سالها پیش در دهه 70 و در آغازین روزهای رهبری امام خامنه ای، موضوع تهاجم فرهنگی از سوی معظم له مطرح شد و به مسوولان کشور و حوزهها نسبت به این خطر مهم هشدار داده شد. ولی متاسفانه کمتر کسی به عمق این خطر میرسید و به آن توجه میکرد. فراموش نمیکنیم در آن زمان مجلس شورای اسلامی مبلغ کلانی برای مبارزه با تهاجم فرهنگی تصویب کرد ولی ادارات و مسوولان مربوطه نمیدانستند چگونه باید هزینه کند! به همین دلیل این بودجه برای کارهای زمین مانده و بیشتر امور ورزشی هزینه میشد!
سالها گذشت تا اینکه تعدادی از خواص متوجه این خطر شدند و البته هنوز هم پس از گذشت بیش از 20 سال از آن هشدار مهم، هنوز هم برخی متوجه عمق آن خطر نشده و نخواهند شد. زمانی که جریان اسلام گرایی متمایل به چپ، آنتن فکر خودش را به سمت لیبرالیسم غربی تنظیم کرد و معتقد شد که راه پیشرفت تنها و تنها از راه غرب میگذرد، مسوولان اجرایی کشور در دولت کارگزاران، مدیریت کشور را به سمت توسعه منهای عدالت و فرهنگ سوق دادند و پس از 8 سال از رحم دولت توسعه گرای کارگزاران، دولت اصلاحات زاییده شد و مسوولان امر به جای مقابله با تهاجم فرهنگی، خود به مهاجمان فرهنگی تبدیل شدند و با بودجه کشور کتاب و فیلم و نشریه و... بر ضد باورهای دینی مردم تولید و منتشر میشد عمق فاجعه تا حدودی برای برخی روشن شد و البته متاسفانه هنوز برخی خواص در خواب عمیق غفلت به سر میبرند که البته این گونه افراد جز با لگد دشمن بیدار نخواهند شد!
شب ۲۳ با موضوع فرج بسیار تناسب دارد، چون سحر شب ۲۳ سالی که بنا باشد حضرت ظهور بفرمایند، منادی صدا خواهد و قریب الوقوع بودن ظهور را اعلام خواهد کرد. انگار پروردگار عالم به گریهها و تضرعها نگاه میکنند، بعد تصمیم ظهور را اعلام میفرمایند. اگر همه یکپارچه و متضرعانه فریاد بزنند، در عالم تغییرات شگرفی را شاهد خواهیم بود.
همزمان با ماجرای افشای فیشهای حقوقی برخی از مدیران و بازتابهای وسیع این اتفاق، سه رباعی از سرودههای پیشین محمد مهدی سیار شاعر نام آشنای معاصر که بی ارتباط با موضوع رانت خواری و مفاسد اقتصادی نیست در فضای مجازی باز نشر شده است. خواندن این سه رباعی در روزهایی که بحثهای اجتماعی متعددی درباره ماجرای افشای فیشهای حقوقی برخی مدیران در جریان است، خالی از لطف نیست:
این یک، مشغول خوردن و بردن شد/
آن، مسئول شکم در آوردن شد!
در عهد بخور بخور نخوردن جرم است/
تکلیف من و تو خون دل خوردن شد
سید عبدالحمید دیالمه، از شهدای جوان و موثر حزب جمهوری اسلامی در روز هفتم تیر است. دیالمه را فعالان انقلابی روزهای سخت مبارزه و شکل گیری جمهوری اسلامی، به مخالفتهای صریح و آتشین با منافقین، بنیصدر، عبدالکریم سروش و میرحسین موسوی، آنهم پیش از عیان شدن انحرافات جدی آنها میشناسند. اما شاید مبنای همه این روشنبینی و بصیرت خاص و مثال زدنی شهید دیالمه بوده است را باید مبانی صحیح و قوی اعتقادی و دینی عبدالحمید دیالمه دانست. آنجا که کلاسها عقیدتی وی در دوران جوانی و در اوج هجوم تفکرات غربی و شرقی، محل امنی برای جوانان مشهدی و بعد از آن تهرانی بوده است.
استقلال یکی از شاخص های انقلابی گری:
این استقلال خیلی مهم است؛ استقلال داخلی، استقلال منطقهای، استقلال جهانی و بینالمللی؛ در همهی این مسائل استقلال کشور و استقلال نظام را حفظ کردن.
معنایش این است که ما در زمینهی سیاسی فریب نخوریم؛ دشمنی که هدفش این است که دولتها و ملّتها را بهدنبال خود بکشاند، به شیوههای مختلفی توسّل میجویَد. اینجور نیست که همیشه با تهدید حرف بزنند؛ نه، گاهی هم با تملّق حرف میزنند؛ گاهی به انسان نامه مینویسند که شما بیایید -با ما که آمریکا هستیم- مسائل جهانی را با مشارکت یکدیگر حل کنیم؛ در این قالب با انسان حرف میزنند؛ انسان در اینجا ممکن است دچار وسوسه بشود که برویم با یک ابرقدرتی در حلّ مسائل بینالمللی همکاری کنیم؛ در ادبیّات نامهنگاری رسمی دیپلماتیک، اینجوری حرفزده میشود امّا باطن قضیّه این نیست؛ باطن قضیّه این است که او یک نقشهای دارد؛ میگوید شما بیا در نقشهی من، بیا در آن میدانی که من ترسیم کردهام بازی کن؛ نوع بازی را هم او معیّن میکند. شما بیا این کار را انجام بده تا آن هدفی که برای آن نقشه کشیده شده است، تحقّق پیدا بکند. اینکه ما در قضایای منطقه، در قضیّهی سوریه، در قضایای شبیه سوریه حاضر نشدیم در ائتلاف بهاصطلاح آمریکایی وارد بشویم -با اینکه بارها گفتند، تکرار کردند، خواستند- علّت این است. آنها یک نقشهای دارند، یک هدفهایی را ترسیم کردهاند، مایلند به آن هدفها برسند و البتّه مایلند که از قدرت و نیرو و نفوذ هر کشوری استفاده کنند، ازجمله جمهوری اسلامی؛ اگر جمهوری اسلامی اینجا خام بشود، وارد بازی آنها بشود، معنایش این است که جدول کاری آنها را پُر کرده است؛ معنایش این است که نقشهی آنها را کامل کرده است. این خلاف استقلال است؛ این بظاهر چیزی نیست که دولتی یا کسی بیاید بر کشور حکومت بکند که بگوییم استقلال کشور از بین رفت امّا ضدّ استقلال سیاسی است.
