حق با روحانی است!
تغییراتِ از زمین تا آسمان فضای دانشگاه؛ از ۹۱ تا ۹۴/ حق با روحانی است!
همان طور که روحانی گفت؛ فضای دانشگاه نسبت به سه سال از زمین تا آسمان تغییر کرده است. حملات گازانبری امروز نیروهای امنیتی به دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات نمودار روشنی از این تغییرات است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، «فضای دانشگاه سال ۹۴ نسبت به ۹۲ زمین تا آسمان فرق کرده است... اگر واقعا دانشگاه سال ۹۴ با ۹۱ فرق نکرده، حتما ما بهعنوان دولت یازدهم محکومیم» اینها بخشی از سخنان دیروز آقای رییسجمهور در بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه شریف بود. تغییرات فضای دانشگاهها در بیشتر از دو سال گذشته آنقدر محسوس است که بتوان آن را با اختلاف زمین و آسمان مقیاس کرد؛ حق با روحانی است!
دانشگاههای کشور در واپسین روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، به محفلی برای مباحثات گرم سیاسی و فعالیتهای پرنشاط و البته آزادِ دانشجویی تبدیل شده بود، حجم بالای مناظرهها و تریبونهای آزادی که آن روزها برگزار شد گواه این مدعا است. فضای پرشور سیاسی آن روزها، البته مانعی برای کارویژهی اصلی دانشگاه نبود، همزمانی رشد باورنکردنی علمی با فضای پرشور و پرنشاط دانشجویی در صحن دانشگاه؛ پدیدهی نادری بود که دیگر تکرار نشد. با این همه و با روی کار آمدن روحانی و دوستانش، سیمای دانشگاه دستخوش تحولات فراوانی شد. اوضاع خیلی فرق کرد؛ از زمین تا آسمان! حق با روحانی است!
دولت علمگریز
نه اینکه نخواهند؛ وقتش نیست! دولت فخیمه در تمام عمر خود آنقدر توان و انرژی خود را وقف مذاکره با کدخدا و دوستان کرده که مجالی جهت پرداختن به امورات علمی و پیشرفت و پژوهش دانشجویی نیافته است. داستان تخم مرغهایی که روحانی تمامشان را در سبد مذاکره با امریکا چید، موجبات توقف رشد علمی مملکت را فراهم آورده است. سقوط آزاد مرتبت علمی کشور و بیرمقی فضای پژوهش و کوشش در دانشگاه، سوغات دوسال دولتی است که علمگریزی از وجوه مُمیزهی آن است.
وزارت علوم سهم اصلاحطلبان افراطی بود، بنابراین طبیعی است تا بعد از تشکیل هیأت تعاونی اعتدال مناصب وزارتخانه و دیگر مناصب عالیهی دانشگاههای کشور به عناصر مسأله دار و پرحاشیهی هر استان برسد. به هرترتیب بررسی عملکرد بیشتر از دو سال گذشتهی تیم مدیریت وزارت علوم، دامنهی پرفرکانسِ حاشیهسازی و سیاسیکاری را در رزومهی آنها نشان میدهد. به نظر میرسد تبدیل دانشگاه به باشگاه احزاب و تبدیل دانشجویان به پیادهنظام جریانات تندرو به جای اهتمام به دغدغههای علمی-آموزشی، در صدر اولویتهای این وزارتخانه قرار گرفته و مسؤلین مختلف دولتی برای تریبون دادن به آنها از یکدیگر پیشی میگیرند! سخنرانی عناصر حاشیهساز در حالی ادامه دارد که در روزهای گذشته و در دانشگاههای مختلف کشور سخنرانی چهرههایی هم چون حسن عباسی یا علیرضا زاکانی که مراسمات سخنرانی آنها در دانشگاه های کشور تا کنون با هیچ حاشیه ای همراه نبوده است، با توجیهاتی مبهم لغو شدند.
دانشگاهی که قرار بود محلی آرام برای پژوهش و درس خواندن فرزندان این سرزمین باشد، با حمایت تمام قد دولت فخیمه به خانه تیمیِ چاقوکشها و خلافکاران سابقهدار تبدیل شده است. حوادث اخیر دانشگاه یاسوج و خودزنی عناصر سیاسی سابقهدار در حاشیهی آن تازه ترین نمونه از این موارد است. جولان تندروها در فضای دانشگاه احتمالاً همان بلایی را بر سر شأن و جایگاه علمی کشور آورده است که کتابسوزی وحشیانهی چنگیز! همینطور است که آقای رییس جمهور گفتند؛ فضای علمی دانشگاهها امروز قابل قیاس با سه سال پیش نیست، حق با روحانی است!
