بررسی بیانات رهبری در مشهد2 - همدلی و انتقاد
نظام اسلامی متّکی است به اقامهی صلات، ایتاء زکات، امر به معروف، و نهی از منکر؛ یعنی انسجام و ارتباط اجتماعی و قلبیِ میان آحاد مردم در نظام اسلامی.
من همینجا در اوّل سخنان امروز خودم از این بحث می خواهم نتیجه بگیرم برای آنچه بهعنوان شعار سال در صحبت نیمهشبِ دیشب به مردم عزیز عرض کردم. در جامعهی ما، در کشور عزیز و پهناور ما، اسلام با هر منشأ اجتماعی افراد و با هر سلیقهی اجتماعی، از همهی ما انسجام را، همافزایی را، به یکدیگر کمک کردن را می خواهد. دولتها در نظام اسلامی باید مورد حمایت مردم قرار بگیرند؛ حتّی از سوی آن کسانی که به این شخص خاص در دولت رأی ندادند هم باید مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرند؛ این حرفِ حقیقی و لبّ معنای انسجام اجتماعی و ملّی در کشور اسلامی ما است. همه باید بهعنوان یک واحد، با دولتی که مسئول کار و بر سر کار است اتّحاد کلمه نشان بدهند و به آن کمک کنند؛ مخصوصاً در آن مواردی که کشور با مسائل مهم و چالشهای مهمّی روبهرو است که در این زمینه عرایضی خواهم کرد.
# یکی از دلایلی که رهبری آیه 41 سوره حج را انتخاب کرده و نکاتی از آن را مطرح کردند بیشتر به خاطر قسمت امر به معروف و نهی از منکر آن بود. چون بعد از اتمام تشریح آن آیه، بلافاصله به سراغ مسئله منتقدین و تذکر به دولت و دلواپسی و ... می روند.
امروز وظیفهی همهی آحاد ملّت این است که از مسئولین کشور حمایت کنند و به مسئولین دولتی کمک کنند. این مخصوص این دولت نیست، مربوط به همهی دولتها است؛ دولتهایی هم که بعداً سرِ کار میآیند همین خصوصیّت را دارند. اوّلاً به خاطر اینکه همهی دولتها دغدغهی اصلی و اساسیشان حلّ مشکلات مردم است؛ البتّه ممکن است تواناییهای مختلفی داشته باشند و همه در یک ردیف نباشند؛ ثانیاً ممکن است که سلایق گوناگونی داشته باشند؛ امّا هدف در همهی این دولتها عبارت است از اینکه در دورهی مسئولیّت خود در حدّ توان خودشان بتوانند مشکلات کشور را حل کنند. هر دولتی که در چهارچوب قانون اساسی بر سر کار بیاید، دولت قانونی است، دولت مشروع است. مهم نیست که چقدر و چه نسبتی از آحاد رأیدهندگان به این رئیسجمهور یا آن رئیسجمهور رأی دادند؛ تعداد کاهش و افزایش آراء به محبوبیّت ارتباط پیدا می کند، امّا به مشروعیّت و قانونیّت ارتباطی ندارد. هر کسی با هر تعداد رأیی که از طرف اکثریّت مردم بر طبق چهارچوب قانون اساسی انتخاب شد؛ این مشروع است، دولت قانونی است و باید مردم او را قانونی بدانند و تا آنجایی که می توانند به او کمک کنند؛ [البتّه] حقوق دوجانبهای برقرار است.
#در این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب تکیه بیشتر به قانونی و مشروع بودن دولت می شود البته به صورت بسیار غیرمستقیم اشاره به کم بودن احتمالی محبوبیت این دولت اشاره می کند. البته این که چرا ایشان این تعداد از کلمه قانون اساسی و قانونی و مشروع استفاده کردند جای بحث و بررسی بیشتر دارد؛ اما یک احتمال می تواند این باشد که رهبری می خواستند به بعضی از منتقدینی که وقتی دولت از اکثریت آرا و رفراندوم و ... صحبت می کردند، اشاره می کردند به رای 50.7 درصدی ایشان و این رای را پیروزی شکننده مطرح می کردند، پیامی بدهند. یک نکته دیگر هم وجود دارد آن هم اینکه درصد همیشه معیار خوبی برای مقایسه نیست. زیرا به تعداد رقبای انتخاباتی و قدرت هریک و مسایل دیگر هم ارتباط دارد و نمی توان گفت مثلا فلان دولت 70درصد آرا داشت و یک دولت دیگر 60درصد.
