اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

جنبش letter4u

Reba.ir

اندیشه های تمدن ساز

من با اطمینان کامل می‏گویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده‏ ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
نشانه‏ ی این وعده ی تخلف‏ ناپذیر در اولین و مهم‏ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوازه ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد.
پیام رهبری به کنگره عظیم حج - 17/09/1387

کانال ما در سروش:
http://sapp.ir/tamadonsazan

استبداد و حکومت دینی

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۵۳ ب.ظ

آیا حکومت دینی، نوعی استبداد دینی و دیکتاتوری نیست؟

برای بررسی این مسأله، ابتدا باید به دقت تعریف و ویژگی های «نظام استبدادی و دیکتاتوری» را شناخت، سپس نسبت آن را با «حکومت دینی» سنجید. در مورد اینکه تعریف دقیق و مشخصه‏ های نظام دیکتاتوری چیست، دیدگاه‏ های متفاوتی وجود دارد. در اینجا می توان به چند کاربرد و ویژگی های مهم و از نظام‏های استبدادی اشاره کرد.

 

یک. حکومت دیکتاتوری

واژه استبداد گاه معادل «Autoarchy» به‏ کار می رود. در این کاربرد دو معنای «حکومت برخود» و «حکومت مطلقه» برای آن ذکر شده است.

کاربرد دیگر آن برابر نهاده «Despotism» است. در تعریف «نظام دسپوتیستی و استبدادی» چنین آمده است: «نظامی است که در آن قدرت حاکمه و اختیارات نامحدود، به شخص ظالم و مستبدی مثل سلطان واگذار شده باشد».

از نظر عبدالرحمان کواکبی، استبداد عبارت است از تصرف کردن یک نفر یا جمعی در حقوق ملتی بدون ترس بازخواست.

در تعریف دیگر آمده است «هر نوع اقتدار که مشروعیتش و یا روش اعمال قدرت در آن مورد قبول همه مردم نباشد».

گاهی نیز استبداد، به معنای دیکتاتوری (Dictatorship) به کار می رود و در تعریف آن گفته شده است: «حکومت مطلقه یک فرد یا گروه و یا طبقه، بدون اینکه ملازم رضایت مردم باشد ... بعضی ویژگی های دیکتاتوری عبارت است از:

1. در کار نبودن هیچ قاعده و قانونی که بر اساس آن فرمانروا ناگزیر به پاسخگویی در برابر اعمالش باشد؛

2. کسب قدرت از طریق غیرقانونی؛

3. در کار نبودن حد مشخصی برای اعمال قدرت؛

4. نبودن هیچ قانونی برای جانشینی؛

5. اعمال قدرت از طریق وحشت و ترور و در جهت منافع یک گروه محدود؛

6. فرمانبرداری مردم از آن به علت ترس.»

فردمداری، خودکامگی و اعمال قدرت، بر اساس خواست و اراده شخصی و تابعیت قانون از اراده و تمایلات شخص یا گروه حاکم، از ویژگیهای بارز «حکومت‏های استبدادی» است. «لویی چهاردهم مدعی بود: دولت منم و قانون‏های دولت در سینه من است».

 

دو. ویژگیهای حکومت دینی:

1. در اسلام خودخواهی (Egoism)، نفس‏ مداری و قدرت ‏طلبی، به شدت مطرود و مردود است. در منطق قرآن، کسی که بر اساس هواپرستی و خودخواهی، کسب و اعمال قدرت کند، طاغوت است و باید با او مبارزه کرد.( سوره نساء ، آیه 60).

«حکومت» در اسلام، نه طعمه، که عهدی الهی است و صرفاً با انگیزه خداپسندانه و خیرخواهانه باید بار مسؤولیت آن را به دوش کشید. حضرت علی(ع) در نامه ‏ای به اشعث‏ بن قیس فرماندار آذربایجان می نویسد:

«ان عملک لیس لک بطعمة ولکنه فی عنقک امانة» ؛ نهج‏ البلاغه، نامه 5. «فرمانداری برای تو نه نان و آب که امانتی بر گردن تو است».

بنابراین یکی از تفاوت‏ های بنیادین حکومت دینی و نظام استبدادی، در خاستگاه آن است. حکومت استبدادی، خودمدارانه است و حکومت دینی خدامدارانه و خیرخواهانه.

2. تفاوت دیگر حکومت دینی و نظام استبدادی، در شرایط حاکم و کارگزاران است. حکومت دینی، نظامی شایسته ‏سالار است و حکومت کسی را که فاقد حد نصاب لازم علمی و اخلاقی باشد نمی پذیرد؛ در حالی که رژیم‏ های استبدادی اساساً مبتنی بر صلاحیت‏ مداری و شایسته‏ سالاری نیست.

3. نظام دیکتاتوری، فاقد قانون بوده و یا در آن خواست و اراده حاکم بر قانون مقدم است؛ در حالی که حکومت دینی، حکومت «قانون» است و فلسفه اساسی آن اجرای قوانین الهی است که مبتنی بر مصالح واقعی انسان‏ ها است.

4. حکومت استبدادی، مجالی برای مشارکت عمومی نمی گذارد و ساز و کاری برای کنترل قدرت در آن نیست؛ در حالی که حکومت دینی، عرصه وسیع مشارکت عمومی و دربردارنده قوی ترین روش‏ های کنترل قدرت است.

بنابراین خودخواهی، خودکامگی، شخص مداری، شخص ‏پرستی، زورمداری، قانون‏ گریزی، مسؤولیت‏ گریزی و بی اعتنایی به خواست و مشارکت ستیزی - که خصلت‏ های اساسی رژیم‏ های استبدادی است - با سرشت و ماهیت «حکومت دینی» سازگاری ندارد؛ بلکه اساساً یکی از فلسفه ‏های مهم حکومت دینی، مبارزه با ظلم و استبداد است.

امیرالمؤمنین(ع) در چرایی اخذ قدرت به درگاه الهی، عرضه می دارد: «خدایا! تو نیک میدانی که ما نه در جست‏وجوی قدرتیم و نه خواهان بهره ‏وری از متاع دنیا؛ بلکه برآنیم که آموزه‏ های دینت را به پا داریم و در دیار تو اصلاح کنیم، تا بندگان مظلومت ایمنی یابند و حدود کنار نهاده از دینت پا بر جا شوند ...». «اللهم انک تعلم انه لم یکن الّذی کان منّا منافسة فی سلطان و لا التماس شیئی من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطّلة من حدودک ...»؛ نهج ‏البلاغه، خطبه 131

 

برگرفته شده از کتاب حکومت دینی - ص141

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۵
م. هوشیار

کتاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">