امیرالمومنین دستور داد تا شلاق بزنند و آبرویش را ببرند
دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۰ ب.ظ
امیرالمومنین(ع) دستور داد مدیر متخلف اهواز را مقابل مردم شلاق بزنند و آبرویش را ببرند/ از روی دلسوزی، خطا و خیانت مدیران را لاپوشانی نکنید؛ با آسیب در دولت برخورد کنید تا استخوان لای زخم باقی نماند
آبروی نظام از آبروی اشخاص مهمتر است
در زمان امیرالمؤمنین(ع) ابن حَرَمِه مسئول مالی بازار اهواز بود. ایشان شنید که او خیانت کرده و رشوه گرفته است. به محض اینکه این خبر به امیرالمؤمنین(ع)رسید، نامهای به فرماندار اهواز نوشت: «اِخبَرَنی عُیُونی» بازرسهای مخفی به من خبر دادهاند ناظر مالی بازار اهواز، ابن حَرَمِه خیانت کرده است. به محض اینکه این حکم به دستت رسید، او را عزل و زندانی کن و بعد هم در نماز جمعه، یعنی جایی که همه مردم او را ببینند 35 ضربه تازیانه به او بزن و آبرویش را ببر، چون او آبروی نظام دینی را برده است. ممکن است بعضیها در نظام دینی گاهی از روی دلسوزی بگویند اگر کسی خیانت و خطایی کرده است لاپوشانی کنیم. اسمش را نبریم و چیزی نگوییم. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید ابن حَرَمِه را جلوی چشم مردم 35 ضربه شلاق بزن و او را در بازاری که خیانت کرده است بگردان، چون درست است که او یک شخص است و آبرویش میرود، ولی آبروی نظام محفوظ میماند. حضرت سریع اقدام میکرد.
مسئولین قضایی و دولتی ما وقتی آسیبی در بدنه دولت یا بعضی از افراد پیش میآید، آن قدر طول میدهند که حیثیت نظام ضربه میخورد و استخوان لای زخم میماند. احیاناً رشوهای، اختلاسی، حقوق آن چنانی در جایی بوده است. چرا استخوان لای زخم نگه میدارید؟ اگر بیگناه است از او رفع اتهام کنید. اگر گنهکار است، چرا حکم خدا را اجرا نمیکنید؟ رهبر بزرگوارمان در قضیه حقوقهای نجومی چندین بار فرمودند مشمول مرور زمان نشود. ممکن است قوه قضاییه اقدام هم کرده باشد، اما متأسفانه زمانی که نوبت به هتک حیثیت میرسد، همه در بوق میکنند، ولی زمانی که باید معلوم شود محاکمهاش چطور شد، خبری نیست و درست به گوش مردم نمیرسد. امیرالمؤمنین(ع) سریع عمل کرد، چون این سرعت عمل خودش موضوعیت دارد.
سوده حمدانیه یک زن محبّ امیرالمؤمنین(ع) است که یک وقت معاویه را به گریه در آورد و فضایل حضرت را پیش او گفت. سوده حمدانیه یک موقع بعد از نماز جمعه خدمت امیرالمؤمنین(ع) رسید، حضرت داشت ذکر میگفت و سریع تمام و توجه کرد که این زن چه میگوید. سوده حمدانیه گفت: «آقا! در فلان منطقهای که دارم زندگی میکنم، یکی از کارگزاران شما خیانت کرده، رشوه گرفته و بالا کشیده است. مردم هم پچپچ میکنند که این چه جور حکومتی است که این طور عمل میکند؟» امیرالمؤمنین(ع) بررسی کردند و این گزارش سوده حمدانیه تأیید شد. حضرت بلند بلند گریه کرد و فرمود: «خدایا! شاهد هستی که بیخبر بودم.» همان جا فوراً حکمی نوشت و معطل نکرد و آن را به سوده داد و گفت میبری و در همان منطقه این را به مسئول مافوقش میدهی که این از کار برکنار است و دیگر از طرف ما نیست و باید محاکمه شود. سرعت عمل موضوعیت دارد.
سخنرانی مهم حجت الاسلام عالی در محضر رهبر انقلاب - شب عاشورای محرم 95
۹۵/۰۸/۱۰