به این جوانان مومن صالح، چاقوکش می گفتند!
این روزها، همچنین یادآور یکى از روزهاى تلخ این ملت در سالهاى دهه سى است که آن، شهادت فداییان اسلام است و من در چند کلمه، فقط یاد این عزیزان را گرامى بدارم. آن وقتى را که خبر شهادت این جوانان مخلص و مؤمن و پاکباز به مشهد رسید، فراموش نمىکنم. در بین طلاّب جوان حوزه مشهد، در آن مدرسهاى که ما بودیم، هیجان عجیبى پیدا شد. علّت هم این بود که سال قبل یا دو سال قبلش، مرحوم نوّاب صفوى، این جوان مؤمن روحانى، در همین مدرسه - که اتّفاقاً اسم مدرسه، مدرسه نوّاب است - آمده و سخنرانى کرده بود و نماز جماعت اقامه نموده بود و غوغایى از شور و هیجان به وجود آورده بود که تأثیرات او بر روحیه طلاب، در هنگام شهادتش محسوس بود. یکى از مدرّسان بزرگ هم در درس اشارهاى کرده بود و یادى از اینها نموده بود.
جامعه آن وقت، از اهمیت این قیام غافل بود. اینها را به عنوان چند نفرى که فقط بلدند گلولهاى از دهانه اسلحهاى خارج کنند و به سینه کسى بنشانند، معرفى مىکردند. حتّى بزرگان آن دستگاه جبّار منحوس که خودشان مظهر اوباشگرى و چاقوکشى و الواطى بودند و جزو افرادى بهشمار مىرفتند که ارزش نداشتند از آنها یاد شود، به عنوان یک انسان تربیت یافته، به این جوانان مؤمنِ صالحِ پاکبازِ مخلصِ و بىطمع و بىاعتناى به دنیا و به زخارف دنیا، چاقوکش مىگفتند! بعضى از مردم نیز همینطور مىشناختند و باور مىکردند و بعضیها هم باور نمىکردند و بعضى هم غافل بودند.
از مسأله فداییان اسلام، غفلت شد. اگر چه شاید آن زمان، آمادگى هم نبود که بخواهند آنچه را که مىگفتند - که همان حکومت اسلامى بود - بر سرِ پا کنند. براى این کار، یک حرکت عمومى در درازمدّت لازم بود؛ لیکن سخن اینها در بین فریادها و عربدههاى مستانه دشمنانشان گم شد. اینها مردمانى بودند که «انّهم فتیة امنوا بربّهم». واقعاً جوانانى بودند که به خدا ایمان آوردند و از روى اخلاص، در راه حاکمیت معارف و احکام نورانى اسلام تلاش کردند و در مقابل ظلم و فساد ایستادند.
ظلم و فساد خاندان پهلوى و وابستگى آنها به بیگانگان، این حرکت و نهضت را به وجود آورد. اصلاً قضیه اینها چنین بود که در جهت اسلامى شدن جامعه، مبارزه ضدّ استبدادى و ضدّ سلطنتى خودشان را آغاز کردند و متأسّفانه در وسط کار، همهشان از بین رفتند. البته براى خود آنها خوب شد؛ چون به شهادت رسیدند و به مقام عالى شهادت دست یافتند؛ اما براى جامعه خسارتى بود. به هر حال از آن تاریخ، چهل سال مىگذرد. الان چهل سال است که از این قضیه گذشته است؛ اما بعد از چهل سال، شما ملاحظه مىکنید که اسم این عزیزان، اینطور در ملأ عام و علىرؤس الاشهاد آورده مىشود؛ چون آرزوى آنها عملى شد و این ملت در این راه به حرکت درآمد و فداکارى و ایستادگى نمود و آن چهره کفر و استکبار را نابود کرد.
بیانات رهبر انقلاب در خطبههاى نماز جمعهى تهران ۱۳۷۵/۱۰/۲۸