اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

جنبش letter4u

Reba.ir

اندیشه های تمدن ساز

من با اطمینان کامل می‏گویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده‏ ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
نشانه‏ ی این وعده ی تخلف‏ ناپذیر در اولین و مهم‏ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوازه ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد.
پیام رهبری به کنگره عظیم حج - 17/09/1387

کانال ما در سروش:
http://sapp.ir/tamadonsazan

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ما می توانیم» ثبت شده است

۰۳فروردين

 یکی از سنگرهای دشمن برای تسلّط بر کشور ما، عبارت بود از تزریق بی‌اعتقادی به خود، بی‌اعتمادی به خود، نداشتن اعتمادبه‌نفس ملّی؛ در مقابل چشمشان زرق‌وبرق کشورهای غربی را مشاهده می کردند، پیشرفتهای علمی و پیشرفتهای فنّاوری و زرق‌وبرق تمدّنی مادّی آنها را می دیدند و در [کشور] خودشان اینها نبود، در کشور این چیزها نبود، عقب‌ماندگی بود، لذا احساس بی‌اعتمادی به خود می کردند، احساس ناباوری به خود می کردند. آن روز در دوران پهلوی، یکی از ارکان دولت گفت که ایرانی باید برود لولهنگ بسازد! شماها نمی دانید لولهنگ چیست؛ لولهنگ آفتابه‌ی گِلی [است]، آن هم نه آفتابه‌ی از جنس فلز.

م. هوشیار
۰۳خرداد

سوم خرداد

«خرمشهر را خدا آزاد کرد» یا کد خدا !

ناجوانمردی از این بیشتر؟! بعضی در دلِ خود احساس ضعف می کنند، یا چشم‌غرّه‌های امریکا آنها را می ترساند، یا وعده‌های امریکا و امثال امریکا دل ضعیف و ناتوانشان را به خود جذب می کند؛ لذا به سمت امریکا می کشند. آن‌گاه ملت و جوانان مؤمن و مدیران باایمان و باصفای کشور را متّهم می کنند که اینها نمی توانند؛ بنابراین ناچاریم برویم تسلیم امریکا شویم! کسانی که دم از مذاکره با امریکا میزنند، یا از الفبای سیاست چیزی نمیدانند، یا الفبای غیرت را بلد نیستند؛ یکی از این دو تاست. در حالی که دشمن این‌طور اخم می کند، این‌طور متکبّرانه حرف می زند، این‌طور به ملت ایران اهانت میکند، تصریح هم می نماید که می خواهد علیه این نظام و این کشور و منافع آن اقدام کند، عدّه‌ای در این‌جا ذلیلانه و زبونانه می گویند: چه کار کنیم؛ برویم، نرویم، نزدیک شویم، با آنها صحبت کنیم، در خواست کنیم، خواهش کنیم؟! این اهانت به غیرت و عزّت مردم ایران است؛ این نشانه بی غیرتی است؛ این سیاستمداری نیست. سعی میکنند رنگ و لعابی از فهم سیاسی به کار خود بدهند؛ نه، این درست ضدِّ فهم سیاسی است.

م. هوشیار
۰۶اسفند

قاچاق کالا

کاری که شما باید بکنید این است که اوّلاً این مسئلهی «ما می توانیم» - که خوشبختانه یک شعار مقبولی در نزد همهی انسانهای منصف در این کشور است - را به مردم نشان بدهید؛ در بخشهای مختلف تلاش کنید که کارهای نکرده انجام بگیرد. حالا مثلاً فرض بفرمایید در صادرات خدمات مهندسی ما بیشتر کارهای عمرانی را مشاهده می کنیم؛ شما کاری کنید که محصولات مهندسی کشور در مبادلات کشور حضور داشته باشند؛ یعنی واقعاً بتوانیم ما محصول کارهای مهندسین خودمان در کارخانجات و در قطعهسازی و در بخشهای گوناگونِ وسیع مهندسی را در بازار مبادلات بینالمللی جهانی عرضه کنیم؛ این کار مهمّی است که این هم از عهدهی شماها بر میآید؛ یعنی شماها در این زمینه الان مسئولیت دارید، داخل دولت یا مجلس هستید و می توانید تصمیم بگیرید.
 و سعی کنید که این فشار واردات بر کشور را کم کنید؛ این یک مسئلهی واقعاً مهمّی است. امروز فشار واردات، کشور را دارد از پا درمیآورد؛ بهانههای مختلفی هم وجود دارد. مثلاً مسئلهی قاچاق؛ رقمهایی که این روزها می گویند، رقمهای عجیبوغریبِ گیجکنندهی بیست و چند میلیارد قاچاق [است]! واقعاً سر انسان گیج می رود. خب، حالا آنوقت به بهانهی اینکه قاچاق نشود، پس ما راه را باز کنیم که از طریق قاچاق نیاید، از طریق گمرکات بیاید که ما بتوانیم سودی هم ببریم؛ این به نظر من منطق قویای نیست؛ کاری کنید که محصولات کشور مقهور واردات نشود.

م. هوشیار
۰۳اسفند
۱۳۹۳/۱۱/۲۹

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم آذربایجان

به مناسبت سالگرد قیام بیست‌ونهم بهمن سال ۱۳۵۶
 

من امروز می خواهم یک مقداری راجع به اقتصاد صحبت بکنم؛ اقتصاد کشور. بنده چند سال است که در اوّل هر سال، راجع به مسائل اقتصادی تأکید می کنم، تکیه می کنم؛ این کشور کشور بزرگی است، پهناور است، پرجمعیّت است؛ بازار داخلی این کشور یک بازار هفتادوچند میلیونی است، اینها خیلی بااهمّیّت است، خیلی باعظمت است. شما نگاه کنید به امکانات و توانایی‌های ما، چه توانایی‌های انسانی‌مان - خیل عظیم جوان این کشور: کاربلد، تحصیل‌کرده، پُرانگیزه، پُرشور، آماده به کار - چه ثروتهای طبیعی این کشور، امّا در عین حال مشکل اقتصادی داریم؛ مشکل کجا است؟ راه حل چیست؟ چه‌کار باید کرد؟
م. هوشیار