یکی را پسر مست و مخمور بود
ز اخلاق نیکو بسی دور بود
یکی باغ انگور بودش پدر
معیشت نمودی از این رهگذر
چو مستیِ هر روز فرزند دید
همه تاک آن بوستان را برید
پرسش: چه دلیلی وجود دارد که با اشرافیگرىِ ایجاد شده در بسیاری از مقامات کشوری، برخورد قاطع صورت نمی گیرد؟ چرا اصل قانون اساسی در مورد بررسی اموال اشخاص حکومتی بهطور دقیق اجرا نمی شود؟
البته اینکه اموال مسؤولان کشور را به طور دقیق رسیدگی کنند، چنین چیزی در قانون اساسی نیست. فقط در مورد تعدادی از مقامات - مثل رهبری، ریاست جمهوری و بعضیهای دیگر - هست که اینها اولِ مسؤولیتشان باید گزارش موجودی مال خودشان را بدهند؛ از مسؤولیت هم که کنار رفتند، باز بایستی صورت موجودیشان را بدهند، تا معلوم شود که در این مدت چهچیزی گیرشان آمده و چه چیزی اضافه کردهاند. البته این اصل هم اجرا می شود. بنده خودم به مناسبت شروع مسؤولیت ریاست جمهوری و پایانش و نیز مسؤولیت بعدی، بارها این ورقه را پُر کردم و برای قوه قضاییه فرستادم. دیگران هم این کار را می کنند؛ منتها این سؤال راجع به اشرافیت، سؤال بسیار درستی است. اگر واقعا من احساس کنم که این سؤال و این مطالبه و این گرایش، در مجموعه جوانان دانشجو هست، حقیقتا خدا را شکر می کنم. شما بدانید که گرایش اشرافیگری، آن چیزی نیست که بشود با قانون و با دادگاه و با بازجویی و با امثال اینها علاجش کرد؛ خیلی سختتر از این حرفهاست. این از جمله مقولاتی است که بایستی فضای عمومی کشور - احساسات مردم، خواست مردم و به تعبیر رساتر، فرهنگ عمومی مردم - آن را دفع کند تا این علاج شود.
چگونه ممکن است جامعه ای به دستاویز اینکه دل انسان باید پاک باشد و ارزش برای عمل نیست، با هرج و مرج زندگی کند و به سعادت برسد؟ و چگونه ممکن است کردار و گفتار ناپاک، دلی پاک بپروراند یا از دل پاک کردار و گفتار ناپاک ترشح نماید؟ خدای تعالی در کتاب خود می فرماید:"پاکان از آن پاکان و ناپاکان از آن ناپاکانند".
برای بررسی این مسأله، ابتدا باید به دقت تعریف و ویژگی های «نظام استبدادی و دیکتاتوری» را شناخت، سپس نسبت آن را با «حکومت دینی» سنجید. در مورد اینکه تعریف دقیق و مشخصه های نظام دیکتاتوری چیست، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. در اینجا می توان به چند کاربرد و ویژگی های مهم و از نظامهای استبدادی اشاره کرد.
سخنان صریح دکتر خسروی درباره آسیبهای ماهواره بر خانوادههای ایرانی
دکتر امیرمهرداد خسروی در برنامه «مشق عشق» شبکه آموزش در اظهاراتی بی پرده، نسبت به آسیب های اجتماعی ماهواره و تاثیر مخرب آن بر سرنوشت زندگی خانواده ها اشاره کرد و گفت: «خیال کردیم خوب زندگی کردن یعنی خریدن ماهواره مثل بقیه. لذا یک موقع خانم به همسرش می گوید دیگران ماهواره خریدند، ما هم بخریم. شوهرش نیز در پاسخ می گوید: بله، من خیلی اخبار و برنامه های علمی دوست دارم، حتما بخریم!»
وی ادامه داد: «شب بعد شوهر به منزل می آید و کانال را بر ماهواره تنظیم می کند، چون ماهواره هم که چیز بدی ندارد! برنامه بفرمایید شام است! یک دفعه مرد یک خانم خوش بر و رو و زیبا می می بیند با اندام جذاب و لباس های نیمه عریان و بعد می گوید عجب شامی!
