با توام ای دشت بی پایان سوار ما چه شد
یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد
آشنای «لافتی الا علی» اینک کجاست؟
صاحب «لا سیف الا ذوالفقار» ما چه شد؟
با توام ای دشت بی پایان سوار ما چه شد
یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد
آشنای «لافتی الا علی» اینک کجاست؟
صاحب «لا سیف الا ذوالفقار» ما چه شد؟
دلـم بـا یـاعـلی هـر بـار جـانـی تـازه مـیگیـرد..
کـتـاب عشـق بـا نـام عـلی شـیـرازه مـیگیـرد..
مـن از الـیـوم اکـملـت لـکم ایـنگونـه فـهمیـدم..
خـدا بـا مَـهـر او دیــن مـرا انــدازه مــیگیـرد..
برگرفته شده از وبلاگ حرف دل
در دیار ما که هر کالا، به هر جا، درهم است،
خوب و بد، معیوب و سالم، زشت و زیبا، درهم است
گر خریداری کند کالای خوب از بد جدا
با تشر گوید فروشنده که آقا درهم است!
میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت
میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت
عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود
میرسد روزی که با حال بکا می بینمت
تا شدم دیوانه، دیوان گفته ام بهر پوران مثل پیران گفته ام
کاروان در حرکت و ما غرقه خواب پای میزان و دریغ از یک جواب
عده ای هستند پای تزکیه عده ای هم رهروان "ترکیه"
ای از گزارش و ز خبر، خندهدارتر
هر کار تو زکار دگر خندهدارتر
چیزی نبوده بهر تو از گریه پدر
بر روی نعش سرد پسر، خندهدارتر
ای کودتاچی همه اعصار، ای «یو اس»
از تو ندیدهایم جگر! خندهدارتر
بر گور می برید شما انزوای ما
پیچیده است در همه عالم صدای ما
از خارو تیغ و زخم زبانهای دشمنان
ترک سفر نمیکند این گام های ما
جوابیه زیبا در مقابل شعر بی محتوای سیمین بهبهانی
گر تو سوراخ کنی کشتی این جامعه را،
میشود غرق به ناچار به ما مربوط است.
دین من داده اجازه که دخالت بکنم،
تا نبینم ز تو آزار، به ما مربوط است.
امر معروف کنم، نهی زمنکر بپذیر،
تا ابد، ترمز اشرار، به ما مربوط است...
اصلا قرار نبوده تو زیباترم کنی
یا سوژه ی نگاه کس دیگرم کنی
زیبایی از درون خودم جلوه می کند
باید شبیه آینه ها باورم کنی
ابر سیاه پر تپشم، نم نمک ببار
با قطره های شوکت خود تا ترم کنی
زندهیاد محمدرضا آقاسی در مثنوی بلندی به یاد حاج احمد متوسلیان میپردازد و میگوید که فرمانده سپاه محمد رسولالله(ص) آبروی خود را از امام(ره) کسب کرده است.
زندهیاد محمدرضا آقاسی که زندگی خود را وقف ائمه اطهار(ع) و ارزشهای اسلامی و انقلابی کرده بود، در مثنوی بلندی با عنوان «یک قوم تو را شهید میدانند» به شخصیت حاج احمد متوسلیان، فرمانده لشکر محمد رسولالله(ص)، میپردازد. شاعر با زبان شعر تأکید دارد که سرباز امام(ره) آبروی خود را از امام(ره) کسب کرده است.این سروده به همراه فایل صوتی شاعر به مناسبت ایام حضور حاج احمد متوسلیان در سوریه و لبنان و حادثه مفقود شدن این سردار رشید اسلام بازنشر میشود:
«گر کشته و گر اسیری ای احمد!
در خاطر من نمیری ای احمد!
تا چرخ به دور خویش میچرخد
بر مصر دلم امیری ای احمد!
ای یک تنه از هزاران افزونتر!
اسب تو ز صد سوار افزونتر!
همزمان با ماجرای افشای فیشهای حقوقی برخی از مدیران و بازتابهای وسیع این اتفاق، سه رباعی از سرودههای پیشین محمد مهدی سیار شاعر نام آشنای معاصر که بی ارتباط با موضوع رانت خواری و مفاسد اقتصادی نیست در فضای مجازی باز نشر شده است. خواندن این سه رباعی در روزهایی که بحثهای اجتماعی متعددی درباره ماجرای افشای فیشهای حقوقی برخی مدیران در جریان است، خالی از لطف نیست:
این یک، مشغول خوردن و بردن شد/
آن، مسئول شکم در آوردن شد!
در عهد بخور بخور نخوردن جرم است/
تکلیف من و تو خون دل خوردن شد
سردار محمدرضا نقدی، رییس سازمان بسیج مستضعفین درباره "جوان و جنگ نرم” شعری را سروده است که در پایگاه اطلاع رسانی این سازمان منتشر شده است.
این شعر همزمان با سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع) منتشر شده بود. که در آن سردار نقدی به اینترنت و برخی شبکههای اجتماعی اشاره کرده است.
با تفنگش نتوانسته شکارم بکند *** رفته با مطرب و اینترنت و ساز آمده است
ناوگانش نتوانسته مهارم بکند *** رفته با لُعبتک؟ چشم نواز آمده است
بمب و موشک نتوانسته بترسانندم *** فیس بوک و توییتر شایعه ساز آمده است