متن عکس برای آنهایی که نمی توانند بخوانند:
یکچیز را من از شما میخواهم که خـود هم به آن عمل میکنم؛
هیچکس مـــرا در ایــن دوره نشیب و فـــراز انقـلاب،
در سخت ترین شرایط نتوانستهاست با قیافه افسرده ببیند!
ما که به دنبال «احدی الحسنیین» هستیم (شهادت یا پیروزی) دیگر چرا افسردگی؟
شاخص چهارم انقلابی گری: حسّاسیّت در برابر دشمن. دشمن را بشناسیم، در برابر حرکات دشمن حسّاسیّت داشته باشیم. آن کسانی که در دوران دفاع مقدّس در جبهه بودند میدانند که آنجا کسانی در قرارگاهها بودند که بهوسیلهی عوامل خودشان هر حرکت کوچک دشمن را دنبال میکردند، رویش حسّاس می شدند: فرض بفرمایید امروز دشمن این جابهجایی را انجام داده است؛ این برای چیست، چرا انجام داده است؛ علّتیابی میکردند. حسّاس در مقابل حرکات دشمن. دشمن را بشناسیم، نقشههای او را تشخیص بدهیم، بر روی کارهای او، حرفهای او، اظهارات او حسّاس باشیم؛ و در مقابل زهری که او احتمالاً خواهد ریخت، پادزهر فراهم بکنیم و آماده باشیم برای اینکه حرکت او را خنثی بکنیم. این، حسّاسیّت در مقابل دشمن است.
خب، نقطهی مقابل این حسّاسیّت چیست؟ نقطهی مقابل یکی این است که بعضی اصل دشمن را انکار میکنند. وقتی ما میگوییم دشمن داریم، میگویند «آقا، شما دچار توهّمید؛ توهّم توطئه». خود این مطرح کردن توهّم توطئه، بهنظر ما یک توطئه است؛ برای اینکه حسّاسیّتها را کم کنند [میگویند]: «آقا، دشمن چیست، کدام دشمنی؟» واضحترین چیزها را انکار میکنند. میگوییم آمریکا دشمن انقلاب است، ذات نظام سلطه اقتضا میکند که با نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی دشمن باشد؛ منافعشان ۱۸۰ درجه با یکدیگر اختلاف دارد. نظام سلطه اهل خیانت است، اهل جنگافروزی است،
هو الحق و له الحمد
قرآن کلام خداست و بارقههای امیدبخش آن در رگ عالم جاری است، سخن از فیروزه کلامی است که برخاسته از حنجره ملکوت سموات و خود نشانه ای از حقایق و کمالات است. کلامی جوشیده از چشمه سار آفرینش و متصل به دریای حقیقت که ما در این شوره زار دنیا به تکاپوی آن به سر میبریم.
وظایف ما در برابر قرآن چیست؟
۱ – فراگیری قرآن
قال علی (علیهالسلام) تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب.
قرآن را فرا بگیرید که برترین کلام است. و در آن بیندیشید که بهار قلبهاست. بعد از شناخت جایگاه و درک فضائل قرآن لازم است که به فراگیری صحیح علوم آن بپردازیم. قرآن محور اساسی دین و کتاب قانون الهی است و بر هر مسلمانی لازم است که در راه فراگیری آن بکوشد در این باره امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «ینبغی للمومن ان لایموت حتی یتعلم القرآن او یکون فی تعلمه.» شایسته است که مسلمان مؤمن از دنیا نرود مگر آن که قرآن را فراگرفته و یا در حال فراگیری آن باشد… علاوه بر فراگیری قرآن وظیفه تعلیم آن به دیگران نیز بر گردن ماست چنانکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آ له) میفرماید: خیرکم من تعلم القرآن و علمه. بهترین شما کسی است که قرآن را فرا بگیرد و به دیگران نیز بیاموزد… و این نه به عنوان یک حق بلکه یک تکلیف برای مسلمان تعیین شده است تا در راستای فرادهی قرآن به دیگران نیز کوشا باشد.
برای انقلابی بودن شاخص هایی وجود دارد. من پنج شاخص را در اینجا ذکر می کنم. البتّه بیش از اینها می شود خصوصیّاتی را گفت لکن من فعلاً پنج شاخص برای انقلابیگری ذکر میکنم که ما باید سعی کنیم در خودمان این پنج شاخص را ایجاد کنیم و حفظ کنیم، هرجا هستیم؛ یکی در کار هنر است، یکی در کار صنعت است، یکی در کار فعّالیّت سیاسی است، یکی در کار فعّالیّت علمی است، یکی در کار فعّالیّت اقتصادی و بازرگانی است؛ فرقی نمی کند؛ این شاخصها در همهی افراد ما ملّت ایران می تواند وجود داشته باشد.
پنج شاخص که اینها را شرح خواهم داد [عبارتند از]:
شاخص اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