حادثه عظیمی بنام مسأله گروگانگیری درتاریخ ما اتفاق افتاد. ابرقدرتی بنام امریکا، شکسته شد. این بت امریکا درهم شکسته شد. کسانی درجامعه ما و در سراسر جهان بودند که فکر می کردند به امریکا نمی شود گفت بالا چشمت ابرو است و این مسأله را باور یقین داشتند. بت امریکا شکسته شد. این خیالی این بت پوشالی ازبین رفت از همان آغاز یک عده با مسأله گروگانگیری مخالفت کردند. یک عده می گفتند بی چون و چرا و بلافاصله گروگانها باید آزاد شوند. عده ای می گفتندباید بمانند و من روی این جمله تأکیدکنم. ملت ایران، در گروگانگیری ما گروگان نگرفته بودیم تا پولی رابه دست بیاریم. این تبلیغات خود آمریکا است. ماگروگانگیری کردیم برای اینکه توطئه بزرگ آمریکا را خنثی کنیم. آنها می خواسته اند توطئه ای را بنام «شاه» درخارج به وجود آورند. توطئه راما خنثی کردیم، درمسأله گروگانگیری بسیاری از حقایق برای امت و ما روشن شد. که روشنی آن حقایق و آن خطوط از میلیاردها میلیارد دلار برای ما ارزنده تراست. ما در مسأله گروگانگیری آنقدر مقاومت کردیم تا آمریکا در برابر ملت ما خم شود. مسأله پول مطرح نبود مسأله خم شدن آمریکا مطرح بود. آنقدر مقاومت کردیم تا آمریکا در برابر ملت ما وارد به رکوع شد. چه کسانی باگروگانگیری مخالف بودند؟
مطابق آموزه های اسلامی قرض الحسنه پاداش بیشتری از صدقه دارد. علت آن هم مشخص است زیرا اولاً شخصیت فرد قرضگیرنده بیشتر حفظ خواهد شد و همچنین موجب افزایش انگیزههای فعالیت اقتصادی در افراد میشود تا بتوانند بازپرداختی داشته باشند. در واقع قرض موجب کارآفرینی می شود و صدقه باعث تنبلی و خانه نشینی.
پدرم خیلی زیبا و موثر به ما تذکر می داد. دعوا کردنش همیشه غیرمستقیم بود، یعنی اصلاً دعوا نمی کرد. وقتی اشتباه می کردیم سرمان داد نمی کشید یا حرفی نمی زد که به ما سخت بگذرد. تذکر می داد، آن هم چطوری! وقتی کار اشتباهی انجام میدادیم،
در روز تشییع جنازهی شهیدآوینی، مقام معظم رهبری بهصورت غیرمنتظره در مراسم حضور پیدا کردند. از واکنش مسئولین و جمعیت حاضر در آن مراسم چیزی به یاد دارید؟ به نظرتان چه دلیلی وجود داشت که آقا چنین کاری را برای آوینی انجام دهند؟
مهدی همایونفر(مسئول برنامه روایت فتح): مرتضی در روزهایی شهید شد که بهشدت متهم بود به دوری از اندیشههایی که یک روز خودش مدافع آنها بود. در اوج این مسائل و فشارها و سرمقالههایی که علیه او نوشته میشد و در کوران بدبینیها، بهصورت خیلی غیرمنتظره شهید شد. حضور آقا در مراسم تشییع شهید آوینی، پیامهای زیادی برای منتقدین داشت. تا آن موقع، چه در زمان حیات امام و چه در زمان رهبری آقا، مرسوم نبود شخص اول نظام در مراسم تشییع جنازهی کسی شرکت کند. این اولینباری بود که آقا در کسوت رهبری، در چنین مراسمی شرکت میکردند. به نظرم این حضور هشداری بود برای کسانی که مرتضی را بد شناخته بودند.
تار، تور و تیر خدا
حاج اسماعیل دولابی میگفت: خدا یک تار، یک تور و یک تیر دارد. با تار، تیر و تور خودش، آدم ها را جذب میکند. مجذوب خودش میکند. «تار خدا»، قرآن است. نغمه های آسمانی است. خیلی ها را از طریق قرآن جذب خودش میکند. خیلیها را با «تور» خودش جذب میکند. مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر. «تیر خدا» همان بارهای مشکلات است. غالب آدم ها را از این طریق مجذوب خودش میکند. اولیاء خدا برای این مشکلات لحظه شماری میکردند.
۱۳۹۴/۱۱/۲۷
به گزارش عمارنامه؛ محمد عبدالهی، سردبیر نشریه "خردنامه" طی یادداشتی نوشت:
برخلاف دیدگاه برخی فعالان سیاسی و فرهنگی که معتقدند دولت یازدهم در حوزهی فرهنگ، فاقد سیاست و برنامهی مدونی است، اظهارات رئیس جمهوری و مشاوران ایشان و نیز عملکرد دولت در حوزهی فرهنگ، نشان میدهد که دولت، رویکرد منسجم و نظاممندی را در طرحریزی کلان فرهنگی دنبال می کند.
مرور ادبیات و مواضع فرهنگی مسئولان و متولیان فرهنگی و شخص رئیس جمهوری، شواهدی بر جاری شدن یک تئوری قدیمی اما بهروز شده ارائه می دهد.
واگذاری اختیار حاکمیتی در حوزهی فرهنگ به مردم، تسامح و تساهل با دیدگاههای فرهنگی متعارض و مخالف، تأکید بر چندصدایی و فضای باز فرهنگی، جدایی هنر و فرهنگ از دین و سیاست، هنر به مثابهی هنر، عدم تفکیک هنرمندان به ارزشی و غیرارزشی، ویترینی جذاب است که دولت تا کنون تلاش کرده از رویکردهای فرهنگی خود ارائه دهد. ویترینی گول زننده که در وهلهی اول، تداوم سیاستهای فرهنگی عصر اصلاحات را به ذهن متبادر میکند اما با کمی درنگ، حاکی از عقبهی فکری عمیق دولت و تلاش برای پیادهسازی یک نظریهی فرهنگی نه چندان خوشنام در فضای فرهنگی و سیاسی ایران است. کلیدواژهای به نام «اسلام اجتماعی»، «اسلام غیرسیاسی» و «اسلام سکولار» که در پس نقاب خوش رنگ و لعاب فرهنگی دولت یازدهم، لانه کردهاست.