البتّه هر دولتی منتقدینی دارد، این دولت هم منتقدینی دارد، دولتهای قبلی هم هرکدام انتقادکنندگانی داشتند؛ تا اینجای قضیّه هیچ اشکالی ندارد. کسانی هستند که این روش را قبول ندارند، این رفتار را قبول ندارند، این حرف را قبول ندارند، این سیاست را قبول ندارند؛ اینها منتقدند و انتقاد می کنند، مانعی ندارد؛ امّا انتقادها باید در چهارچوب منطقی باشد. خود بنده هم به دولتهای گوناگون انتقادهایی داشتم، این انتقادها را همواره هم تذکّر دادهام، در هیچ موردی از آنچه به نظر من عیب بوده و جای انتقاد بوده است، از تذکّر خودداری نکردم؛ منتها این تذکّرات را در وضع مناسب و در موقعیّت مناسب و با شکل مناسب دادیم؛ یا پیغام دادیم، یا حضوری گفتیم، یا اصرار کردیم. تذکّردادن هیچ اشکالی ندارد امّا این تذکّر بایستی جوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکّر دادن باید جوری باشد که موجب بیاعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشمآلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئلهی ارتباطِ میان دولت و ملّت نگاه کنند و با آن شیوه رفتار بکنند.
# در این بخش از بیانات ایشان می خواهند مسیر انتقادها را در کانال مشخص خود بیاندازند، از یک سو حق انتقاد را به رسمیت می شناسند و خود را هم منتقد بعضی از عملکردهای بعضی دولت ها معرفی می کنند. از سوی دیگر چهارچوب انتقاد و زمان و موقعیت و شکل مناسب آن را به منتقدین گوشزد می کند. با این بیان پس انتقاد کردن هیچ تعارضی با همدلی و همزبانی با دولت ندارد. ایشان تلاش می کنند که فضای بی اعتمادی بین دولت و مردم از طریق این انتقادها ایجاد نشود. البته سعی می کنند با مطرح کردن روشهای خشم آلود ، جلوی سواستفاده بعضی افراد جاهل یا مغرض را هم بگیرند.
البتّه این طرفینی است. من، هم به مردم این توصیه را عرض می کنم که با دولت بایستی مهربانانه و با نگاه همراهی و همدلی سخن گفت، هم به مسئولان کشور – در سه قوّه – این را تأکید می کنم که آنها هم باید با منتقدین خود و با کسانی که از آنها انتقاد می کنند رفتار مناسبی داشته باشند، آنها را تحقیر نکنند، به آنها اهانت نکنند؛ تحقیر مخالفان از سوی مسئولان، خلاف تدبیر و خلاف حکمت است. من مردم عزیزمان را به بیتفاوتی دعوت نمی کنم، به نظارت نکردن دعوت نمی کنم؛ آنها را به اهتمام در مسائل اساسی کشور دعوت می کنم؛ امّا اصرار می کنم که برخوردها نه از سوی مردم نسبت به مسئولین و نه از سوی مسئولین نسبت به منتقدین، تخریبی نباید باشد؛ نه تحقیر باشد، نه اهانت باشد. ممکن است در یک قضیّهای، یک عدّهای دغدغه داشته باشند؛ دغدغه داشتن جرم نیست؛ دلواپس بودن جرم نیست. می توانند کسانی حقیقتاً نسبت به یک مسئلهی مهم و حسّاس کشور، احساس دلواپسی و دغدغهمندی کنند؛ هیچ مانعی ندارد؛ امّا این بهمعنای متّهم کردن نباشد، بهمعنای نادیده گرفتن زحمات و خدمات نباشد. از آن طرف هم دولت و طرفداران دولت به کسانی که ابراز دغدغه و دلواپسی می کنند، بایستی اهانتی نکنند. من این را صریحاً به ملّت عزیزمان عرض می کنم – قبلاً هم گفتم – من از همهی دولتها در دوران مسئولیّت خودم حمایت کردم؛ از این دولت هم حمایت می کنم. هرجا هم لازم باشد تذکّر می دهم؛ البتّه چک سفید امضا هم به کسی نمی دهم. نگاه می کنم به عملکردها و برحسب عملکردها قضاوت می کنم و به توفیق الهی و به کمک الهی، برحسب عملکردها هم عمل خواهم کرد. این مطلب اوّل در توضیح و تبیین آنچه بهعنوان شعار سال – همدلی و همزبانیِ میان دولت و ملّت – مطرح کردیم؛ همدل باشند، همزبان باشند و همکاری کنند و در کنار هم به سوی رفع مشکلات حرکت کنند.
