برکات تحریم - تحریم نوعی فرصت
محاصره اقتصادی؛ فرصتی برای خودکفایی
این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن میترسند، من یک هدیهای میدانم برای کشور خودمان
شما دیدید در این جنگ تحمیلی که پیش آمد و محاصره اقتصادی ما شدیم، خود ایرانیها خود ارتشیها این قطعات را درست کردند. اگر قبل از این بود، یکی از آن قطعات را نمیتوانستند درست کنند؛ از باب اینکه شخصیتشان را گم کرده بودند، میگفتند باید متخصص بیاید.
من اعتقادم است که اگر ما در محاصره اقتصادی یک ده سال، پانزده سال واقع بشویم شخصیت خودمان را پیدا میکنیم؛ یعنی همه مغزهایی که راکد بودند در آن وقت و نمیتوانستند فعالیت بکنند به فعالیت میافتند. این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک جایی نشسته و همه چیز او را میآورند تقدیمش میکنند این فکرش به کار نمیافتد، حتی کاسب هم نمیتواند بشود! اگر یک آدمی بود که اول صبح چایش را و نانش را بیاورند، ظهر هم همینطور. شب هم همینطور، هر احتیاجی هم داشت، هر چیزی بود، برآورده کردند، این نمیتواند دیگر هیچ کاری بکند، یک مرد فلجی میشود. اینها میخواستند که [در] این مملکت یک موجودات فلج بار بیاورند. تبلیغات دامنهدار و اعمال بسیار کوبنده بود که به ما حالی کنند که شماها نمیتوانید! شماها نمیآید ازتان هیچ کاری. از آن طرف هم از آنجا هر چیزی بیاورند و متخصصین از خارج وارد کنند، و هر چیزی که احتیاج دارند راجع به هر امری از خارج بیاورند. وقتی که یک ملتی دید که خارج همه چیزش را دارد اداره میکند و دیگر احتیاجی ندارد، این به فکر نمیافتد که خودش احتیاجش را رفع کند.
آن روزی که این ملت فهمید که اگر ما جدیت نکنیم برای کشاورزیمان، جدیت نکنیم، برای صنعت نفتمان، جدیت نکنیم برای کارخانههای خودمان، از بین خواهیم رفت و کسی نیست که به ما بدهد، وقتی این احساس پیدا شد در یک ملتی که من خودم باید هر چیز میخواهم تهیه کنم، دیگران به من نمیدهند، این احساس اگر پیدا شد، مغزها به راه میافتد و متخصص پیدا میشود در هر رشتهای و بازوهایی که هر عملی را میتوانند انجام بدهند به کار میافتند: کشاورزی را خودشان درست میکنند؛ کارخانهها را خودشان راه میاندازند.
چنانچه میبینید که کارخانهها را راه انداختهاند - خودشان. در تلویزیون هم گاهی دیده میشود که خود راه انداختهاند، و یا ابتکاراتی کردهاند اینها. این ابتکارات از برکات این محاصره اقتصادی بود. اگر ما هر چیزی میخواستیم میفرستادند، جوانهای ما دیگر نمیرفتند دنبال اینکه خودمان بکنیم. هست دیگر! میخواهیم چه کنیم. این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن میترسند، من یک هدیهای میدانم برای کشور خودمان، برای اینکه محاصره اقتصادی معنایش این است که «ما یَحْتاج» (۱) ما را به ما نمیدهند. وقتی که ما یحتاج را به ما ندادند، خودمان میرویم دنبالش. ممکن است یک ده سالی زحمت بکشیم، ده سالی گرفتاری داشته باشیم، اما نتیجه آخرش این است که بعد از ده سال خودمان هستیم؛ دیگر احتیاج به اینکه دست دراز کنیم طرف این مؤسسه یا آن مؤسسه یا آن کشور و این کشور نیستیم. اشکال مطلب همین است که در رژیم سابق جوری عمل کرده بودند و جوری ما را و جوانهای ما را تربیت کرده بودند که خودشان را تهی میدیدند از همه چیز، و میگفتند مصرف کنیم ما. و این را یک چیزی میدانستند! و حتی تعبیر بعضیها این بود که خوب، چه عیب دارد، دیگران نوکرما هستند برای ما میآورند، ما هم مصرف میکنیم! غافل از اینکه خیر، ارباب شما هستند! و همه چیزهای شما را میبرند به این صورت که میخواهیم به شما چیز بدهیم.
