برای استقرار تمدنی اسلامی که گستراننده ی آزادگی و عدالت در جامعه باشد، باید مراحلی را گام به گام پیمود که با استنباط از رهنمودهای رهبری معظم انقلاب اسلامی، این مراحل عبارت است از:
1. وقوع انقلاب اسلامی؛ 2. تشکیل نظام اسلامی؛ 3. تشکیل دولت اسلامی؛ 4. تحقق کشور اسلامی؛ 5. تمدن نوین اسلامی.
در کشور عزیز ما ایران، مطالبه عمومی برای حاکمیت اسلام در سال 1357، به وقوع انقلابی دینی منجر شد که متفاوت از انقلاب ها نان (روسیه) و آزادی (فرانسه) در جهان بود. به رهبری ابرمردی به نام امام خمینی و پشتیبانی مردم مومن، نظام اسلامی در همین سال متولد شد. امروز نیز ما در مرحله سوم، یعنی تشکیل دولت اسلامی هستیم؛ دولتی که پیش نیاز رسیدن به کشور اسلامی است.
دکتر باهنر در محیط های علمی ، به دنبال فعال نمودن و پویایی علم و جهت گیری به سوی خدمات به جامعه و رفع مشکلات است نیل به این هدف را از طریق مسئولیت پذیری می داند.
«مسئله دیگر، مسئله مسئولیت پذیری است به عنوان یک معیار ارزشی، این نبود، به خدا نبوده، ده سال قبل اغلب شما در جامعه بودید، در بین جوانان بودید در ادارات بودید و در نهادهای مختلف بودید و می دیدید مسئولیت پذیری نبوده
ازدواج مدت دار
پرسش: من به عنوان یک جوان معتقد به اسلام این سوال برایم پیش آمده است. اینکه اسلام برای جلوگیری از گناه تنها ازدواج را پیشنهاد می کند و تنها راه حل آن همین است ، آیا این نشانه ی ضعف دین نیست؟ چون جوانی که از هفده سالگی احتیاج به غرایز جنسی دارد و تا بیست و هفت سالگی هم نمی تواند ازدواج بکند، معلوم است که به گناه می افتد. از نظر اسلام چه راه حلی جز ازدواج وجود دارد؟
پاسخ: اسلام دین کاملی است و همه جوانب را دیده است. اینکه گفته تنها راه ارضای غرایز ازدواج است دلیلش این است که کانون خانواده متزلزل نشود . اگر قرار باشد که هر دختری با هر پسری بدون حدود با هم ارتباط داشته باشند چه اتفاقی در جامعه می افتد؟ به مراتب فساد بیشترمی شود ، تولدهای حرام ، عدم شانس ازدواج برای دختر خانمی که بی مبالاتی کرده و ... که قوام زندگی را بهم می ریزد . ازدواج تنهاترین راه نیست کامل ترین و زیباترین راه است. توصیه اسلام ازدواج در سن کم است. در سن نوزده سالگی باید شرایط جامعه را آماده کرده تا پسر ازدواج بکند.
میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت
میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت
عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود
میرسد روزی که با حال بکا می بینمت
وقتی اوضاع در کردستان به هم خورده بود مرحوم ربّانی املشی پرسیده بود:
شما مضطرب نشدید؟
امام فرموده بود: من هیچ گاه مضطرب نمی شوم.