# در این قسمت از بیانات، رهبری تذکرات خود را بیشتر به سمت مسئولین برده و از آنها می خواهند تا از اهانت و تحقیر بپرهیزند. به نظر می رسد به کار بردن سه بار کلمه دلواپس با توجه به اینکه این واژه بعد از مدتی در ادبیات سیاسی کشور ما معنی خاصی پیدا کرده بود بعد از گفتن این جمله در دیدار اعضای مجلس خبرگان که من نگرانم به طور ضمنی هم منتقدین دلواپس را تایید می کنند و از آنها می خواهند که اخلاق و انصاف را رعایت کنند. قسمت دیگر بیانات ایشان که نشان دهنده ی حمایت از دولت بود هم قیدی داشت و آن اینکه شخص رهبری حمایتشان مشروط است نه دایمی. نکته ی دیگر هم که درسی برای همه ی ما است این است که باید با توجه به عملکرد قضاوت کرد.
عرض کردیم این وقتی اهمّیّت پیدا می کند که فرصتهای بزرگی در اختیار است و چالشهای بزرگی را انسان انتظار می برد؛ امروز از همین روزها است. امروز، هم فرصتهای بسیار بزرگی داریم، هم چالشهایی در پیش روی ما است که بایستی با این چالشها برخورد کنیم و با کمک این فرصتها، بر این چالشها به توفیق الهی پیروز بشویم. خب، امروز فرصتهای بزرگی داریم؛ یکی از بزرگترین فرصتهای ما مربوط می شود به نیروی انسانی کارامد و مبتکر که در کشور ما بحمدالله بوفور و فراوانی، نیروی کارآمد و عمدتاً جوان و دارای ابتکار و روحیّه وجود دارد.
یکی از بزرگترین فرصتهای ما همراهی مردم ما و جوانهای ما با نظام و هدفهای نظام و امام بزرگوار است. من به شما برادران و خواهران عزیز توجّه می دهم که نگاه کنید در این راهپیماییهای روز قدس یا بیستودوّم بهمن، عمده جوانها هستند؛ این جوانها همان جوانهایی هستند که شبانهروز بهوسیلهی رسانههای صوتی و تصویری و اینترنتی، در زیر بمباران تخریب قرار دارند؛ غوغایی است در دنیا؛ در دنیای مجازی. در دنیای رسانههای صوتی و تصویری، صدها رسانه، و با یک اعتبار هزارها رسانه، در حال بمباران افکار جوانهای ما هستند؛ بعضی از آنها سعی می کنند جوانها را از دین برگردانند، بعضی سعی می کنند آنها را از نظام اسلامی منصرف کنند، بعضی سعی می کنند آنها را به ایجاد اختلاف وادار کنند، بعضی سعی می کنند آنها را در خدمت هدفهای خبیث خود بگیرند، بعضی سعی می کنند آنها را به ولنگاری و بیکارگی سوق بدهند؛ این بمباران بهطور دائم بر روی سر جوانهای ما و بهوسیلهی همین دستگاهها و رسانههای صوتی و تصویری و اینترنتی در حال انجام است؛ درعینحال شما نگاه می کنید میبینید دهها میلیون از همین جوانها در سرتاسر کشور در روز بیستودوّم بهمن میآیند و شعار می دهند و ابراز احساسات می کنند و نسبت به امام، نسبت به اسلام، نسبت به نظام اسلامی ابراز ارادت می کنند؛ این چیز کوچکی نیست، این فرصت بسیار بزرگی است.