خودباوری و اتکا به خویشتن
مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمیدهند، ما خودمان باید تهیه کنیم. اگر این کشاورزها این معنا را حالیشان بشود، باورشان بشود که خارج به ما چیزی نمیدهند، خود کشاورزها کار را انجام میدهند؛ خود ملت انجام میدهند. از قراری که شنیدم در چین یک وقتی در پشت بامهایشان هم گندم میکاشتند. علاوه بر زمینهایشان، توی حیاطهاشان، در پشت بام هم گندم میکاشتند. یک مملکت اگر بخواهد خودش به پای خودش بایستد، مستقل بشود در همه ابعاد، چاره ندارد جز این تفکر که «ما باید از خارج چیز وارد کنیم» از کلهاش بیرون کند. مغزش توجه به این بکند که ما از خارج نباید وارد بکنیم. اگر یک چیزی نداریم، از خارج برایمان نمیآورند آن [را] فلان کار را انجام نمیدهیم، تا خودمان درست کنیم. اگر یک وقت دیدیم که ما چنانچه یک کارخانهای را نمیتوانیم راه بیندازیم، اتکال به این نکنیم که برویم از خارج بیاوریم.
خودمان دنبالش برویم تا کار انجام بگیرد، و انجام میگیرد. مغزهای اروپا با مغزهای ایران فرقی ندارند، جز این معنا که آنها آن طوری تربیت شدند و خودشان را آن جوری درست کردند؛ و ماها را این طوری تربیت کردند. ما را یک موجودات مهملی بار آوردند. خوب، تا کی ما باید این تحمل را بکنیم که ما یک موجودات مُهْمَلی هستیم، و باید از اربابها پیش ما برسد؟ حتی نانمان را آنها بدهند و گوشتمان را آنها بدهند؛ اداراتمان را آنها درست کنند؛ ارتشمان را آنها. این باید یک آخری داشته باشد.
نمیشود که همیشه انسان انگل باشد به غیر.
و عمده این است که ما باور کنیم که خودمان میتوانیم. اول هر چیزی، این باور است که میتوانیم این کار را انجام بدهیم. وقتی این باور آمد، اراده میکنیم. وقتی این اراده در یک ملتی پیدا شد، همه به کار میایستند، دنبال کار میروند. در هر صورت، این باور را باید از گوش [و] مغز خودمان بیرون کنیم. و کسانی که گوینده هستند، کسانی که نویسنده هستند، کسانی که فرض کنید در ادارات هستند و اطلاعات دارند، این مطلب را به مردم بباورانند. همان طوری که آنها با تبلیغات خودشان در طول چند صد سال تقریباً این مطلب را در شرق بوجود آوردند که ما تا طرف غرب، تا طرف شمال نرویم، طرف شرق نرویم، کار نمیتوانیم انجام بدهیم. این یک باوری بوده است که نویسندهها [و] گویندگان آن وقت همه آنها در تعقیب این بودند. یک عدهای با اینکه حسن نیت داشتند، عقیدهشان این بود که باید اینطور بشود. حالا هم خیلیها عقیدهشان این است که ما باید یک پیوندی داشته باشیم، با اینکه حسن نیت دارند. یک عده هم وابسته بودند، اجیر آنها بودند، برای اینکه این مسئله را دامن به آن بزنند. حالا که یک مملکتی شده است که آن چیزی را که در نظر [کسی] امکان نداشت و هیچ کس احتمالش را نمیداد که امریکا را که دارای همه چیز هست، دارای قدرت اول دنیاست تقریباً، یک ملت کوچکی که آن همه تبلیغات کردند و آن همه وابستگی بایستد و امریکا را بیرونش کند - این مسئلهای بود که به نظر خیلیها امکانش نبود. من بر نخوردم به شخصی که بگوید که نه میشود، یا ساکت بود، یا میگفت نمیشود.