پادگانیزه کردن دانشگاه
رژهی نیروهای مخصوص امنیتی در کنار استقرار دوشکا و کاتیوشا در دانشگاه، نمودار روشنی از جنس نگاه دولت یازدهم به دانشگاه است. نمیتوان انتظار بیشتری از کابینهای داشت که اعضای آن بیشترین سابقهی سرهنگی را در تاریخ بعد از انقلاب در کارنامه دارند. غلبهی نگاه امنیتی و فضای بگیر و ببند تمام دستاورد تلاشهای دولت فخیمه برای تغییر جَو دانشگاه بوده است. سانسور منتقدین، کُتک خوردن دانشجویان معترض، ایجاد محدودیتهای روزافزون برای تشکلهای اصیل دانشجویی و احاطهی نگاه تمامیتخواهانه و میلیتاریسمی، رئوس روزمرههای این روزهای دانشگاههای کشور است.
ضرب و شتم امروز دانشجویان در دانشگاه آزاد علوم تحقیقات و کشف حجاب دختران دانشجو توسط تیم امنیتی دانشگاه تازهترین نمونه از حملات گازانبری دولت به دانشجویان است. در حاشیه فاجعه اخیر گارد امنیتی دانشگاه با قطع برق و اینترنت ساختمان به سمت دانشجویان یورش برده و با استقرار جَمر در دانشگاه مانع از برقرار تماس تلفنی آنان با بیرون دانشگاه شدند.
گفتنی است روز گذشته نیز دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز مورد ضرب و شتم عناصر افراطی قرار گرفتند.
آقای رییس جمهور با سابقه عضویت طولانی در عالیترین نهاد امنیتی کشور، به خوبی با روشهای عملیات روانی و ترتیبات گازانبری برای سانسور عناصر نامطلوب آشنا است. به این ترتیب رخنهی تفکرات ایشان در بدنهی دستگاههای اجرایی و در مسؤلین دولتی چندان جای تعجب نیست.
در تمام این سالها در حالی گروههای وابسته به برخی جریانات خاص سیاسی به راحتی مشغول دعوت و تریبونرسانی (!) به خلافکاران و چاقوکشان در دانشگاههای کشور مشغول بودند، که تشکلهای اصیل و بخش مُعظمی از بدنهی دانشجویی همواره در مظان انواع اتهامات و گرفتار تیغ سانسور دولتیها میشدند. یک بام و دوهوای دولتیها در صحن دانشگاه و چاقوکش پَروری آنان، نه تنها موجبات سرخوردگی و خفقان را فراهم آورده، که با اخلالگری و آنارشیسمی که در اثر این حمایتها به دانشگاه تزریق شده، در برخی موارد سبب سلب آرامش و امنیت ملی شده است. درگیریهای گنگستری گروههای افراطی روز گذشته در دانشگاه علامه که با شلیک گاز اشک آور همراه شد، آخرین نمونه از این رویه است.
در کنار تلاش برای پادگانیزه کردن دانشگاه و حذف صدای منتقدین در دانشگاههای کشور، حمایت تمام قد از تحرکات رادیکال و گشودن پای مجرمین و خلافکاران به دانشگاه در تمام دو سال گذشته به صورت سازمان یافتهای جریان داشته است. تلاشهایی که مکرراً محل اعتراض کارشناسان و افکار عمومی واقع شده است.
این همه در حالی است که بیشتر از سه سال پیش فضای دانشگاههای کشور از نظر سیاسی آنقدر باز بود که امکان فعالیت برای دانشجویان و نقد و اعتراض به عملکرد دولت به راحتی فراهم بود، اگرچه برخی از این تجمعات و اعتراضات با برخی تحرکات رادیکال و هیجانی حتی به صورت آتش زدن تصاویر رؤسای جمهور در مقابل چشمانشان همراه میشد.
در صورتی که اگر گوشهای از آن اتفاقات در این سالها و در دانشگاههای کشور به وقوع می پیوست معلوم نبود چه بر سر دانشجویانی که به آن مبادرت کرده بودند، میآمد! حق با آقای رییس جمهور است! اختلاف فضای سیاسی در دانشگاه های کشور بین سالهای ۹۱ با ۹۴ آنقدر عمیق هست که بتوان فاصلهی زمین تا آسمان را استعاره از آن گرفت. حق با روحانی است!