نداشتن زندگی لوکس فقر است!!
نقدی بر فرهنگ سازی غربی در صدا و سیما
نقد و تحلیل آگهی های بازرگانی صدا و سیما
مردی خوش تیپ و خوش چهره از ماشین زیبایش پیاده و وارد خانه می شود، خانه ای بزرگ، لوکس، زیبا و مجلل، سپس دو بچه ی ناز و زیبا به سمتش می آیند و او را در آغوش می کشند بعد دوربین مادر خانواده را نشان می دهد که درحال آشپزی در یک آشپزخانه بسیار مدرن با فلان روغن است، بعد دوربین روی آن روغن زوم می کند و گوینده خوش صدای تبلیغ نام آن روغن را میگوید و تبلیغ به اتمام میرسد.
این الگوی تبلیغ نه فقط برای روغن بلکه مخصوص بسیاری دیگر از محصولات تجاری است...یعنی ابتدا یک زندگی آرمانی و لوکس ترسیم می شود سپس آن محصول موردنظر در آن زندگی آرمانی گنجانده می شود و بدین ترتیب یکی از اجزای آن زندگی آرمانی تلقی می شود
این روش تبلیغ از نظر تجاری کاملا قابل توجیه است اما از نظر اخلاقی و تاثیراتی که بر جامعه میگذارد به شدت دارای ایراد است.
چنین تبلیغاتی به قدری تکرار می شوند که در ذهن مردم چنین تلقی میشود که یک زندگی معمولی چیزی است که در تبلیغات دیده میشود و داشتن خانه ی لوکس و مدرن و مجلل و ماشین تبدیل به یک عرف و قانون می شود به گونه ای که همه فکر می کنند نداشتن آن فقر محسوب میشود در حالی که عملا درصد ناچیزی از مردم قادر به فراهم کردن چنین امکاناتی در زندگی خود هستند و وقتی چنین امکانات مجلل و لوکسی امکاناتی معمولی و ضروری تلقی بشوند این ازدواج جوانان است که بیش از هر چیز لطمه میخورد...دخترانی که توقع آن ها بسیار بالا رفته است و پسرانی که قادر به فراهم کردن چنین زندگی تجملاتی نخواهند بود.
اما راه حل چیست؟ تا زمانی که پخش چنین تبلیغاتی برای صدا و سیما و محصولات تجاری دارای منافع دوطرفه است نمی توان از قطع پخش این سبک تبلیغات سخنی به میان آورد اما میتوان با پخش برنامه هایی دیگری در راستای نشان دادن سبک درست زندگی از عواقب احتمالی این گونه تبلیغات جلوگیری کرد.
پارسا پرویزی - شبکه اجتماعی افسران