فرضیهی این نوشتار آن است که در میان جریانهای فرهنگی و موثرین عرصهی فرهنگ در ساختار دولت، با قاطعیت تمام میتوان گفت که تئوری فرهنگی «اسلام اجتماعی و رحمانی»، در حال پیاده سازی و گسترش است. تئوریای که برای اجرایی شدنش شخص حسامالدین آشنا به عنوان مشاور امور فرهنگی رئیس جمهوری، متولی همراه کردن تمامی شئون فرهنگی و دستگاههای مسئول در دولت با این نظریه است.
برای اثبات این فرضیه، با مروری مختصر بر آراء و نظرات فرهنگی دولت یازدهم و کنار هم قرار دادن صحبتها و نوشته های رئیس جمهوری و حاملان تئوری اسلام غیرسیاسی و تأثیر آن بر عملکرد دولت، به محوریت نظریهی «اسلام اجتماعی» بر سیاستهای فرهنگی دولت خواهیم پرداخت و با انطباق این خط فکری با برخی نظریه های قدیمی، با نگاهی عمیقتر عقبهی فکری و فرهنگی دولت یازدهم را بررسی خواهیم کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: اگر دولت بخواهد اقتصاد مقاومتی را مبتنی بر لیبرالیسم اقتصادی پیگیری کند یک انحراف بزرگ در اقتصاد مقاومتی ایجاد کرده است.
حجتالله عبدالملکی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) اظهار داشت: برای محقق شدن اقتصاد مقاومتی باید 4 جبهه را فعال کنیم که اگر این 4 جبهه بهطور همزمان و مستمر فعال نباشند اقتصاد مقاومتی محقق نخواهد شد.
حداقل در سال گذشته، ۴ مورد مواضع قابل تامل و دشمن شادکن از سوی هاشمی رفسنجانی اظهار شده که رهبری انقلاب با هدف صیانت از انقلاب اسلامی از تریبون عمومی به آن پاسخ دادهاند.
حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران و نائب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی یادداشتی با عنوان «رفتار هاشمی؛ غفلت یا خیانت، مساله این است» منتشر کرد.
متن کامل این مطلب به شرح زیر است:
شاید به دلیل گذر زمان، برخی فراموش کرده باشند که مواضع دشمن شاد کن هاشمی رفسنجانی و پاسخهای روشنگرانه و صریح امام خامنهای، تنها به موضع اخیر هاشمی درباره موضوع موشکی باز نمیگردد بلکه حداقل در سال گذشته، چهار مورد مواضع قابل تامل و دشمن شاد کن از سوی هاشمی رفسنجانی اظهار شده که رهبری انقلاب با هدف صیانت از انقلاب اسلامی از تریبون عمومی به آن پاسخ داده و خط انحرافی هاشمی را برای افکار عمومی تبیین و نتایج سوء آن را به هاشمی تذکر داده اند.
همه به یاد دارند که هاشمی با ذکر خاطرهای عجیب از امام راحل(ره) مدعی شد که رهبر ضد استکباری انقلاب اسلامی و دشمن همیشگی آمریکا، مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود! این خاطره جعلی که در راستای خط سازش و با طراحی تحریف امام صورت گرفته بود، سبب شد تا رهبر معظم انقلاب، موضوع سخنرانی مراسم سالگرد امام خمینی (ره) در سال 94 را به «تحریف امام» اختصاص دهند و در بخشی از آن خطاب به مردم بگویند:
رهبر معظم انقلاب در دیدار مداحان با ایشان روز 11 فروردین 1395، در واکنش به پیام هاشمی رفسنجانی که نوشته بود «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست، نه دنیای موشکها» این مواضع را با مواضع دولت موقت در فروش اف-14های ارتش به آمریکا مقایسه کردند. برای شناخت بهتر ماجرای این تصمیم دولت موقت و علت مشابهتسازی آن با پیام هاشمی رفسنجانی، گروه تاریخ رجانیوز به بازخوانی این واقعه پرداخت.
اساساً این فکر از کجا پیدا شده است؟ من نمی خواهم و همچنین نمی توانم در این وقت مختصر اینها را بحث بکنم، به طور اجمال عرض می کنم: به نظر من دو خاصیتی که در بشر هست سبب پیدایش فکر نحوست در اشیاء و اعداد شده است.
در میان شعر تو بانو اگر حاضر شدم
خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم
در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم
نام شیرین تو بردم ! شاعر شدم
رشتهای بر گردن ابیات من افکنده دوست
میبرد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست
ناگهان دیدم میان خانهی پیغمبرم
چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم
چرخ میزد یک نفس روح القدس دور و برم
تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم