خدایا پس چرا من زن ندارم؟/ زنی زیبا و سیمین تن ندارم؟
دوتا زن دارد این همسایه ما/ همان یک دانه را هم من ندارم
آژانس ملکی امشب گفت به من:/ مجرد, بهر تو مسکن ندارم
خدایا پس چرا من زن ندارم؟/ زنی زیبا و سیمین تن ندارم؟
دوتا زن دارد این همسایه ما/ همان یک دانه را هم من ندارم
آژانس ملکی امشب گفت به من:/ مجرد, بهر تو مسکن ندارم
بکش و خوشگلم کن
راستش در طول تاریخ مسئله زیستی جنسی برای مرد بسیار مهم بوده، و هم بهدلیل طبیعت مردانه اش و هم بهدلیل فاصله گرفتن از دین و اخلاق، این شهوت، مهار نشده است. برخی از دستورات شرع که حتی خانمها آنها را املبازی و تحجر می دانند، برای مهار کردن همین شهوت بیافسار است. دودی که خانم ها با بزک کردن برای دیگران، عشوه و خوش و بش با نامحرم، با انتخاب شغل مختلط با مردان، با نشستن کنار خانوادهها برای دیدن فیلمهای مبتذل، با اجازه دادن به شوهر از اینکه درباره اوصاف جنسی زن دیگری بگوید و آلبوم عکس آنها را ببیند، و... بهخیال روشنفکری و بهروز بودن بهراه می اندازند، اول از همه به چشم خودشان می رود.
یک مسئلهای که اخیراً مطرح کردند، مسئلهی ازدواج جوانها بود که خب، همه -پسر و دختر- مطمئنّاً علاقهمندند. من همینجا به توصیهی این جوان عزیزی که از من خواستند به پدر و مادرها تذکّر بدهم، به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری میکنند؛ هیچ سختگیری لازم نیست.
دوری از تکلّف در ازدواج
ازدواجمان قرآنی باشد. یک داماد امشب بنا است بله برون بیاید. حاج آقا قرآن چه می گوید؟ قرآن... بسم الله الرحمن الرحیم. می گوید: در مراسم بله برون حضرت شعیب، به موسای جوان گفت: من دخترم را به تو می دهم، هر طور که آسانت است. «وَمَا أُرِ یدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ» (قصص/27) «وَمَا أُرِ یدُ» یعنی من اراده نکردم، بنا ندارم. «أَشُقَّ عَلَیْکَ» تو به مشقت بیفتی. من نمی خواهم به مشقت بیفتی، چند مثقال طلا می توانی بخری؟ می توانی تالار اجاره کنی یا نمی توانی؟ می توانی پیراهن عروس بگیری، بگیر. نمی توانی از یکی از دوستان قرض کن. مگر اشکالی دارد؟ هر طوری آسان است. «وَمَا أُرِ یدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ» این کد پدر در مراسم بله برون است. «وَمَا أُرِ یدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ» نمی خواهم به تو سخت بگذرد. به خودتان گیر ندهید، سخت نگذرانید، آسان بگیرید. قرآن می گوید: آدم هایی را که دوستشان داریم، اهل تقوا هستند، یک کاری می کنیم که خودشان را آسان بگیرند. یعنی گیر نباشند. «فَسَنُیَسِّرُ هُ لِلْیُسْرَ ى» (لیل/7) روانش می کنیم.
جمعِ بین کار و زندگی
جوانانی که مشغول کاری در راه خدا هستند، با گرفتن همسر، با ازدواج، نباید کارشان را متوقف کنند.
ما به مردها همیشه سفارش میکنیم وقتی کار دارند، اشتغال دارند، از خانه و زندگی قهر نکنند. بعضی ها صبح اول وقت میروند بیرون تا ساعت 10 شب.
ازدواج مدت دار
پرسش: من به عنوان یک جوان معتقد به اسلام این سوال برایم پیش آمده است. اینکه اسلام برای جلوگیری از گناه تنها ازدواج را پیشنهاد می کند و تنها راه حل آن همین است ، آیا این نشانه ی ضعف دین نیست؟ چون جوانی که از هفده سالگی احتیاج به غرایز جنسی دارد و تا بیست و هفت سالگی هم نمی تواند ازدواج بکند، معلوم است که به گناه می افتد. از نظر اسلام چه راه حلی جز ازدواج وجود دارد؟
پاسخ: اسلام دین کاملی است و همه جوانب را دیده است. اینکه گفته تنها راه ارضای غرایز ازدواج است دلیلش این است که کانون خانواده متزلزل نشود . اگر قرار باشد که هر دختری با هر پسری بدون حدود با هم ارتباط داشته باشند چه اتفاقی در جامعه می افتد؟ به مراتب فساد بیشترمی شود ، تولدهای حرام ، عدم شانس ازدواج برای دختر خانمی که بی مبالاتی کرده و ... که قوام زندگی را بهم می ریزد . ازدواج تنهاترین راه نیست کامل ترین و زیباترین راه است. توصیه اسلام ازدواج در سن کم است. در سن نوزده سالگی باید شرایط جامعه را آماده کرده تا پسر ازدواج بکند.
ماشین آمده بود دم در، دنبالش. پوتین هایش را واکس زده بودم. ساکش رابسته بودم. تازه سه روز بود که مرد زندگیم شده بود. تند تند اشک های صورتم را با پشت دست پاک می کردم. مادر آمد. گریه می کرد.
– «مادر! حالا زود نبود بری؟ آخه تازه روز سومه.» علی آقا گوشه ی حیاط گریه می کرد.
نحوه سنجش ایمان خانم
سؤال: در خواستگاری چگونه پی ببریم که دختر مورد نظر، با ایمان و مقید به دین است و در " عمل " میکوشد که حدود الهی را رعایت کند؟
پاسخ: سؤال خیلی دقیقی است. کمتر کسی به این نکات دقیق توجه دارد. اگر به مشاوره هایی که در این سایت دارم دقت کرده باشید وقتی سؤال از شناخت طرف مقابل مطرح میشود بنده از یک طرح یا پروژه جامع تحقیق سخن میگویم بارها و بارها تأکید کرده ام که شیوه های کشف ویژگیهای اخلاقی و صفات شخصیتی را نباید به گفتگو محدود کرد حتی یک روانشناس ماهر هم علم غیب ندارد و با یک گفتگو نمی تواند به تمام جوانب شخصیت فرد مراجعه کننده پی ببرد. بنابراین همیشه به جوانان توصیه می شود که جدا از این که بخواهید با توجه به چند نشانه آن هم در یک جلسه، به عمق شخصیت فردی پی ببرید خودداری کنید. باید دنبال «کشف صفات پایدار» باشیم نه رفتارها و گفتارهای ظاهری که ممکن است با تعارف و مجامله و ظاهرسازی و غلو و مبالغه یا حتی خودکم بینی و کمرویی همراه باشد.
اسب و شمشیر کافی نیست
رهبری فرمان میدهد: به فکر ازدیاد جمعیت باشید و ما فریاد میزنیم: ما همه سرباز توایم خامنهای...
رهبری اشاره میکند: به فکر خانهای پر مهر و تربیت فرزندانی صالح باشید و ما نعره میکشیم: خونی که در رگ ماست...
رهبری خواهش میکند: به فکر آینده اسلام باشید؛ و ما پیش از شنیدن دستوراتش، از شوق دیدار، غش کردهایم.
بهانه این متن طویل، دیدن دانشجویی بود که جای خواهری، همه چیزش تمام بود: از تحصیلات عالیه و حضور فعال دانشجویی گرفته تا سیر مطالعاتی و شرکت در دعا و نماز جمعه. فقط یک مشکل داشت: اسب و شمشیرش را میداد ولی حاضر نبود به دستور «امام» عمل کند.
روضه آن آدم را شنیدهای که امام حسین(ع) شخصاً به سراغش میروند و او را برای یاری دعوت میکنند؟ حتماً شنیدهای که طرف بهانه میآورد و دست آخر میگوید اسب و شمشیر خوبی دارد و حاضر است برای یاری دین خدا، آنها را به امام بدهد... و شنیدهای که امام پاسخ میدهند: ما اسب و شمشیر نمیخواهیم، ما خودت را میخواهیم. نمیدانم پای این روضه بودهای یا نه؟ و نمیدانم تو هم مثل من به حال چنین شیعهای تأسف خوردهای یا نه؟ این را داشته باش تا برایت یک محاسبه ساده بکنم.
به قد و قواره اش نمی آمد که درباره ازدواج حرف بزند، اما با صراحت تمام موضوع را مطرح کرد!
گفتیم :«الآن زوده بذار جنگ تموم بشه، خودمون برات آستین بالا می زنیم». گفت:«نه، پیامبر فرمودند که ازدواج کنید تا ایمانتون کامل بشه، منم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم، باید!».
هفت خوان ازدواج
جوانان باید با قهرمانى خود، مانند رستم از خوان هاى هفتگانه این راه دور و دراز بگذرند و این طلسم هاى جادویى را در هم بشکنند؛ اگر تعجّب نکنید، این راه هفت خوانى دارد که عبارتند از:
1. توقّعات نامحدود و رؤیایى، توقّعات دختران از پسران، و پسران از دختران و پدران و مادران از هر دو.
2. اشکال تراشى هاى بى مورد بسیارى از پدران و مادران و اقوام و فامیل و دوستان و آشنایان.
3. مهریه هاى سنگین و کمرشکن.
میل خود و حق خود
میل خود را حق خود ندانیم.
شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن، بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟
دوسالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟
مهین خانم یه بادی به غب غب انداخت و گفت:
آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش میچرخه، اون سال اول عروسی که دایم مسافرت بودن، همه جا رو رفتن دیدن، عید اون سال هم
جهیزیۀ بهترین عروس عالم
شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و اله) بهترین دخترهای عالم ، فاطمه زهرا علیها السلام بود. بهترین زنهای اوّلین و آخـرین، فاطمه زهرا (علیها السلام) بود. هرگـز دختری به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است همهی زنهای عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمتکارهایی هستند. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیر المؤمنین(علیه السلام)، بهترین مردان عالم. اگرچه همۀ فضائل و مکارمشان را جمع کنیم. همۀ مردان عالم به یک ناخن او هم نمی رسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با هم دیگر ازدواج کردند.
جهیزیّه شان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتاب ها نوشته اند. ضبط کرده اند:
«شما باید بدانید با کسی ازدواج میکنید که به خاطر اسلام و انقلاب و امام آماده است از همه چیزش بگذرد و در این راه هر گونه مانعی اعم از پدر، مادر، خواهر، همسر و غیره را کنار زده و سعی دارد، رسالت و مسئولیتی که شهدای گلگون کفن انقلاب با اهدای خون پاکشان بر دوشش نهادهاند به نحو احسن انجام دهد.»
شهید قنبرلو (نفر وسط) |