت آرمانها رسیدند؛ نه، مهم این است که یک کشور حرکت بکند؛ ملّت ما در حال حرکت است. این حرکت را با حرفهاى نسنجیده، با اظهارات ناپخته و غلط خراب نکنند. کارى نکنند که در ملّت از این حرکت عظیمى که شروع کرده است و با امید دارد پیش می رود، تردید ایجاد کند.
تکیه بر نیروى داخلى
نگاهشان به دست بیگانه نباشد
حالا اگر آمدند شرط برداشتن تحریم را یک چیزى قرار دادند که شما غیرتت نمی گنجد که آن را انجام بدهى؛ چه کار میکنید؟
شما چه کار می کنید؟ قطعاً قبول نمی کنید. یقیناً هیچ مسئولى در کشور قبول نمی کند که شرط برداشتن تحریم ها، مثلاً فلان مسئلهى اساسى و فلان مسئلهى آرمانى باشد. البتّه دشمن فعلاً نمىآید با آرمانها، معارضهى صریح بکند؛ چرا، اگر ما عقبنشینى کردیم، بهصراحت هم می رسد؛ امّا امروز اینجور نیست که دشمن صریح بیاید با آرمانها معارضه بکند و شرط قرار بدهد لکن باید هوشیار بود؛ فهمید که این پیشنهاد، این حرف، این اقدام ازسوى دشمن با چه هدفى دارد انجام می گیرد. خب، هیچ مسئولى معلوم است که راضى نیست و موافق نیست که در مقابلِ دشمنان کوتاه بیاید و براى اینکه مثلاً تحریمها برداشته بشود یا کم بشود، از آرمانها دست بردارند؛
فرض را بر این بگذارید که دشمن، برداشتن تحریم را متوقّف به چیزى می کند که شما حاضر نیستید آن را قبول کنید - اینجور فرض کنید قضیّه را - کارى کنید که تحریم بىاثر بشود.
از جملهى بزرگترین مسئولیّت هاى مسئولین کشور همین است که کارى کنند اگر دشمن دلش نخواست تحریم را بردارد، به رونق کشور و پیشرفت کشور و رفاه مردم ضربهاى وارد نشود
این وظیفهى مسئولین کشور و مسئولین دولتى است، چشم ندوزند به دست بیگانه؛ بیگانه یکوقت مایل است فشار وارد بیاورد، شما هرچه عقبنشینى کنید، مىآیند جلو؛ هرچه شما یک قدم عقب بروید، آنها یک قدم مىآیند جلو؛ دستگاه استکبار، دستگاه ترحّم و انصاف و انسانیّت و ملاحظه که نیست؛ هرچه شما عقب بروید، آنها جلو مىآیند. فکر اساسى بکنید.
می شود کارهایى کرد؛ می شود این حربه را از دست دشمن گرفت، والّا اگر چنانچه چشم ما به دست دشمن باشد که «آقا، اگر اینکار را نکردى تحریم باقى می ماند» [فایدهاى ندارد]؛ کمااینکه آمریکایىها با کمال وقاحت دارند می گویند «اگر در قضیّهى هستهاى ایران کوتاه هم بیاید، تحریم ها یکجا و همه برداشته نخواهد شد»، این را صریح دارند می گویند. این نشاندهندهى این است که به این دشمن نمی شود اطمینان کرد نمی شود اعتماد کرد. من با مذاکره کردن مخالف نیستم؛ مذاکره کنند؛ تا هروقت می خواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى.
دولتىها هم مراقب باشند، دودستگى در مردم بهوجود نیاورند، حاشیهسازى نکنند، بعضى حرفهاى غیرلازم مطرح نشود؛ این یکپارچگى مردم ما، این همّت بلند مردم ما، این ایمان مردم ما، درست مورد استفاده قرار بگیرد، انشاءالله راه این کشور باز بشود.
همین شما جوانها به توفیق الهى، به فضل پروردگار خواهید دید آن روزى را که دشمنان مستکبر گردنکشِ ظالم پُرروى شما، در مقابل شما مجبور به خضوع و خشوع بشوند.
برای مطالعه متن کامل بیانات رهبری بر روی ادامه مطلب کلیک کنید.
خواسته مرحوم بهلول در مقابل سخنرانی کشف حجابش
آیتالله روحالله قرهی (مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج)) گفت: در حالی که نشسته بودیم و حرف میزدیم، یک دفعه بهلول گفت: «سبحان ربی العظِیم و بحمده». گفتیم: ذکر است که دارد میگوید! اما بعد از مدتی گفت: «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته».
مطالبی برای ما قابل درک نیست، آن هم تا موقعی که این بدنمان آرام آرام عادت کند و عملیاتی شود. در مرحوم آیتالله بهلول، این مرد الهی، یک نکته عجیبی بود که از همه دنیا بریده بود. در آن حالات، با اینکه آن خطبه عالی را در مسجد گوهرشاد در مقابل کشف حجاب آن ملعونی که فساد را آورد - که خدا آن به آن بر عذابش اضافه کند که هرچه فسق و فجور میبینیم، به خاطر همان است؛ چون وقتی بیعفّتی آمد، همه گناهان میآید – خواند. امّا یکی از کسانی که با ایشان بود، قسم میخورد و میگفت: یک مرتبهای محضر ایشان بودیم، در حالی که نشسته بودیم و حرف میزدیم، یک دفعه گفت: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ». گفتیم: ذکر است که دارد میگوید. امّا بعد گفت: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ». باز دیدیم آرامتر شد و یک جای دیگر گفت: «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ»!
آقا را قسم دادم و بلند بلند در گوششان گفتم: آقا! مدّتی خدمتتان را کردم، استدعا میشود این مطلب را بگویید.
