دیپلماسی ره‌‌بــر/ حجّت‌الاسلام پناهیان درگفتگو با «خبرگزاری دانشجو»؛

نامه‌نگاری رهبر انقلاب؛ از زمینه‌سازی برای ظهور تا چالش تئوریک برای تمدن غرب

حجت الاسلام پناهیان با بیان اینکه «باید بررسی کرد که چرا این نامه تا این اندازه با اقتدار نوشته شده است» خاطرنشان کرد: علّت این است که آمادگی پذیرش حق بسیار بالا رفته و این یکی از مقدمات ظهور است.

 

«حجت الاسلام علیرضا پناهیان» در گفتگو با خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، در خصوص ارتباط «نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب» با «شرایط و مقدمات ظهور» گفت: به عنوان مقدمه باید گفت که بعضی ها نسبت به لفظ «ظهور» و هرگونه بحث درباره ظهور و زمان آن، حساسیت زیادی دارند. حتی اگر بخواهیم بدون تعیین وقت برای ظهور، درباره عوامل نزدیک شدن به آن و محقق شدن برخی از آنها سخن بگوییم، نسبت به آن حساسیت منفی نشان می دهند و بلافاصله آن را نوعی «توقیت» عنوان می کنند.

 

وی با بیان اینکه باید این نگاه را اصلاح کنیم تا بتوانیم واقع بینانه تر و عالمانه تر در مورد ظهور گفتگو کنیم گفت: واقع این است که همه به این که باید برای ظهور زمینه سازی کرد و مقدمات آن را فراهم کرد معتقد هستند. قرآن کریم هم صریحاً می فرماید: « إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ ». بنابراین، این موضوع که فرج و ظهور، به اراده انسان ها نیز بستگی دارد، امری قطعی است.

 

 وی ادامه داد: وقتی از علما بپرسید که این مقدمات و زمینه سازی ها چه چیزهایی هستند، فهرست بلندی از رفتارهای خوب، روشنگری ها و اقدامات خیر را نام می برند؛ همچنان که فهرست بلندی از ظلم ها و فسادها را طبق روایات بر می شمرند.

 

این کارشناس مسائل دینی با تأکید بر محقق شدن برخی از این مقدمات در شرایط فعلی گفت: وقتی می بینیم حرکت به سوی اثبات حقانیت دین روز به روز در حال رشد است، خب امید ما برای ظهور افزایش پیدا می کند و انسان به صورت کاملاً عقلانی احساس می کند که به ظهور نزدیک شده است.

 

وی افزود: با این مقدمات ما می توانیم درباره نامه رهبر انقلاب و ارتباط آن با «زمینه سازی ظهور» صحبت کنیم و به نتایج مثبت و مهمّی برسیم.

 

 

مسئول اتاق فکر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، نامه رهبر انقلاب به جوانان غرب را نشانگر اوج اقتدار «حق» بر «باطل» توصیف کرد و گفت: وقتی مقام معظم رهبری در این نامه جوان های آمریکای شمالی و اروپا را به مطالعه دین، آن هم از منابع اصلی دعوت می کنند، در واقع نشانگر اطمینان بالای ایشان از این موضوع است که «حقیقت» تا حد زیادی به سهولت می تواند خودش را به مغرب زمین نشان بدهد.

 

پناهیان ادامه داد: وقتی «اطمینان به حقیقت» و اطمینان از پذیرش آن توسط بشر امروز آنقدر بالا رفته، نشان دهنده آن است که «حقّ» در آستانه پیروزی نهایی قرار دارد و نمی شود برای آن «غربت بیش از حدّ» تصور کرد. نزدیک است که این غربت برطرف شود.

 

وی با بیان اینکه انجام این دعوت به این معنا است که برای آن شنونده وجود دارد و مخاطبان آن به سهولت می توانند با مراجعه به منابع اصلی دین به حقیقت برسند تصریح کرد: رهبر انقلاب حتی از این موضوع که مبادا آنها با رجوع به منابع اصلی، دچار برداشت انحرافی از دین بشوند اظهار نگرانی نکردند، چون برداشت های انحرافی از دین ساخته‌ی دشمنان است و معلوم است که انسان با فطرت و عقلی که دارد، وقتی به منابع اصلی مراجعه کند حق را می فهمد و از آن برداشت درستی می کند. حداقل می توان گفت که اکثراً برداشت درستی خواهند داشت، مخصوصاً بشر امروز که شکست همه ظلم و فساد و تباهی ها را تجربه کرده است.

