بررسی بیانات رهبری در دیدار با خبرگان2 - اسلام هراسی و نامه به جوانان اروپا
*حالا در چنین وضعیّتی هدف ما این است و خطّ مشی قطعی ما باید این باشد که دنبال اسلامِ تمام و کامل باشیم؛ یعنی دنبال این باشیم که واقعاً تا آنجایی که در قدرت ما است تلاش کنیم - حالا خدای متعال بیش از آنچه در توان ما و در قدرت ما است، از ما توقّع نمی کند - امّا تلاش ما این باشد و هدفگذاری ما این باشد که همهی اسلام - اسلام به کامله، بتمامه - در جامعهی ما تحقّق پیدا کند.
وقتی هدف این شد، فوراً یک مسئلهای پیش میآید و آن مسئلهی اسلامهراسی است که امروز در دنیا رایج است. بهنظر من در برابر پدیدهی اسلامهراسی مطلقاً نباید منفعل شد؛ بله، اسلامهراسی وجود دارد؛ عدّهای دارند مردم را، جوامع را، جوانان را، اذهان را از اسلام می ترسانند؛ اینها چه کسانی هستند؟ درست که مسئله را می شکافیم و در مسئله دقّت می کنیم، میبینیم که اینها همان اقلّیّت قلدر و زیادهخواهی هستند که از حاکمیّت اسلام می ترسند؛ از اسلام سیاسی می ترسند؛ از حضور اسلام در متن زندگی جوامع می ترسند؛ علّت ترسشان هم این است که منافع آنها لطمه خواهد خورد. اسلامهراسی در واقع ترجمهی هراس و سراسیمگی قدرتها در مقابل اسلام است؛ واقع قضیّه این است. یعنی شما اینجا زحمت کشیدید، ملّت ایران تلاش کردند، زحمت کشیدند، مجاهدت کردند، نظام اسلامی را سرِ کار آوردند و این نظام اسلامی را تثبیت کردند، پایهاش را محکم کردند، آن را در مقابل حوادث گوناگون مصونیّت و ایمنی دادند و روزبهروز قوی کردند؛ این، قلدرهای دنیا را می ترساند. اسلامهراسیای که امروز وجود دارد، در واقع انعکاس و بازتاب دغدغهی آنها است، سراسیمگی آنها است؛ نشان می دهد که شما پیش رفتید؛ نشان می دهد که اسلام توانسته است حرکت خود را بهطور موفّق تا اینجا پیش ببرد.
#پس به نظر می رسد اسلام هراسی هست و باید هم باشد البته برای مستکبرین و دشمنان اسلام، اتفاقاً باید کاری کنیم که از اسلام بیش از این هم بترسند اما چیزی که در حال حاضر توسط دشمنان اسلام پیگیری می شود این است که اولاً از اسلام بدلی بترسند و ثانیاً مردم عادی را از اسلام بترسانند.
*و البتّه علیرغم آنها، این حرکت آنها علیه اسلام و تلاش آنها برای اسلامهراسی، نتیجهی عکس خواهد داد؛ به این معنا که اسلام را در کانون پرسش جوانها قرار می دهد؛ یعنی اگر به مردم معمولی دنیا یک تلنگری زده شود، یک توجّهی به آنها داده شود، اینها ناگهان به فکر میافتند که علّت اینکه اینقدر اسلام در این مطبوعات صهیونیستی، در این شبکههای تلویزیونیِ وابستهی به محافل قدرتمند و دارای زر و زور مورد تهاجم قرار می گیرد چیست؟ این خود زمینهی یک پرسش است و این پرسش به نظر ما برکاتی دارد و میتواند این تهدید را تبدیل به فرصت کند.
