جوان ایرانی افسرده است یا جوان اروپایی؟
خیلی خوش آمدید عزیزان من، جوانان خوب؛ و من از این جلسه حقیقتاً، قلباً، عمیقاً خوشحالم.
حضور پرشور و پرنشاط و پرانگیزهی جوانها در عرصهی مسائل گوناگون کشور خیلی مسئلهی مهمّی است؛ خیلی حادثهی مهمّی است. ...جوان ایرانی خوشبختانه جوان پرانگیزه و پرشوری است؛ درست نقطهی مقابل آن چیزی است که بعضی از مراکز مغرض آماری و غالباً با منشأ خارجی یا اساساً خارجی اعلام می کنند. آنها می گویند جوان ایرانی افسرده است؛ یک طبقهبندی هم می کنند و می گویند جوان ایرانی در فلان درجهی از افسردگی -یک درجهی خیلی بالایی- قرار دارد. این یک دروغ محض و خباثتآمیزی است که دارد امروز انجام می گیرد و بهانهی یک سلسله کارهای خلاف دیگر است؛ جوان ایرانی افسرده است، پس بایستی برایش محیط نشاط درست کنیم؛ چهجوری؟ با کنسرت موسیقی، با جلسات و اردوهای مختلط جنسی، و آزادیهایی از این قبیل؛ این دنبالهی آن حرف است. نخیر، بعکس، جوان ایرانی امروز جزو بانشاطترین و فعّالترین و سرزندهترین جوانها است.
شما نگاه کنید در دنیای غرب، جوان اروپایی افسرده است؛ اینقدر آمار خودکشیها در آنجا بالا است. افسردگی آنجایی است که یک جوانی بر اثر فشارهای روحی، تفنگ دست می گیرد، می رود در یک ساحل امن و به ظاهر آرام و حدود هشتاد کودک را با رگبار می کشد؛ اتّفاقی که دو سه سال پیش در یکی از کشورهای اروپا اتّفاق افتاد که همه مطّلع شدند و در دنیا منعکس شد؛ افسردگی این است. افسردگی عبارت است از اینکه جوان اروپایی برای خودکشی کردن میآید در سِلک داعش. گزارشهایی که ما داریم نشان می دهد که تعداد بالایی از عناصر انتحاری داعش، جوانهای اروپاییاند؛ می خواهد خودکشی کند، فکر می کند این خودکشی یک هیجانی دارد و بهتر از غرق کردن خود مثلاً در رودخانهی فلان کشور اروپایی است، [پس] میآید اینجا؛ بر اثر افسردگی کامل دنبال هیجان می گردند؛ افسرده آنها هستند. جوان ایرانی که روز بیستوسوّم ماه رمضان که شب قبل را با احیاء گذرانده، با دهان روزه، در گرمای شدید تابستان، میآید در خیابان راهپیمایی می کند، بعد مینشیند زیر آفتاب و نمازجمعه را برگزار می کند، او فرسنگها از افسردگی دور است، او سرزنده است، او بانشاط است.