عشق و دین - ابلیس شبى رفت به بالین جوانى
عشق و دین
راوى از امام صادق علیه السلام معناى دین را مىپرسد. دین یعنى چه؟ صد و بیست و چهار هزار پیامبر آمدند و فرهنگى به نام فرهنگ خدا ارائه دادند، این چیست؟
امام باقر علیه السلام مىفرماید:
« هل الدین الا الحب »(الکافى: 79/8، حدیث 35 - وسائل الشیعة: 171/16، باب 15، حدیث 21265)
شما در تمام موارد دین دقت کنید، ببینید دین به جز عشق و محبت چیز دیگرى هم هست؟ شما هر حلال و حرامى را که در قرآن مىبینید بر اساس عشق و محبت است(وسائل الشیعة: 168/16، باب 15، حدیث 21255) حرام است براى چه؟ براى اینکه دوستت دارم، عاشقت هستم، نمىخواهم ضرر عقلى و ضرر جسمى و ضرر روانى بکنى.
تمام آنچه بر تو حرام کردم یا جدى ضرر اندیشهاى دارد یا ضرر روانى دارد یا ضرر جسمى دارد یا دو تا ضرر دارد، یا سه تا ضرر دارد، یا همهاش ضرر است، براى همه شئون حیات مواردش هم روشن است، حالا من یک موردش را مىگویم که هنوزم هست.
ابلیس شبى رفت به بالین جوانى
آراسته با شکل مهیبى سر و بر را
گفتا که منم مرگ اگر خواهى زنهار
باید بگزینى تو یکى زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بکشى زار
یا بشکنى از خواهر خود سینه و سر را
یا خود ز مى ناب کشى یک دو سه ساغر
تا آنکه بپوشم ز هلاک تو نظر را
لرزید از این بیم جوان برخود و جا داشت
کز مرگ فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا پدر و خواهر من هر دو عزیزند
هرگز نکنم ترک ادب این دو نفر را
لکن چو به مىدفع شر توان کرد
مىنوشم و با وى بکنم چاره شر را
جامى دو بنوشید چو شد خیره زمستى
هم خواهر خود را زد و هم کشت پدر را
من به تو مىگویم حرام است، براى اینکه دوستت دارم، نمىخواهم ضرر کنى، چه کار کنم؟ شما با تمام وجود بگو: خدایا! من را دوست نداشته باش، مىگوید: من از عشقم به تو دست برنمىدارم. دوست داشتن بر اساس عشق است، سینه پرشیر مادر بر اساس عشق است، پدر و مادر را عاشق تو قراردادم بر اساس عشق است.
برگرفته از سایت استاد حسین انصاریان