ما بایستی تلاش کنیم، یعنی در نظام جمهوری اسلامی، کار بزرگ و مهم این است که ما همه - هر کسی در هر نقطهای قرار دارد که توانی در این زمینه دارد - باید تلاشمان این باشد که اسلام ناب را مطرح کنیم، اسلامِ طرفدار مظلوم و ضدّ ظالم را در دنیا مطرح کنیم. همان جوانی که در اروپا است، یا در آمریکا است، یا در مناطق خیلی دوردست است، از این خصوصیّت مبتهج می شود، به هیجان میآید که معلوم بشود اسلام عبارت است از نیرویی، انگیزهای، فکری که علیه ظالمین و ستمگران و به نفع مظلومین حرکت می کند، برنامه دارد و این را وظیفهی خودش می داند. اسلامِ طرفدار عقلانیّت، اسلامِ فلسفههای عمیق، اسلامِ تفکّر، اسلامی که در قرآن اینهمه به عقل و فکر و لبّ و مانند اینها اهمّیّت داده شده را معرّفی کنیم؛ اسلامِ طرفدار عقلانیّت و ضدّ قشریگری، ضدّ تحجّر، ضدّ اسیر اوهام و تخیّلات خود شدن - که کسانی به نام اسلام این چیزها را دارند - اسلام ناب را نشان بدهیم، بگوییم اسلام، این است؛ اسلامِ متعهّد در برابر لاابالیگری. بله، امروز دستگاههای فراوانی جوانها را به بیمبالاتی، به لاابالیگری، به لاقیدی در امور گوناگون سوق می دهند. خب، اسلامی که انسان را متعهّد دانسته، او را متعهّد می خواهد و میطلبد؛ اسلامِ حاضر در متن زندگی، در برابر اسلام سکولار! اسلام سکولار شبیه مسیحیّت سکولار است که میرود در گوشهی کلیسا، خودش را زندانی می کند و در محیط واقعی زندگی هیچ حضوری ندارد؛ اسلام سکولار هم همینجور است؛ کسانی هستند امروز دعوت می کنند به اسلام منزوی؛ اسلامی که هیچ کاری به کار زندگی مردم ندارد؛ مردم را به یک عبادتی، به یک چیزی گوشهی مسجد یا گوشهی خانهها فرامیخواند. اسلامِ واردِ در متن زندگی را معرّفی کنیم؛ اسلامِ رحمت به ضعفا؛ اسلامِ جهاد و مبارزهی با مستکبران. به نظر من این یک وظیفهای است که بهعهدهی همه است؛ دستگاههای تبلیغاتی ما، دستگاههای علمی ما، حوزههای علمیّهی ما باید این هدف را دنبال بکنند. اینکه امروز اسلام را آماج حملات خودشان قرار دادهاند [بهخاطر این است]؛ آن کسانی هم که آماج قرار دادهاند، مشخّص است چه کسانی هستند و چه دستگاههایی و چه جریانهایی هستند؛ مشخّص است؛ اینها وابستهی به یک مجموعهی قدرتمندِ زر و زور سیاسی و اقتصادیِ غالباً صهیونیست یهودی، و اگر صهیونیست یهودی هم نیستند صهیونیست غیر یهودی - که امروز در دنیا صهیونیستهای غیر یهودی داریم - هستند. در مقابل اینها ما از این فرصت استفاده کنیم و این سؤال را مطرح کنیم در ذهن مردم دنیا و در ذهن جوانها که فکر کنید، ببینید چرا به اسلام اینهمه حمله می کنند؛ آنوقت اسلامِ واقعی را در اختیار اینها بگذاریم.
به نظر بنده اگر ما مجموعهی روحانیّون و اهل علم و کسانی که در مسائل دینی کار می کنند، در همهی مسائل خودمان این را هدف قرار بدهیم یعنی تحقّق اسلام بکامله و مقابلهی با دشمنیها با این شکل، موفّقیّتهای زیادی خواهیم داشت.
#این قسمت از بیانات رهبری شرح و دلیل نامه به جوانان اروپا و امریکای شمالی را نشان می دهد. به این قسمت از نامه توجه کنید:
اکنون من می خواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین می گردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن می گریزانند و می ترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمی کنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه می گویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