 

این مبلغ دینی با بیان اینکه «باید بررسی کرد که چرا این نامه تا این اندازه با اقتدار نوشته شده است» خاطرنشان کرد: علّت این است که آمادگی پذیرش حق بسیار بالا رفته و  این یکی از مقدمات ظهور است. و هیچ وقت به اندازه امروز آمادگی و امکانات مورد نیاز برای معرفی حق وجود نداشته است.

 

وی ادامه داد: نکته دیگری که در خصوص این نامه و ارتباط آن با زمینه های ظهور وجود دارد، آمادگی جوانان غربی برای شنیدن سخن حق است که مسئله بسیار مهمّی است.

 

پناهیان آمادگی پذیرش حق در بین جوانان غرب را ناشی از شکست تمدن غرب دانست و تصریح کرد: اگر تمدن غرب در اوج پیروزی و بهروزی بود، مگر می شد مردم آنها را دعوت به تمدن و گفتمان دیگری کرد. فشار ظلم و ستم به انسان غربی آنقدر بالا رفته که زمینه پذیرش حق در بین آنها بالا رفته و دیگر حتی فساد و تباهی هم نمی تواند جوان غربی امروز را از چنین پیام سراسر بیدارکننده ای غافل کند زیرا دوران این فساد و تباهی به پایان رسیده است.

 

وی در پاسخ به سؤال خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» درخصوص علل نگارش این نامه در شرایط کنونی، با بیان اینکه عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد گفت: یک حرکت طبیعی در جهان ایجاد شده بود که در حال نزدیک کردن مردم دنیا به درک از اسلام بود، مقام معظم رهبری این روند را تسریع کردند و میزان میل به حقیقت را تشدید کردند.

 

وی نامه نگاری رهبر انقلاب را اقدامی مطابق با نیاز زمانه دانست و با اشاره به اهانت به پیامبر گرامی اسلام(ص) گفت: در اتفاق مشابه دیگری که در 11 سپتامبر رخ داد انتشار قرآن در غرب افزایش پیدا کرد و اقدام اخیر هم که در کشورهای غربی و با دسیسه های استکبار و قدرت های فاسد انجام شده، طبیعی است که انگیزه های پذیرش دین را افزایش خواهد داد.

 

وی تأکید کرد: تصریح حضرت آقا به مطالعه دین توسط جوان ها و دعوت خردمندانه و آزادمنشانه‌ی ایشان به مطالعه دین، روند عطش درک حقیقت در بین آنان را تسریع می کند.

 

وی وظیفه مسلمانان پس از مراجعه اهل عالم به اسلام را وظیفه ای دوچندان عنوان کرد و افزود: مسلمانان باید حقانیت اسلام را با عمل فردی  و اجتماعی خودشان اثبات کنند.

 

پناهیان ضرورت ایجاد تمدن اسلامی را مورد اشاره قرار داد و گفت: رجوع مردم مغرب زمین به منابع اصلی دین برای شناخت حقیقت، در ابتدای راه ممکن است برای آنها کافی باشد، امّا روند شناسایی حق زمانی تکمیل می شود که ما تمدنی را براساس آموزه های دین بنا کنیم و به کم تر از این راضی نشویم. اندیشمندان جامعه در این زمینه مسئولیت های بسیار سنگینی دارند.

 

این پژوهشگر مسائل دینی وظیفه جوانان، نخبگان و رسانه های داخلی در قبال نامه مقام معظم رهبری را مورد اشاره قرار داد و گفت: نباید با طرح موضوعات فرعی و سرگرم شدن به مسائلی که از اهمیت چندانی برخوردار نیستند، چنین پیام مقتدرانه ای که سراسر خبر از اقتدار حق در جهان می دهد را به فراموشی بسپاریم. همه ما باید قسمتی از وقت خودمان را به روشنگری در این زمینه اختصاص بدهیم و با ابزارهای ارتباطی که وجود دارد به راحتی می توان با سراسر جهان ارتباط برقرار کرد، تنها کافی است مقداری زبان خارجی بلد باشیم و مقداری هم آن را تقویت کنیم تا همین حقایق عمومی که از دین در جامعه ما وجود دارد و بسیاری از مردم ما از آن آگاه هستند، به اطلاع آنها رسانده شود.

