با توام ای دشت بی پایان سوار ما چه شد
یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد
آشنای «لافتی الا علی» اینک کجاست؟
صاحب «لا سیف الا ذوالفقار» ما چه شد؟
حالا بیا که آمدنت آرزوی ماست
بغض هزار جمعه میان گلوی ماست
شرمنده ایم اینهمه یادت نبوده ایم
عکست غروب جمعه فقط روبه روی ماست
ما فکر میکنیم که او گم شده ولی
هر لحظه لحظه اوست که در جستجوی ماست
شعر پرطرفدار برقعی
عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیده است؟
چرا آب به گلدان نرسیده است؟
چرا لحظهء باران نرسیده است؟