اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

جنبش letter4u

Reba.ir

اندیشه های تمدن ساز

من با اطمینان کامل می‏گویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده‏ ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
نشانه‏ ی این وعده ی تخلف‏ ناپذیر در اولین و مهم‏ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوازه ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد.
پیام رهبری به کنگره عظیم حج - 17/09/1387

کانال ما در سروش:
http://sapp.ir/tamadonsazan

تجلّی زبان‌شناختیِ ذهنیّت فرهنگیِ مقام معظّم رهبری

مهدی جمشیدی
 
 
دغدغه فرهنگی
 
در حکمی که مقام معظّم رهبری به مناسبت دورة جدید کاری شورای عالی انقلاب فرهنگی نگاشته‌اند، نکات راهبردی و تعیین‌کننده‌ای مطرح شده که شایسته است با دقّت فراوان، مطالعه و در آن‌ها تأمّل و تدقیق شود. نگارنده در این یادداشت، تلاش می‌کند تا از زاویه‌ای زبان‌شناختی و واژه‌کاوانه به این متن کوتاه بنگرد و در این چارچوب، دغدغه‌ها و خطوط معنایی ایشان را دریابد و تفکیک و طبقه‌بندی کند؛ چنان‌که در روایتی آمده «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ»(نهج‌البلاغه، حکمت ۱۴۸)؛ آدمی در زیر زبانش نهفته است. نگاه از این منظر، ما را به یافته‌ها و استنتاجاتی سوق می‌دهد که شاید از سایر منظرهای مطالعاتی برنخیزد. بر این اساس، با تعمّق در مضامین و درون‌مایه‌های این حکم و محاسبة کمّی واژه‌های خویشاوند و هم‌معنای آن از لحاظ تکرار، دسته‌های مفهومی زیر ساخته می‌شوند.
 
 دستة مفهومی یکم: اهتمام به فرهنگ و جدیّت در فعالیّت‌های فرهنگی
 
نخستین دستة مفهومی یافته شده، به حساسیّت‌های مقام معظّم رهبری دربارة لزوم جدیّت بیشتر اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در انجام‌ تکالیف‌شان و به طور کلّی، اهمیّت فرهنگ و فعالیّت‌های فرهنگی مربوط است:
 
جدّی(۶)، پیگیری(۳)، فعّال(۳)، اهتمام(۲)، تأکید(۲)، سریع(۱)، مبتکرانه(۱)، مستمر(۱)، منظم(۱)، به موقع(۱)، بامطالعه(۱)، سازنده(۱)، صرف وقت(۱)، التزام(۱) و مأموریّت‌های خطیر(۱).
 
کاربرد فراوان این واژه‌ها در حکم رهبر معظّم انقلاب نشان می‌دهد که ایشان نسبت به «حاشیه‌نشینی» و «مهجوریّت» فرهنگ در ذهنیّت جمعیِ نخبگان و فرهیختگان و همچنین پاره‌ای آسیب‌ها و کاستی‌ها در مدیریت‌ها و فعالیّت‌های فرهنگی منتقد هستند و بر این باورند که باید حساسیّت نسبت به امر فرهنگ و مقولات فرهنگی، به شدّت افزایش یابد. به بیان دیگر، چون یک جبهه‌بندی فرهنگیِ جدّی و واقعی وجود دارد، عاملان فرهنگی نیز باید در پی نقش‌آفرینی جدّی باشند.
 
دستة مفهومی دوم: حکمت در تلقی‌ها و تحرّکات فرهنگی
 
پاره‌ای دیگر از واژه‌های به کار رفته در این حکم، ناظر به ضرورت برخورداری تلقی‌ها و تحرّکات فرهنگی از عنصر «حکمت» و «عقلانیّت» است:
 
حکیمانه(۱)، معقول(۱)، هوشمندانه(۱)، درست(۱) و مبتکرانه(۱).
 
این‌که ایشان تأکید می‌کنند که نگاه و مواجهات و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی باید واجد چنین خصوصیّت‌هایی باشد به این دلیل است که به صورت معمول و متداول چنین پنداشته می‌شود که عرصة فرهنگی، عرصه‌ای ابتدایی و ساده‌ است و برای فعالیّت در آن می‌توان به تجربیّات شخصی و معلومات اندک بسنده کرد، حال آن‌که فرهنگ، پیچیده‌ترین ساحت در جهان اجتماعی است و هرگونه «سطحی‌اندیشی» و «ساده‌سازی» در درک و تحلیل آن، تعادل و انسجام فرهنگیِ جامعه را دچار بحران می‌سازد. سیاست‌گذاری و فعالیّت فرهنگی، باید متّکی بر مطالعات و اندوخته‌های معرفتیِ فراوان باشد و از آبشخور عقلانیّت و محاسبات و سنجش‌های عالِمانه تغذیه کند تا اهداف و آرمان‌های در نظر گرفته شده را محقّق گرداند.
 
دستة مفهومی سوم: همه‌نگری و هم‌گرایی فرهنگی
 
گروه دیگری از مفاهیم خویشاوند و مشابه که در حکم رهبر معظّم انقلاب به چشم می‌خورد را می‌توان در امتداد «همه‌نگری» و «هم‌گرایی» دانست. همه‌نگری به این معنی است که به همة فرصت‌ها نگریسته شود یا از همة آن‌ها استفاده شود و یا این‌که به نتایج ناقص بسنده نشود. به ‌هر حال، «جامع‌نگری» و «کلّ‌اندیشی» در سطح گوناگون فعالیت فرهنگی اصالت دارد. واژة هم‌گرایی نیز از «ائتلاف» و «اتّحاد» نیروها و نهادهای فرهنگی حکایت می‌کند، و به سبب بداهت و وضوح، بی‌نیاز از شرح است؛ چراکه «کار جمعی» و «جبهه‌سازی» در ساحت فرهنگی، از تکاپوهای انفرادی و گسسته، کارآمدتر و نتیجه‌بخش‌تر است. کلماتی که دربردارندة این معانی هستند، عبارتند از:
 
کامل(۳)، همه(۳) و هم‌افزا(۲).
 