یکی دیگر از فرصتها عبارت است از پیشرفتهای علمیای که در دوران تحریم بهوجود آمده است. یک وقت قدرتها و دولتها و پولها و سرمایههای جهانی و بینالمللی به کمک یک ملّتی میآیند؛ یکوقت همهی درها را بهروی یک ملّت میبندند، درعینحال آن ملّت می تواند در بخشهای مختلف کارهای بزرگ بکند. امروز شما این کارها را مشاهده می کنید؛ اینها را دستکم نباید گرفت. همین فاز دوازدهم پارس جنوبی که چند روز قبل از این بهوسیلهی رئیس جمهور افتتاح شد، یک طرح صنعتی بسیار بزرگ و پیچیده است که می تواند رشد اقتصادی کشور را و محصول تلاش عمومی کشور را بهصورت محسوسی افزایش بدهد. از این قبیل چیزها فراوان داریم. ملاحظه کردید در رزمایش نیروهای مسلّح، دستگاههایی وارد عرصه شدهاند که دشمنان از دیدن اینها تعجّب می کنند؛ این تعجّب را به زبان هم میآورند؛ نه اینکه ما تعجّب آنها را حدس بزنیم، خودشان می گویند که تعجّب می کنند؛ اینها همه در زمان تحریم اتّفاق افتاده است. این چیز کوچکی نیست، این فرصت بسیار بزرگی است، اینها را در طول سالهای متمادیِ تحریم – یعنی از سالهای ۸۹ و ۹۰ و ۹۱ و ۹۲ که این تحریمهایِ به گمان آنها فلجکننده بر کشور سایه میانداخته است – جوانهای ما انجام دادند، نیروهای مبتکر ما انجام دادند. این خیلی فرصت بزرگی برای کشور است؛ [پس] همین تحریمها هم فرصت است. من این را بعداً مختصراً عرض خواهم کرد که خود همین تحریمها به یک معنا فرصت است برای ملّت ایران؛ بله دشواریهایی بهوجود آورده است امّا این تحریم، میتواند فرصت باشد که در این زمینه عرض میکنم. البتّه چالشهایی هم داریم که دربارهی این چالشها هم امروز مقداری عرض خواهم کرد. امروز یکی از نقدترین و بزرگترین چالشهای کشور مسئلهی اقتصاد ملّی است؛ اقتصاد. انتظار بهحقّ مردم ما، این است که از یک اقتصاد شکوفا برخوردار باشند، رفاه عمومی باشد، طبقهی ضعیف از وضعیّت غیرقابل قبول خارج بشود، از مشکلات نجات پیدا کند؛ اینها انتظارات مردم ما است و این انتظارات بهحق است؛ اقتصاد کشور نیازمند یک حرکت جدّی و یک کار بزرگ است که من حالا بعضی از خصوصیّات را عرض می کنم. من البتّه چند سال است راجع به اقتصاد حرف می زنم. من در همین جلسه، چند سال قبل از این (۱۳۸۶/۱/۱) پیشبینی کردم و گفتم دشمنان بر روی اقتصاد ما متمرکز خواهند شد، مسئولین باید به فکر باشند، خودشان را آماده کنند؛ کمرها را محکم کنند برای مواجههی با خصومت دشمنان و سیاستهای خصمانهی دشمنان که روی اقتصاد کشور متمرکز شدهاند. حالا من در مورد اقتصاد، مطالبی را عرض خواهم کرد.
#رهبری همانند امام خمینی تحریم ها را نوعی فرصت می دانند. پس از بیان فرصت های بزرگ ملت ایران مثل نیروی انسانی کارآمد و مبتکر، همراهی جوانان با نظام علی رغم تلاش بی امان دشمن و همین طور پیشرفت های علمی و نظامی در دوران تحریم ها، اشاره ای هم به چالش ها کرده و یکی از آن چالش ها یعنی اقتصاد ملی را مطرح می کنند و آن را انتظار به حقی از سمت مردم معرفی می کنند.