خوب، دیدید که وقتی ملت خواست، شد. یک ملت وقتی یک چیزی را بخواهد، این خواهد شد - و اینها الآن در صدد این هستند که آن مسئله را باز پیش بیاورند: مسئله اینکه ما خودمان نمیتوانیم؛ ما خودمان متخصص نیستیم؛ ما خودمان تحصیلاتمان ناقص است. این مسئله را پیش بیاورند. آن ممالکی که توانستند مثل ژاپن، ژاپن - خوب - اول چیزی نبود. کوشش کردند. تا اینکه حالا با امریکا مقابله میکند. بسیاری از [مصنوعات] او در امریکا فروش میرود. خوب، یک امری نشدی را شد کردند. یا هندوستان که الآن پیش رفته است، برای این است که این فکر را در خودش پیش آورده است که ما نباید وابسته باشیم ....
صحیفه امام خمینی - جلد ۱۴ - صفحات ۱۱۳ تا ۱۱۸
زمان: صبح ۲۶ بهمن ۱۳۵۹
(۱)- آنچه که مورد نیاز است.
برگرفته از سایت http://farsi.rouhollah.ir
بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد تحریم و برکات آن
#همین دستگاههای تولیدی و صنعتیای که امروز خوشبختانه دستگاههای دولتی آنها را افتتاح می کنند – ازجمله همین فاز دوازدهم پارس جنوبی که قبلاً اشاره کردم و همین پیشرفتهای نظامی و همین پارکهای علم و فنّاوری و امثال اینها – کارهایی است که می تواند اینجور تحریم را از بین ببرد؛ اثر تحریم را اوّل کاهش بدهد، بعد هم از بین ببرد. تحریم، مشکلتراش بود امّا برای ما برکاتی هم داشت. تحریم به ما نشان داد که باید به خودمان متّکی باشیم و به ما ثابت کرد که می توانیم از نیروهای درونی خودمان استفاده کنیم.۱۳۹۴/۰۱/۰۱
#وقتی ما را تحریم کردند، امام اظهار خوشوقتی کردند و گفتند بهتر! حق با ایشان بود. ما بر اثر تحریم، به خود آمدیم و تحرک پیدا کردیم؛ حالا هم همینطور است. با این حرفها، ملت ایران را تهدید می کنند؛ این تهدید، فایده یی دارد؟۱۳۸۴/۱۰/۱۹
#ما پیشرفت نظامی پیدا کرده ایم؛ پیشرفت علمی پیدا کرده ایم؛ در زمینه های پزشکی پیشرفتهای شگفت آور پیدا کرده ایم؛ در زمینهی صنعت، در برخی از صنایع بسیار پیچیده که دنیا تصور نمی کرد، ما پیشرفت پیدا کرده ایم. ما در زمینه ی علوم زیستی پیشرفت پیدا کرده ایم؛ علوم دانشهایی را که دارندگان آنها، هرگز اجازه نمی دهند غیر از یک مجموعهی کوچک خودشان، کسی به آنها دست پیدا کند؛ ما به این دانشها دست پیدا کرده ایم. همه ی اینها در شرایط تحریم به وجود آمده است. اگر تحریم نمی کردند، شاید به اینجا نمی رسیدیم؛ اگر پول ما را می گرفتند، سلاحهای دسته چندم خودشان را به ما می دادند، ما به فکر نمی افتادیم که از ابتکار و استعداد جوانانمان استفاده کنیم.۱۳۸۵/۰۱/۰۱
#جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی، هرکدام به نحوی برای ملت ایران و جمهوری اسلامی یک فرصت شد. این ابرهای تیرهای که آنها روی سر ملت ایران راه انداختند، در دل خود، برای ملت ایران بارانهای نافعی داشت. جنگ، ما را مصمم و استوار کرد؛ تحریم اقتصادی، ما را به فکر اتکای به خود انداخت و همهی این برکات را برای ما آورد.۱۳۸۵/۰۳/۲۹