واضح است که «نگاه‌های بخشی و جزئی» و «راهبردها و اقدامات تک‌روانه»، از آن‌چنان قوّت و بضاعتی برخوردار نیستند که بتوانند مقاصد فرهنگی را محقّق سازند. راهکار معقول این است که «تمام» ظرفیّت‌ها و قابلیّت‌ها را به کار گرفت و «همه» را در راستای یک مسیر و غایت مشترک، قرار داد.
 
دستة مفهومی چهارم: بازاندیشی در گذشتة فرهنگی
 
مطالعة این حکم نشان می‌دهد که مقام معظّم رهبری، خواهان برخی «دگرگونی‌ها» و «تغییرات» در عرصة فرهنگی هستند. ایشان در این متن مختصر، چند مرتبه از «بازاندیشی» در ساختار مدیریت‌ها، نهادها، فعالیّت‌ها و به صورت کلّی جبهة فرهنگیِ انقلاب اسلامی سخن می‌گویند:
 
بازآرایی(۲)، تحوّل(۲)، بازمهندسی(۱)، نوسازی(۱)، بازنگری(۱) و برنامه‌ریزی جدید(۱).
 
این نوع نگاه به نیازها و ضرورت‌های فرهنگی، بیانگر رویکرد «پویا» و «اصلاح‌خواهانة» ایشان است. رهبر معظم انقلاب، در گذشتة فرهنگی متوقّف نمی‌مانند و به «روش‌ها» و «راهکارها»یی که در مسیر پیموده شده به کار گرفته شده‌اند، حالت تقدّس نمی‌دهند، بلکه «تأمّل انتقادی» در آن و به شمار آوردن واقعیّت‌هایی از جنس «کاستی» و «کژی» را مطلوب می‌انگارند. باید متناسب با اقتضائات و الزامات بیرونی، در «شیوه‌ها» و «قالب‌ها»ی تلاش‌های فرهنگی – و نه در ارزش‌های مندرج در گفتمان فرهنگیِ انقلاب که هویت اسلامی آن را برساخته است - تجدیدنظر شود. جبهه‌بندی فرهنگی ما باید ناظر به اغراض و نیّات دشمن و نقاطی باشد که او آنها را نشانه گرفته است. همچنین اگر مسیری را پیمودیم اما چندان نتوانستیم به آرمان‌ها و ارزش‌های فرهنگی دست یابیم، نباید به این مسیر ادامه بدهیم، بلکه باید «مسیرهای نو و کارآمد» بیابیم. به این ترتیب، مقام معظّم رهبری نه همچون «متجمّدان»، بازاندیشی را طرد و تقبیح می‌کنند، و نه همانند «متجدّدان»، دامنة آن را تا اصول و مقوّمات اساسی انقلاب گسترش می‌دهند.
 
دستة مفهومی پنجم: احاطة به فرصت‌ها و تهدید‌های فرهنگی
 
مقام معظّم رهبری، همواره توصیه می‌کنند که به منظور چاره‌اندیشی و راه‌کاریابی، هم به فرصت‌ها و ظرفیّت‌هایی که ما را فراگرفته‌اند نظر افکنیم و هم به تهدیدها و چالش‌ها. لازمة «واقع‌گرایی»، دیدن همة واقعیّت‌هاست و واقعیّت‌های فرهنگی‌ای که ما در بسترشان قرار گرفته‌ایم، ترکیبی از این دو است، اما برخی به عنوان نگاه واقع‌گرایانه، یا از داشته‌ها و اندوخته‌های بومی - به مثابة ظرفیّت و قابلیت - غافل هستند، یا رد پای دشمن را در ناکامی‌ها و آفت‌ها - به مثابة تهدید - نادیده می‌گیرند. رهبر معظّم انقلاب، از واژه‌هایی که از پی می‌آید برای اشاره به فرصت‌ها بهره گرفته‌اند:
 
ظرفیّت‌ها(۴)، شایستگی‌ها(۱)، فرصت‌ها(۱)، رویش‌های معتنابه(۱)، جوشش‌های فراوان فعالیّت‌های فرهنگی در سطح مردمی(۱)، هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی(۱)، دلبستگان فرهنگ دینی و انقلابی(۱)، جوانان مؤمن و انقلاب(۱) و جبهة فرهنگی انقلاب اسلامی(۱).
 
و از تهدیدها و تهدیدآفرینان نیز با چنین تعابیری یاد می‌کنند:
 
 چالش‌ها(۱)، تهدیدها(۱)، آسیب‌ها(۱)، معارضات مهاجمان و ستیزه‌گران(۱)، معارضان عَنود(۱)، معارضان(۱)، جبهه‌بندی جدّی(۱)، جبهه بندی آشکار فرهنگی(۱) و آوردگاه تاریخی- فرهنگی(۱).
 
* عضو هیأت علمی گروه فرهنگ‌پژوهیِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی.
 
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۳۰

نظرات  (۱)

۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۳ یـک مـعــلـم . .
باسلام وتشکرازمطلب مفیدوآموزنده تان . .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">