#هیچ وقت از مداخلۀ نظامی نترسید. هیچ وقت از این حرفهایی که میزنند که ما مداخلۀ نظامی میکنیم، از این هیچ وقت نترسید. بلکه آن وقت هم که مداخلۀ نظامی بکنند به نفع ماست. از حصر اقتصادی ... اگر ما را محاصرۀ اقتصادی بکنند ما فعالتر می شویم. به نفع ما هست. بکنند ما را محاصره، از این هم هیچ نترسید. از این دشمن؛ دشمنی که آمده در داخل ما و ما را میخواهد از داخل فاسد کند، این ترس دارد که ما به جان هم بیفتیم، من شما را لعن کنم، خدای نخواسته شما من را لعن کنید، و ملت با صورتهای مختلف، حزبهای مختلف، جمعیتهای مختلف[در برابر هم قرار بگیرند] (صحیفه امام جلد 11)
#جوانان ما ایستادند و در مقابل، آنها حصر اقتصادی کردند، که همین حصر اقتصادی جوانان ما را بیدار کرد و فهمیدند که خودشان باید کار کنند و زحمت بکشند تا احتیاجی به خارج نداشته باشند.(صحیفه امام جلد 18)
#ما از این انزوا نمیترسیم. ما استقبال میکنیم یک همچو انزوایی را که ما را وادار می کند که خودمان به فکر خودمان بیفتیم. وقتی این انزوا نباشد ما متّکل به غیریم. هر چی میخواهیم، دستمان پیش غیر دراز است، گندم هم میخواهیم از آنها بگیریم و ارزاقمان را از آنها بگیریم و صنایعمان را آنها برایمان بیایند درست بکنند؛ همه چیزمان دست آنها باشد. ملت تا اینطور باشد، نمیتواند خودش دارای یک چیزی باشد، در اقتصاد مستقل باشد، در جنگ مستقل باشد، در اجتماع مستقل باشد. وقتی شما منزوی باشید، میتوانید این کارها را بکنید. شمای منزوی میتوانید که فکر بکنید که باید کشاورزیمان را خودمان اداره کنیم، محتاج نشویم به دیگران؛ برای اینکه ما منزوی هستیم، دیگران نمیدهند به ما.
وقتی یک ملتی احساس کرد که ارزاقش را دیگران نمی دهند به او، خودش به فکر میافتد که برای خودش درست کند. مادامی که در نظرش این است که نه، ما را می آورند برایمان، می دهند به ما، نمیتواند کار بکند. اینهایی که وقتی در اطرافشان ده تا پانزده تا نوکر هست، میافتند و تنبل میشوند و هیچ کار از آنها نمیآید، وقتی میبریشان حبس، خودش توی حبس کارهای خودش را میکند؛ برای اینکه منزوی شده. ملتی که منزوی بشود، میتواند ترقّی کند، مترقّی می شود. ملتی که منزوی نیست نمی تواند به ترقّی، راه خودش را برود. ملت غیر منزوی؛ یعنی، ملتی که اتّکالش به دیگران است، خوراکش را از دیگران می گیرد، اتومبیلش هم از دیگران میگیرد، برقش هم از دیگران می گیرد. این ملت تا آخر باید اسیر باشد. تا منزوی نشوید نمی توانید مستقل بشوید. از انزوا ما چه ترسی داریم. ما آن روزی که منزوی نبودیم همۀ گرفتاریها را داشتیم. حالایی که منزوی هستیم مستقل هم هستیم. الآن هر کسی آقای خودش هست، هی زیر بار دیگری نیست. الآن می تواند یک سفارتخانهای ـ هر سفارتخانهای میخواهد باشد ـ میتواند که به حکومت ما، به دولت ما یک چیز را تحمیل کند؟ پس ما منزوی نیستیم.
شما خیال می کنید منزوی هستیم. منزوی به آن معنایی که شما میخواهید نباشیم، این معنایش این است که ما وابسته باشیم و تا آخر، غلام حلقه به گوش باشیم. (صحیفه امام جلد 13)
امروز دههی عدالت و پیشرفت از نیمه گذشته است. یک دهه را ما بهعنوان دههی عدالت و پیشرفت معیّن کردیم و معرّفی کردیم که از نیمه گذشته؛ بیستسالِ چشمانداز به نیمه رسید، بیست سالی که برای چشمانداز معیّن کردیم و سیاستگذاری کردیم، ده سال آن گذشته است؛ ده سال [دیگر] در مقابل روی ما است، اینها مسائل مهمّی است؛ حسّاسیّت مسائل اقتصادی با توجّه به این واقعیّتها بیشتر می شود.
#ایشان با مطرح کردن برنامه های بلند مدت مثل سند چشم انداز که مربوط به سال 1404 و دهه عدالت و پیشرفت که تا سال 1407 ادامه دارد، خواستار توجه دادن و تمرکز مسئولین و مردم به این موضوع مهم است.
