اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

اندیشه های تمدن ساز

باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست. رهبر معظم انقلاب

جنبش letter4u

Reba.ir

اندیشه های تمدن ساز

من با اطمینان کامل می‏گویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده‏ ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
نشانه‏ ی این وعده ی تخلف‏ ناپذیر در اولین و مهم‏ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوازه ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد.
پیام رهبری به کنگره عظیم حج - 17/09/1387

کانال ما در سروش:
http://sapp.ir/tamadonsazan

توی عمرم اینقدر کباب بریانی نخورده بودم...

سه شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ

توی عمرم اینقدر کباب بریانی نخورده بودم

شهید کاوه

در زیر خاطره ای بسیار خواندنی از این شهید را به نقل از «محمد رضا جواهری» می خوانید :

«این را من از خودش شنیدم.

گفت:«رفته بودم توی جنگل های آلواتان، جلوتر از بچه های خودمان، برای شناسایی. برخوردم به تعدادی از کومله ها که داشتند گوسفندی را روی آتش بریان می کردند. اسلحه هم دستشان بود. نگاهمان افتاد به هم. خشکمان زد. فقط صدای تق و تق سوختن هیزم می آمد و جلز و ولز کباب. آب دهانم را قورت دادم، دستم را بلند کردم، علامت دادم به پشت سرم، فریاد زدم « گردان امام حسن از سمت راست، گردان امام حسین از سمت چپ، گردان حضرت رسول از روبرو. تا فرمان نداده ام حمله نکنید.»

کومله ها اسلحه ها را گرفتند دستشان شلیک کردند به طرف هایی که من نشان داده بودم، عقب عقب فرار کردند و رفتند.

بوی کباب داشت دیوانه ام می کرد. اسلحه ام را انداختم روی دوشم، رفتم جلوی آتش، دستم را گرم کردم، یک تکه بزرگ از کباب کندم، به نیش کشیدم خوردم، دست برای فراری ها تکان دادم گفتم:« راضی به زحمتان نبودم این قدر.»

برگشتم به پشت سرم گفتم:« گردان امام حسن و امام حسین و حضرت رسول. گوش به فرمان من. بدو رو بیایید به سمت کباب.»

هیچ کس آنجا نبود.

توی عمرم اینقدر کباب بریانی نخورده بودم.»

رد خون روی برف-کتاب محمود کاوه/انتشارات روایت فتح

 

اطلاعات بیشتر در مورد شهید محمود کاوه

نظرات  (۱)

یکی از نشانه های مومن هوش سرشارش است دیگه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">