نظر امام خمینی ره در مورد کسانی که به هر بهانه ای برگزاری رفراندوم را برای پیشبرد مقاصدشان مطرح می کردند:
دنبال این افتادند که ما همه بساط را به هم بزنیم! باز دو سه سال بنشینیم دوباره رفراندم کنیم: رفراندم برای اصل جمهوری! حالا اگر برای اصل جمهوریش هم نگویند، رفراندم برای قانون اساسی؛ رفراندم برای رئیس جمهور، رفراندم برای مجلس؛ رفراندم کنیم برای اینها. این معنایش چیست؟ معنایش این است که ثبات این مملکت را از دست بگیرند. اینکه الآن ثبات دارد و از افتخارات این انقلاب است که در ظرف یک سال همه این چیزها درست شد، این را از دست بگیرند، بگویند حالا نشد، دوباره از سر! دوباره از سر!؛ آراءْ [آراءِ] مردم است. خوب، اگر میزان آراء مردم است، آراء مردم است اینها که هستند. اینها که از اروپا نیامده اند! اینها آراء همین مردماند؛ همین مردماند که به مجلس رأی دادند، وکیل تعیین کردند؛ همین مردماند که به جمهوری اسلامی رأی دادند و همین مردماند که به قانون اساسی رأی دادند و همین مردماند که همه چیز را خودشان ایجاد کردند. حالا ما دوباره از سر برویم سراغ چه مردمی؟
«اینجور نباشد که کسى از یک گوشهاى خیال کند دارد از شیعه دفاع میکند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنى ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد. این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست. اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیستهاست.»(27/9/87)
در بحران این حوادثی که در مشروطه اتفاق افتاد، خوب عده ای نظرشان این بود که شیخ فضل الله شما در این شرایط خیلی تندروی نکن بگذار مشروطه تثبیت بشود بعدا اسلامیش هم می کنیم. شیخ می گفت امکان ندارد.
عده ای گفتند شیخ فضل الله دارد تندروی می کند / علمایی که معتقد بودند شیخ تندروی می کند باور کردند که شیخ درست می گفت
عده ای می گویند این فتنه نیست می گویند یک حادثه است شما چرا اینقدر بزرگش می کنید؟ اما می گوییم حادثه یا تصادف در حالتی است که مثلا در خیابان دو راننده بدون اطلاع به هم برخورد می کنند بله این حادثه است ولی اگر یکی از این راننده ها برود به خودش مهمات ببندد و برنامه ریزی کند که بیاید فلان نقطه و محل را منفجر کند به این هم می گویند تصادف؟ این می شود برنامه ریزی. فتنه 88 برنامه ریزی شده بود
برادران و خواهران، امریکایی ها تمام تیرهایشان را به سمت ما شلیک کرده اند نتیجه نگرفتند. امریکایی ها آمدند گفتند که ما در این 7 ماه باید یک کاری کنیم که اینها تسلیم بشوند دست هایشان را در مذاکرات بالا ببرند. گفتند خوب ما که به خاطر توافق نامه قبلی نمیتوانیم تحریم ها را تشدید کنیم. آمدند سعودی های فاسد را وادار کردند که با قیمت نفت بازی کنند درآمد نفتی ما را کم بکنند. خوب کم بکنند. اینطوری نیست که ملت ما به ضعف کشیده بشود. اگر ما در این 7 ماه با قدرت بایستیم، برخی از مسئولین ما دچار اشتباه نشوند، علامت بدی به مردم ندهند، دل مردم را نگران نکنند، بازار یا ارز را به هم نریزند، و محکم بایستند، آنوقت خواهید دید در این تفنگی که به سمت ما گرفته شده هیچ گلوله ای وجود ندارد. امریکایی ها امروز فقط ژست دارند. قدرت امریکایی ها در این 35 سال فرقی نکرده، ولی قدرت ما ده ها برابر بیشتر شده. نفوذ ما در منطقه، تعداد افراد تحصیل کرده، مسایل علمی و پزشکی و ... را شما ببینید و مقایسه کنید.
پیام ما در 9 دی این است که ما یک امتحان خوب دادیم باید مواظب باشیم خرابش نکنیم؛ گول شایعات را نخوریم؛ از تفرقه و تشتت باید پرهیز کنیم. محکم باید بایستیم. درسی که از 9 دی باید بگیریم این است که باید ببینیم موفقیت ما ناشی از چه بود؟ مهمترین موفقیت ما تبعیت از رهبری بود. هر سال باید این مراسم را بگیریم و به خودمان یادآوری کنیم که جایگاه ما کجاست.
برای مشروح سخنرانی دکتر علی اصغر زارعی به ادامه مطلب مراجعه کنید.
خانواده درمانی
(هفتة وحدت نوزاد نارس نورس یا.....)
چرخ دندههای یک ساعت با هم ارتباط تنگاتنگی دارند، برخلاف مخلوط خاک اره با دانههای ماسه و شن. وقتی یک قسمتی از این چرخ دندهها اشکال و ایرادی پیدا میکند بقیه سیستم و نظام ساعت هم به هم میریزد. در خانواده درمانی، باور بر این است که تمام اعضای خانواده مانند سیستم ساعت با هم تعامل و همکاری دارند. اگر عضوی از خانواده گرفتار مشکل شود، بدون شک بر اعضای دیگر اثر میگذارد. مشکل یک سیستم مانند آیینةای است که عیوب و نقصهای قسمتهای دیگر را نمایش میدهد. بنابراین هنگام درمان باید کل خانواده با هم حاضر باشند و همکاری کنند.