تا شدم دیوانه، دیوان گفته ام بهر پوران مثل پیران گفته ام
کاروان در حرکت و ما غرقه خواب پای میزان و دریغ از یک جواب
عده ای هستند پای تزکیه عده ای هم رهروان "ترکیه"
تا شدم دیوانه، دیوان گفته ام بهر پوران مثل پیران گفته ام
کاروان در حرکت و ما غرقه خواب پای میزان و دریغ از یک جواب
عده ای هستند پای تزکیه عده ای هم رهروان "ترکیه"
گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی
تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی
آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن
مشت خاک آورده ام که کیسهی زر وا کنی
اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط
می شود زنجیر را از پای نوکر وا کنی
من خودم رسوای این و آن شدم با معصیت
پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی
افتضاحی که به بار آورده ام شد دردسر
اصلاً اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی
استغفار دوای هر دردی مردى خدمت حضرت حسن مجتبى (ع) آمد و از قحطى و گرانى به آن حضرت شکایت نمود، پس حضرت به او فرمود: از خدا طلب آمرزش کن، و مرد دیگرى آمد و به آن حضرت از فقر و تهى دستى شکایت کرد، پس حضرت به او هم فرمود از خداوند (جهت گناهان خود) استغفار و طلب آمرزش نما، و مرد دیگرى آمد و به آن حضرت عرض کرد از خدا بخواه و دعا کن که خداوند پسرى بمن لطف فرماید، پس باو هم فرمود: از خدا طلب آمرزش نما، پس ما (حضار مجلس) به آن حضرت عرض کردیم مردانى چند خدمت شما آمدند و از چیزها و گرفتاریهاى گوناگون شکایت داشتند و تقاضاى مختلفى نمودند و شما همه آنها را به استغفار و طلب آمرزش امر فرمودى، پس حضرت فرمود: |
روزى پیامبر گرامى اسلام (ص)در سفرى ، همراه اصحاب خود، به سرزمین بى آب و علفى فرود آمدند، آن حضرت به یارانش فرمود: ائتوا بحطب :هیزم بیاورید که از آن آتش روشن کنیم (و مثلا غذا بپزیم )
اصحاب گفتند: اینجا سرزمین خشکى است و هیچگونه هیزمى در آن وجود ندارد.
پیامبر(ص) فرمود: بروید هر کدام، هر مقدار مى توانید، جمع کنید.
هنگامی که زنا آشکار شود، مرگ ناگهانی فراوان می شود
و زمانی که کم فروشی کنند، خدا آنان را با قحطی و کمبودِ محصولات عذاب می کند
و هنگامی که زکات نپردازند زمین نیز آنان را از زراعت، میوه ها و معادن خود محروم می کند
درباره مُصلح غیبى جهان، حضرت مهدى(عج) بیش از سه هزار روایت را شیعه و سنى از پیامبر عالى قدر اسلام صلى الله علیه وآله و پیشوایان الهى نقل کرده اند و این سؤال هم همیشه در ذهن افراد بود که ما در پاسخ به آن مى گوییم:
متن حدیث یاد شده چنین است: «سیّئة تسؤک خیر من حسنة تعجبک؛ گناهی که تو را اندوهگین کند نزد خداوند بهتر است از کار نیکی که باعث غرور و خودپسندی تو شود(1)»
درتوضیح، این حدیث چند گونه گفته شده است:
الف) وقتی انسان مرتکب رفتار زشتی شد و به دنبال آن غمگین و شرمنده شده، چه بسا همین شرمندگی باعث می شود که دست از آن کار کشیده و به سوی نیکی ها بازگردد؛ ولی وقتی از کار نیک خود دچار اعجاب و غرور شده، باعث می شود که بر خود ببالد و درنتیجه درجا بزند و از قدم های بعدی دست بکشد.