اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

جنبش letter4u

Reba.ir

اندیشه های تمدن ساز

من با اطمینان کامل می‏گویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده‏ ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
نشانه‏ ی این وعده ی تخلف‏ ناپذیر در اولین و مهم‏ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوازه ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد.
پیام رهبری به کنگره عظیم حج - 17/09/1387

کانال ما در سروش:
http://sapp.ir/tamadonsazan

من به نرخ روز نان نمی‌خورم...

پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۵۶ ب.ظ

نان به نرخ روز

آی عاشقان!

رندی آبرو به باد داده /

عافیت طلب/

آب زیر کاه! /

از دیار بلخ یا حلب/

چه فرق می کند؟! /

گفت: تشنه ای اگر/

چند لحظه یا دقیقه/

چشم خویش را ببند/

فکر کن کنار دجله ای/

یا سپید رود/

یا ارس/

برای تشنه لب/

چه فرق می کند؟/

فکر کن/

که جام جام/

کوزه کوزه/

آب می خوری!/

پیش تر مرو که غرق می شوی!/

گفتم: ای مراد خواب بردگان و آب بردگان! /

به پای خستگان و دل شکستگان مپیچ/

پیش تر مران/

داستان مخوان/

من از این سراب ها و آب ها و خواب ها گذشته ام/

به آسمان/

به ریسمان/

نمی توان نمی توان نمی توان/

تشنه تر شدم!/

.................................................

 

زاهدی بزرگوار ! /

هفت خط روزگار ! /

رند/

کهنه کار/

جرئت عبور از حوالی اش نکرده هیچ/

یک نفس/

نسیم درد و غم/

پهلوانش از خوشی برآمده/

گرچه خورده/

صد دقیقه پیش ، قوت هفت پهلوان/

هم چنان گرسنه است! /

جای سنگ/

 دیگ بسته بر شکم! /

عجب ریاضتی! /

قانع است از جهان/

 به باغکی و کاخکی /

 و چند رخش آهنین بادپا /

زرد و آبی و بنفش /

یا سفید/

یا به رنگ خون عاشقان! /

چه فرق می کند؟! /

و چند مه جبین /

که حسن صنعشان/

به یادش آورد/

یاد صانع یگانه را ! /

ترک یا عرب/

یا ز هندوان /

چه فرق می کند؟ /

عجب قناعتی! /

آنچه می کند /

با کلاه شرع مهربان! /

عجب عبادتی! اطاعتی! /

گفت: ای جوان! شنیده ام که عاشقی/

گفتم: آری ای بزرگوار! /

اگر خدا کند قبول/

گفت: عشق را در این زمانه خوب می خرند! /

به چیزکی، به میزکی ! /

که بوی صد تنور گرم و تازه می دهد! /

آی عاشق گرسنه! /

فکر کن درست /

با چنین فلاکتی به گرد پای عشق هم نمی رسی!/

عشق ، آب و نان نمی شود! /

عشق را /

به بلخ یا دمشق /

می توان فروخت! /

می توان به آب و نان رسید! /

ناگهان تنور غیرتم زبانه ای کشید /

سوختم/

آن چنان که دود از نهاد من بلند شد! /

سنگ نعره بر سرش زدم/

گفتم: آی! /

کوچک بزرگ! /

ای به نرخ روز خورده نان! /

وای من! /

عشق را چگونه می توان فروخت؟ /

یار را چگونه می توان فروخت؟ /

درد را چگونه می توان؟ /

به آفتاب و ماه و خلقت ستاره و و درخت /

به عشق و آن که آفرید عشق را /

نمی توان نمی توان نمی توان /

خون جگر شدم ! /

..................................................

 

آی عاشقان!

من به نرخ روز زندگی نمی کنم!

من خدای را به نرخ روز بندگی نمی کنم! /

من به نرخ روز زهر می چشم! /

زهر فقر! /

زخم می خورم! /

درد می کشم! /

من به نرخ روز تازیانه می خورم! /

من به نرخ روز سهم خویش را از این تورم و ورم گرفته ام ولی /

من به نرخ روز زندگی نمی کنم! /

من خدای را به نرخ روز بندگی نمی کنم! /

من به نرخ روز /

نان که هیچ /

آب هم نمی خورم! /

هم چنان که ماه هاشمی تبار من نخورد /

در کویر کربلا /

در بلوغ تشنگی /

در کنار رودخانه فرات.

 

شاعر:  قادر طهماسبی(فرید)

از کتاب "پری شدگان"

نظرات  (۲)

۱۱ دی ۹۳ ، ۱۹:۰۲ سید مرتضی
لایک
#احسنت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">