شعر/ کجا ای مردمان آماده یاری آن یاریم؟
شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۵۴ ب.ظ
کجا ای مردمان آماده یاری آن یاریم؟
شعر زیر از هادی اصفهانی مقدم تقدیم مخاطبان و منتظران حضرت بقیه الله الاعظم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می گردد.
دلم قربانی دردی است درمانش نمی آید
هوای عاشقی دارد ولی یارش نمی آید
گذشت این عمر و رفت از دست پنهانی
نمی دانم چرا معبود دلدارش نمی آید
تمام عمر می خواندم دعای حضرتش را من
چرا آن ندبه ها امروز بر کارش نمی آید
گمان کردم که با خواندن رهی را باز بنمودم
ولی این دل عیان کرده که در راهش نمی آید
صفای عاشقی دیدم ز گرمای وجودش من
من آن ابری فزون کردم که انوارش نمی آید
کجا گردم که از کویش بشسند بر رخم گردی؟
چنین گردی، خدا داند ز دربارش نمی آید
شنیدی صوت قرآنش سخن از یار می گوید؟
چرا بر جسم و جان من ز گفتارش نمی آید؟
اگریعقوب(ع) با پیراهن یوسف(ع) مصفا گشت
نمی بیند چو یعقوبی ، که اسرارش نمی آید
کجا ای مردمان آماده یاری آن یاریم؟
زبان هر لحظه می گوید ، دلا جانش نمی آید
اگر باشد برای ما ردای آبرومندان
ز آن سرها بود جانا که از دارش نمی آید
اگر قدری در این دنیا به قدر ارزنی داریم
زاین سید علی(مدظله) باشدکه جز راهش نمی آید
زاین سید علی(مدظله) باشدکه جز راهش نمی آید
شود هادی به قربانت که نائب بر همان یاری
کسی جز یوسف زهرا(عج) به پندارش نمی آید