#ما توانستیم از این تحریم استفاده کنیم؛ امروز ملت ایران توانائیهایی به دست آورده که همان تحریم کنندگان دیروز، امروز از اینکه ملت ایران دارد به قدرت اول نظامی منطقه تبدیل می شود، دارند دست و پا میزنند! خب، این بر اثر تحریم شما بود. این تحریم به ما ضرر نزد؛ ما از این تهدید توانستیم یک فرصت به وجود بیاوریم.۱۳۸۷/۰۲/۱۱
#سی سال کشور ما را تحریم کردند، که البته این تحریم به سود ما تمام شد. ما باید از آمریکائیها از این بخش تشکر کنیم. اگر ما را تحریم نمی کردند، ما امروز به این نقطهای از علم و پیشرفت که رسیدهایم، نمی رسیدیم. تحریم همیشه ما را وادار کرده که به خود بیائیم، به خود فکر کنیم، از درون خود بجوشیم.۱۳۸۸/۰۱/۰۱
#این تحریمها از دو جهت به نفع ماست: اولاً وقتی ما تحریم بشویم، به استعداد و ظرفیت داخلی رو میآوریم، از داخل رشد می کنیم؛ همچنان که در این سی سال این مسئله اتفاق افتاده است. اگر در زمینهی سلاح تحریم نمی شدیم، امروز این پیشرفتهای عجیب را نداشتیم؛ اگر در قضیهی اتمی، اینها نیروگاه بوشهر را خودشان ساخته بودند، ما در غنیسازی پیشرفت نمی کردیم؛ اگر درهای علم را به روی ما نبسته بودند، ما در سلولهای بنیادی و هوافضا و فرستادن ماهواره به آسمان، به اینجاها نمی رسیدیم. پس هرچه ما را تحریم می کنند، ما به ظرفیت داخلی خودمان متوجه می شویم و رو میآوریم و این ظرفیت و استعداد روزبهروز مثل چشمهی جوشانی شکوفا میشود. پس این تحریم به نفع ماست.
جهت دومی که این تحریمها به نفع ماست، این است که اینها همین طور مرتباً در تبلیغاتشان می گویند ما این تحریمها را می خواهیم بر ایران اعمال کنیم تا ایران را وادار به عقبنشینی کنیم؛ حالا مثلاً در قضیهی هستهای. پس همهی دنیا فهمیدند که این تحریمها برای فشار بر ایران، برای عقبنشینی در قضیهی هستهای و قضایای دیگر است. خب، وقتی ما عقبنشینی نکردیم، چه اتفاقی میافتد؟ این تحریمها برای این است که ایران را وادار به عقبنشینی کنند، ایران هم که عقبنشینی نخواهد کرد؛ نتیجه این میشود که هیبت غرب و هیبت تهدیدهای غرب در چشم این ملتهای منطقه که قیام کردند، میشکند و عزت ملت ایران و قدرت ملت ایران در چشم اینها زیاد می شود؛ و این به نفع ماست. بنابراین، این تحریمها برای ضربه زدن به ماست، اما از این دو جهتی که عرض کردم، در واقع خدمت به ماست.۱۳۹۰/۱۱/۱۴
#ما به برکت تحریم توانستیم به کارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند که اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیکردیم.۱۳۹۲/۰۱/۰۱