دست هایی که به هم پیوسته است
دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۸:۲۲ ق.ظ
دست
از دل و دیده گرامی تر هم
آیا هست؟
دست
آری. ز دل و دیده گرامی تر:
دست
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان
بی گمان دست گرانقدر تر است.
هر چه حاصل کنی از دنیا.
دستآورد است.
هر چه اسباب جهان باشد در روی زمین
دست دارد همه را زیر نگین
سلطنت را که شنیدست چنین؟
شرف دست همین بس که نوشتن با اوست
خوشترین مایه دلبستگی من با اوست
در فرو بسته ترین دشواری
در گرانبار ترین نومیدی
بارها بر سر خود بانگ زدم:
هیچت ار نیست مخور خون جگر
دست که هست
بیستون را یاد آر
دستهایت را بسپار به کار
کوه را چون پر کاه از سر راهت بردار
وه چه نیروی شگفت انگیزیست
دست هایی که به هم پیوسته است
به یقین هر که به هر جای در آید از پای
دست هایش بسته است
دست در دست کسی
یعنی: پیوند دو جان
دست در دست کسی
یعنی: پیمان دو عشق
دست گنجینه ی مهر و هنر است
خواه بر پرده ساز
خواه در گردن دوست
فریدون مشیری