 

وی در پاسخ به این سؤال که نامه رهبر انقلاب به جوانان غرب، به شکل غیرمستقیم چه پیامی برای سیاستمداران و رهبران کشورهای غربی دارد گفت: معنای این پیام، عبور از سیاستمداران غربی است و کاملاً واضح است که آنها جا مانده اند و راه درستی که حضرت آقا انتخاب کرده اند، مذاکره با ملّت های مغرب زمین است که اثربخش نیز خواهد بود.

 

وی اضافه کرد: رهبران غربی شایستگی رهبری ملّت هایشان را دارند از دست می دهند، البته آن ها هیچ وقت رهبران شایسته ای نبوده اند ولی مردم مغرب زمین امروز بیش از گذشته به عدم شایستگی آنها پی برده اند.

 

پناهیان این نامه را سرآغاز دوران جدیدی در تاریخ انقلاب اسلامی دانست و گفت: انقلاب اسلامی ایران بیش از پیش جهانی شده است. غربی ها می خواستند مبانی دینی انقلاب اسلامی و عملکرد حماسی انقلاب اسلامی و مقاومتی که در منطقه ایجاد کرده را تخریب کنند که نتیجه عکس داد و بر اثر اتهاماتی که وارد می کنند، مردم بیشتر تشنه حقیقت می شوند و مشتاق می شوند که از ماهیت این حقیقت ناب آگاه شوند.

 

وی، پیام رهبر انقلاب را چالشی برای تمدن غرب عنوان کرد و با بیان اینکه این پیام، فرصت بیان حق و حقیقت را در جهان فراهم خواهد کرد به خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» گفت: این فرصت ها را نباید دست کم گرفت. البته غربی ها همیشه به محض اینکه می بینند ما از فرصت ها به خوبی استفاده می کنیم، به طرق مختلف سعی می کنند جلوی آن را بگیرند، ولی بالاخره همیشه امکان دفاع از حق وجود دارد و اینگونه نیست که حق و حقیت به طور قطعی و همیشگی در همه زمان ها مظلوم بماند.

 

این فعال حوزه فرهنگ و رسانه درخصوص ظرافت های خاص نامه مقام معظم رهبری گفت: این نامه سرشار از «مناعت طبع» و مشحون از آزادمنشی است. این نامه به شدّت وجه پدری امام امت را به تصویر می کشد و نشان می دهد که حضرت آقا چگونه مانند یک پدر مشفق و دلسوز این نامه را نوشته اند.

 

وی ادامه داد: امکان رقابت با این نامه به هیچ وجه از سوی سران غربی وجود ندارد؛ چه از نظر روش چه محتوا. غربی ها می خواهند جوان های خودشان یا کشورهای اسلامی را به مطالعه چه چیزی دعوت کنند؟ به مطالعه لیبرال دموکراسی؟ لیبرال دموکراسی که به قول خودشان تا انتهای آن را طی کرده اند و این همه جنایت به بار آورده.

 

وی با بیان اینکه شیوه نگارش این نامه بیش از محتوای آن من را تحت تأثیر قرار داد تصریح کرد: این نامه نه تنها از لحاظ محتوا بلکه از نظر شیوه نگارش نیز قابل رقابت نیست. غربی ها نمی توانند برای دعوت جوانان جهان یا حتی جوانان خودشان به هر باطلی انقدر بزرگوارانه و مشفقانه مانند یک پدر مهربان سخن بگویند. این نامه، خصلت های بزرگ و زیبای رهبری انقلاب ما را به جهانیان نشان داد و مردم جهان اکنون می توانند حدس بزنند که چرا ما رهبر مان را تا این اندازه دوست داریم.

 

منبع: خبرگزاری دانشجو