دشمنان ما صریحاً می گویند که هدفشان از فشارهای اقتصادی یک هدف سیاسی است. هدف آنها این است که مردم ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند؛(شعار مرگ بر آمریکای حضّار) توجّه بفرمایید؛ البتّه بله، «مرگ بر آمریکا»، چون آمریکا آن عامل اصلی این فشارها است و خودشان هم اصرار دارند بر اینکه متمرکز بشوند روی اقتصاد ملّت عزیزما. هدفشان چیست؟ هدف این است که مردم را در مقابل دستگاه قرار بدهند؛ این را صریحاً میگویند که میخواهیم فشار اقتصادی بیاوریم تا وضعیّت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی. این را صریحاً می گویند البتّه بدروغ گاهی ادّعا می کنند که طرفدار ملّت ایرانند که این دروغها را نمی شود باور کرد و نباید از دشمن باور کرد، لکن هدفشان همان هدف سیاسی است. می خواهند این امنیّتی که امروز در کشور ما هست را – که این امنیّت، در منطقهی غرب آسیا که ما در آن قرار داریم، بینظیر است؛ بحمدالله امروز نه در شرق ما، نه در غرب ما، نه در شمال ما، نه در جنوب ما، در هیچ کشوری امنیتّی مانند امنیّتی که امروز بر کشور ما و ملّت ما حاکم است، وجود ندارد – بهدست مردم از بین ببرند و مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیّت؛ و حرکات اعتراضی را در کشور شروع کنند؛ دارند تحریک می کنند، دارند کار می کنند، دارند برنامهریزی می کنند. این کاری است که باجدّیّت و با شدّت بهدنبال آن هستند؛ خب این یک شرایط مهم است، این یک چالش بزرگ است. وقتی یک چنین چالشی در کشور وجود دارد، همهی نیروها باید در کنار هم قرار بگیرد، با هم کار کنند و مسئلهی اقتصاد را جدّی بگیرند.
#ایشان با تیزبینی خود هدف دشمن را از فشار های اقتصادی، قرار دادن مردم در برابر نظام و گرفتن امنیت از کشور است. از همه می خواهند که به این موضوع توجه داشته باشند تا این هدف دشمن هم ناکام بماند.
#یک نکته جالب توجه این است که ایشان از کلمه ی منطقه ی غرب آسیا به جای خاورمیانه استفاده کردند. چرا که ایشان اساساً این نامگذاری را صحیح نمی دانند و اگر گاهی خودشان مطرح می کنند به خاطر رایج شدن این لفظ است. به چند مورد زیر توجه کنید:
#امروز آمریکا در منطقهی غربی آسیا - یعنی همین منطقهی شمال آفریقا و منطقهای که اسم آن را «خاورمیانه» گذاشتند - منزوی است.(1390/03/10)
#البته من اصرار دارم این منطقه را «غرب آسیا» بگویم، نه خاورمیانه. تعبیر خاور دور، خاور نزدیک، خاور میانه درست نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا. یعنی مرکز دنیا اروپاست؛ هر جائی که از اروپا دورتر است، اسمش خاور دور است؛ هر جا نزدیکتر است، خاور نزدیک است؛ هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفی است که خود اروپائیها کردند؛ نه، ما این را قبول نداریم. آسیا یک قارهای است؛ شرقی دارد، غربی دارد، وسطی دارد؛ ما در غرب آسیا قرار داریم. بنابراین منطقهی ما اسمش منطقهی غرب آسیاست، نه منطقهی خاورمیانه. (1391/05/22)
#کی خیال می کرد که در منطقهی مهمِ حساسِ شمال آفریقا و غرب آسیا - همین منطقهای که اروپائیها دوست دارند به آن «خاورمیانه» بگویند - این حوادث مهم اتفاق بیفتد؟ اتفاق افتاده است، تمام هم نشده است. (1391/07/19)
#آنها حتی محاسبات جغرافیایی را بر مبنای اصالت و برتری دنیای غرب تغییر دادند و اصطلاحات نادرستی همچون خاور نزدیک، خاورمیانه و خاور دور را بوجود آوردند.(1392/06/18)
#می گفتند، این انقلابی که در ایران اتّفاق افتاده، به معنای تغییر یک هیئت حاکمه و جابهجایی هیئتهای حاکمه فقط نیست، این به معنای ظهور یک قدرت جدیدی است در منطقهی به قول آنها خاورمیانه - که بنده این تعبیر را بههیچوجه دوست ندارم - و به قول ما در منطقهی غرب آسیا.(1392/07/17)
بیانات رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی - ۱۳۹۴/۰۱/۰۱