هروقت می خواستم خوشبو شوم از ته دل می گفتم؛ یاحسین
میخواهم از شخصیتی سخن بگویم از تبار هابیل٫از تبار ابراهیم٫ اینجا سخن از فردی است نه همسان دیگران بلکه همسان یارانش٫اینجا سخن از یک قهرمان است.((از علی٫از علی حیدری)) قهرمانی که رفت تا ما را٫خاموشان را٫و نشستگان را آگاه سازدکه زندگی جز آزمایش از طرف خداوند تبارک و تعالی نیست.
نام:علی
نام خانوادگی: حیدری
تاریخ ولادت: 1344
تاریخ شهادت: 22/12/1363
محل شهادت: جزایر مجنون
مزار پاک شهید: قطعه 27 ردیف 136 شماره 10
ندای ((هل من ناصرا ینصرنی)) سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین(ع) از کربلا به گوش می رسد. رهرو پاک و صدیق حسین(ع) ندای مولایش را لبیک گفته و پس از مدتها کار طاقت فرسا در جبهه هنر اسلامی و خدمتهای فراوان به شهدا و خانواده های شهدا، سنگر مدرسه را رها می کند و پرچم به دوش کوچه های شهر را زیر پا گذاشته راهیان قدس کربلا را با شعار *هر که دارد سر همراهی ما بسم الله* رهنمون میشود و به میعاد گاه عروج سرزمین عاشقان الله٫ خطوط مقدم جزایر مجنون میرسد وصیتنامه ای به خون رنگش را مینویسد و وضوی خونین برای آخرین نماز میگیرد.
لحظه موعود فرا میرسد٫ دشمن بعثی که برای پیش برد اهداف شیطانی خود حاضر است دست به هر جنایتی بزند بر خلاف تمام قوانین بین المللی بمبهای شیمیایی خود را دیوانه وار بر سر پاکترین فرزندان حسین میریزد و......
میخواهم از شخصیتی سخن بگویم از تبار هابیل٫از تبار ابراهیم٫ اینجا سخن از فردی است نه همسان دیگران بلکه همسان یارانش٫اینجا سخن از یک قهرمان است.((از علی٫از علی حیدری)) قهرمانی که رفت تا ما را٫خاموشان را٫و نشستگان را آگاه سازدکه زندگی جز آزمایش از طرف خداوند تبارک و تعالی نیست.
دوران کودکی و نوجوانی
در اسفند ماه ۱۳۴۴ در خانواده ای متوسط و مذهبی کودکی چشم به جهان گشود که نامش را علی نهادند. شهید علی حیدری به علت هوش و ذکاوت بالایی که داشت سالهای تحصیلی را در دبستان با نمرات خوب و عالی پشت سر گذاشت ٬بعد از دوره دبستان وارد دوره راهنمایی میشود٬ شهید همراه با خواندن درس در جلسه ای که عده ای از افرادمتقی و ضد رژیم پهلوی تشکیل میدادندشرکت میکرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران٬شهیدعلی حیدری به عضویت در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان در آمد و همزمان به فعالیتهای مذهبی خود ادامه میداد. از دوره راهنمایی وارد دبیرستان شد٬ او که میخواست در کنار درس خدمتی به خلق خدا بکند ٬مسجد این سنگر همیشگی مردم را انتخاب کرد و در کنار فعالیت به عضویت واحد فرهنگی مسجد جامع خزانه در آمد. در همین سالها بود که جنگ شروع میشود و علی در این بین خدمت به خانواده های شهدا را در صدر کارهای خود قرار می دهد.
در مسجد جامع خزانه با عده ای از دوستان خوب و مسلمان و با ایمان آشنا میگردد و رابطه آنها به قدری سالم و حسنه بود که با هم دیگر پیمان برادری میبندند و اخلاص فراوان برادران علی به علی٬ علی را شدیدا تحت الشعاع خود قرار داده بود ٬ در جنگ حق علیه باطل عده ای از برادران علی و بهترین و پاکترین یاران علی شربت شهادت را مینوشند.
شهید علی حیدری علاقه خاصی به اهل بیت علل الخصوص به سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین داشت و همواره آرزویزیارت آن امام بزرگوار را میکرد٬این مطلب در وصیت نامه شهید کاملا نمایان است که در گوشه ای از وصیت نامه مینویسد ((من کمتر عطر خریده ام زیرا هر وقت بوی عطرمیخواستم یک یاحسین از ته دل میکشیدم و آن وقت فضا معطر میگشت))..
دوران مقدس جبهه و شهادت
شهید در سال آخر دبیرستان بود که به جبهه رفت و در آنجا به کارهای هنری پرداخت و بعد از مدتی دیگر در گردان تخریب آموزش دید و برای انجام وظیه به همرزمان خود راهی خط مقدم شد و مقدار زیادی از مینهای دشمن بعثی را که سد راه رزمندگان اسلام بود پاکسازی کرد و راه را برای عبور دیگر همرزمانش برای انجام عملیات بدر گشود٬ پس از پایان کار و جهت استراحت به سنگربر میگردد٬ ساعاتی بعد رژیم بعثی به بمبهای شیطانی شیمیایی را نزدیک سنگر علی و همرزمانش میزند٬ علی دیگر مهلت هیچ کاری را نداشته و در نهایت مظلومانه و حسین وار در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ به دیار معشوق میشتابد و در بهشت خوبان زهرا (س)قطعه ۲۷ ردیف ۱۳۶ شماره ۱۰ آرام میگیرد تا منه گنهکار را به فکر وادارد. که چرا.......؟
((روحش شاد و یادش گرامی باد))
قسمتی از وصیت نامه شهید
ای خدا بنده تو آمد٬ من را در آغوش بگیر که همانا تویی اول و آخر ما٬ خدایا تو میدانی که من به خاطر بهشت نیامده ام٬ بهشت مال آنهایی که خدا را به خاطر بهشت عبادت میکنند و از ترس جهنم گناه نمیکنند.
پیام شهید.
چیزی که من در این جبهه ها مشاهده کردم این بود که وقتی که انسان با رزمندگان رو به رو میشود از فاصله چند قدمی و با یک محوطه خاصی بوی عطر دل انگیزی که همان بوی رزمندگان و بوی ایثار و همان بوی حسین است را حس میکند
آری انقلاب ما حسینی است٬ امتحانمان هم حسینی است٬و رهبرمان هم حسینی است هر کس دوستدار حسین(ع)بود و راه حسین(ع) را ادامه داد رستگار شد و هر کس راه حسین را ادامه نداد و این کارها را مسخره کرد خود را مسخره کرده است
آری هر کس راه حسین را ادامه دهد همدیگر را در بهشت خواهیم دید و هر کس ضد این رفتار کند حتی با خانواده خود هم هستم دیدار تا جهنم متا سفانه راهی جز این نیست.
برگرفته شده از وبلاگ اسطوره های آسمانی