شعر: ما چرا دلواپسیم؟
گفته بودی ما چرا دلواپسیم؟
از کدامین ماجرا دلواپسیم؟
گاهی از آن نامه های بی سلام
گاهی از خواب شما دلواپسیم
گاهی از تکرار تلخ جام زهر
گه ز دود فتنه ها دلواپسیم
گاهی از این خاطرات ناگهان
گه ز زنگ نا به جا دلواپسیم
بی تعارف از کلیدی که کند
در به روی خصم، وا، دلواپسیم
ازقدمهایی صمیمانه تر
در زمین کدخدا دلواپسیم
از گدایان غنیمت روز فتح
فاتحان بی فتا دلواپسیم
بدرها را با احدها تا زدن
برد را با باخت ها دلواپسیم
ما ز حیلت های مرد با ادب
دام ظله او با ما دلواپسیم
زاعتماد بیشتر از حد خوش از
خوش لقا بر اشقیا دلواپسیم
ترکمانچایش اگر در یاد نیست
عهد هشتاد و دو را دلواپسیم
ما که نامحرم تر از خصمیم از
فکت شیتی در خفا دلواپسیم
بی سوادیم از نگاهش باز اگر
از سواد بی زکی دلواپسیم
تا دل آقای ما دلواپس است
ما مریدان دائمآ دلواپسیم
ما برای سیّد دورانمان
چون زهیر کربلا دلواپسیم
http://www.rajanews.com/news/209611